به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا؛ اغلب زنان راه یافته به مجلس یازدهم به تبع دیگر نمایندگان منتخب، از طیف اصولگرای تندرو هستند. با مجموع آنچه که پیش از برگزاری انتخابات دوم اسفند واقع شد، حصول چنین نتیجهای دور از ذهن نبود. در حالی که در میان 17 نماینده زن در مجلس دهم، 12نفر اصلاحطلب، یک اصولگرا، دو مستقل و دو تن دیگر اعتدالگرا بودند.
در میان پنج زنی (فاطمه رهبر، زهره الهیان، سمیه رفیعی، فاطمه قاسمپور، زهره سادات لاجوردی) که از لیست 30 نفره اصولگرایان از حوزه تهران به مجلس راه یافتند، فاطمه رهبر و زهره الهیان سابقه حضور در بهارستان را در کارنامه خود دارند. همچنین هاجر چنارانی (نیشابور و فیروزه)، عفت شریعتی کوهبانی (زرند و کوهبنان) و سمیه محمودی (شهرضا و دهاقان) پیشتر در بهارستان حضور داشتهاند. باقی افراد لیست یا از چهرههای نزدیک به محمود احمدینژاد و جبهه پایداری هستند یا سوابق سیاسی، مشخصی ندارند.
از میان 17 زنی که بر صندلیهای سبز بهارستان تکیه میزنند، دو تن نام آشناتر هستند. «فاطمه رهبر» و «زهره الهیان» که پیش از برگزاری انتخابات شرحی از برنامهای خود را ارائه داده بودند.
فاطمه رهبر در مجلس هفتم و هشتم نایب رئیس کمیسیون فرهنگی و در مجلس نهم نائب رئیس کمیسیون اصل نود قانون اساسی بود و ریاست فراکسیون زنان و خانواده را بر عهده داشت. زهره الهیان نیز عضو کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس هشتم بود.
اما در مقابل آن در مجلس دهم نمایندگانی بودند که دیدگاه و رفتار شاخصتری نسبت به دیگر نمایندگان زن داشتند. برای مثال پروانه سحشوری در مسائلی چون افزایش سن ازدواج دختران، ورود زنان به ورزشگاه، اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی و... در مجلس دهم تلاشهای فراوانی کرد.
کارنامه فراکسیون زنان مجلس دهم در ارائه طرحها و تلاش به منظور استیفای حداکثری حقوق زنان، کمسابقه