صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

معرفی ۵ کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان

۱۳۹۸/۱۱/۲۶ - ۱۲:۱۰:۱۴
کد خبر: ۹۶۴۵۹۵
ادبیات داستانی در برگیرندۀ روایت‎هایی است که جنبۀ خیالی داشته و ساخته و پرداختۀ ذهن نویسنده است. در ادبیات فارسی نیز نویسندگان بزرگ حضوری پر رنگ دارند.

 

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، در ادامه به برخی از نویسندگان گریزی خواهیم زد:

یک هلو هزار هلو و ماهی کوچولو از صمد بهرنگی

صمد بهرنگی (1347-1318) با طنز‌نویسی به وادی داستان‌نویسی قدم گذاشت. در نشریات مختلف مقالاتی چاپ کرد. در 1339 اولین داستانش، «عادت»، را نوشت. با نوشتن «تلخون» (1340)، «بی‌نام» (1342) و دیگر داستان‌ها کارش را ادامه داد.

«یک هلو هزار هلو» داستان درختی است که دیگر مثل سابق میوه نمی‌دهد. تلاش‌های باغبان برای به‌ثمر نشستن میوه‌ها هم بی‌نتیجه مانده است.

 در روزگاری که درخت هنوز میوه می‌داد، میوه‌ای تصادفا روی زمین رها می‌شود. اندکی بعد دو کودک فقیر سر می‌رسند و به امید داشتن درخت هلو، هستۀ آن را در جایی می‌کارند.

در داستان مذکور هم، مثل بقیه داستانهای بهرنگی، جدال بین طبقۀ فرودست و بالادست به‌چشم می‌خورد. باغبان نماد طبقۀ اربابان است که مانع برقراری عدالتند. دو کودک نماد و سرگذشت طبقۀ فرودست هستند که می‌خواهند هر جور شده سهم خود را از عدالت به‌دست آورند. کاشت آن دانه نیز می‌تواند نماد دادخواهی تلقی شود.

«ماهی کوچولو»، اثری فاخر از میان مجموعه داستان ها و آثار صمد بهرنگی، روایتی است از یک ماهی کوچولوی سیاه که از زندگی روزمره‌اش خسته شده است. برای همین، راهی دریا می‌شود.

انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را در 1347 چاپ کرد. این داستان توانست جوایز بسیاری را در داخل و خارج از کشور از آن خود کند.

بخشی از این اثر را با هم بخوانیم:

«یکی بود یکی نبود. آغاز قصه شبانه ماهی پیر برای دوازده هزار ماهی‌ کوچولو است. قصه‌ای که از جویبار شروع و به دریا ختم می‌شود با ماهی سیاه کوچولویی که رؤیاهای بزرگ در سر دارد و می‌خواهد دنیا را ببیند. ماهی کوچولویی که از تکرار و خُردیِ دنیایش به تنگ آمده و دل به دریای بزرگ می‌زند. در قصه مادربزرگ‌ماهی، ماهی سیاه کوچولو با سرسختی و درایت خطرات را پشت سر می‌گذارد و به آرزوی‌اش (شنا کردن در دریا) می‌رسد و قصه مادربزرگ تمام می شود. هزار و نهصد و نود و نه ماهی می‌خوابند اما یکی از آن‌ها «شب تا صبح همه‌اش در فکر دریا بود...»

کتاب کلیدر و ته شب از دولت آبادی

مشهورترین اثر ده جلدی دولت‌آبادی «کلیدر» نام دارد. اکثر وقایع داستان‌هایی که می‌نویسد در روستاهای خراسان جریان دارد و تلاش کرده است رنج و سختی روستاییان مشرق‌زمین ایران را به تصویر بکشد.

کلیدر سرگذشت غم‌انگیز جوانی به نام گل‌محمد است. او رابین هود ایرانی است که برای خلاص کردن رعیت از زیر جور و ستم اربا‌‌ب‌ها، علیه حکومت شورش می‌کند.

بریده‌ای از کتاب کلیدر:

«ما را مثل عقرب بار آورده‌اند؛ مثل عقرب! ما مردم صبح که سر از بالین بر می‌داریم تا شب که سر مرگ‌مان را می‌گذاریم، مدام همدیگر را می‌گزیم. بخیلیم؛ بخیل. خوش‌مان می‌آید که سر راه دیگران سنگ بیندازیم. خوش‌مان می‌آید که دیگران را خوار و فلج ببینیم. اگر دیگری یک لقمه نان داشته باشد که سق بزند، مثل این است که گوشت تن ما را می‌جود. تنگ‌نظریم ما مردم؛ تنگ‌نظر و بخیل؛ بخیل و بدخواه. وقتی می‌بینیم دیگری سرِ گرسنه زمین می‌گذارد، انگار خیال ما راحت‌تر است؛ وقتی می‌بینیم کسی محتاج است، اگر هم به او کمک کنیم، باز هم مایه خاطرجمعی ماست؛ انگار که از سرپا بودن همدیگر بیم داریم.»

اما اولین کتاب دولت‌آبادی در تهران سال 1341 با نام «ته شب» به چاپ رسید. داستان به‌نوعی بازگویی زندگی‌نامۀ شخصیت اول داستان، کریم، است. وی حین پرسه زدن در کوچه‌ پس‌کوچه‌های شهرش، توصیه‌هایی به خوانندگان می‌کند. کریم نیز از خود این جامعه فقرزده است و به‌خاطر نیروی اندیشه‌ای که دارد خود را از بقیه جدا می‌بیند.

در بخشی از داستان از زبان وی می‌خوانیم: «در دنیا تنها یک چیز را – در صورتی که صاحبش آن را شناخته و به اهمیتش آگاه باشد – نمی‌توان ربود و یا به نحوی غارتش کرد. آن اندیشه است. زیرا اندیشه بدون اراده انسانی در خارج از وجود صاحبش نمی‌تواند باشد ولی آیا ممکن است که آدم همیشه در خودش و با اندیشه‌اش زندگی کند؟ از آن تغذیه کند، با آن بازی کند، عشق بورزد، کینه توزی کند و از تصرف دیگران مصونش بدارد؟ آخر از همه، آن وقت چه کارش می‌کند؟در چه موردی از آن استفاده می‌کند؟ مگرنه اینکه برای به کار گرفتن و بهره‌گیری از آن باید جریانش را به خارج مربوط سازد؟ و آن وقت آن خارج کجا خواهد بود؟»

از دیگر آثار او می‌توان به «جای خالی سلوچ»، «کلیدر»، «تنگنا»، «دیدار بلوچ» و آخرین اثرش «طریق بسمل شدن» اشاره کرد.

سبک دولت آبادی رئالیسم است؛ رئالیسم یعنی واقعیت یک داستان را به طور کامل و شامل بیان داشتن. گاهی قلمش چنان واقع‌‌گرایانه پیش می‌تازد که خواننده خیال را از حقیقت تشخیص نمی‌دهد.

یکی بود یکی نبود جمالزاده

سیدمحمدعلی جمال‌زاده اصفهانی (1376-1270)  نویسنده، داستان‌نویس، روزنامه‌نگار، مترجم، منتقد ادبی، پژوهش‌گر و محقق و فعال سیاسی در دوره مشروطیت بود. ادیبان و نویسندگان همگی به اجماع، جمال‌زاده را پدر داستان‌نویسی نوین و آغازگر سبک واقع‌گرایی در ادبیات معاصر معرفی می‌کنند. در اینجا می‌توانید درباره این سبک بیشتر بخوانید.

در سال ۱۳۰۰، نخستین مجموعه داستان‌های کوتاه خود را تحت عنوان «یکی بود و یکی نبود» در برلین به‌چاپ رساند. به ‌اعتقاد بسیاری، کتاب مذکور راه نوشتن داستان کوتاه به سبک جدید را در ایران باز کرد. خواندن این کتاب، که داستانهای متنوعی دارد، خالی از لطف نیست.

قصه‌ها، اصطلاحات عامیانه و مَثل‌های زبانزد مردم بن‌مایه داستان‌های جمال‌زاده هستند. او با بهره جستن از شیوه محاوره و استفاده از اصطلاحات و تعابیر، سبک ادبی جدیدی را بنا کرد و بر آثار نویسندگان پس از خود مؤثر افتاد. 

از جمله مشهورترین داستان‌های وی می‌توان به «دوستی خاله خرسه»، «تلخ و شیرین»، «رجل سیاسی» و «سرو‌ته یک کرباس» اشاره کرد.


در پایان اگر دوست داشتید، می‌توانید در این‌باره سری هم به زندگی نامه سیمین دانشور، کتاب ها و اشعار او بزنید.

نظر شما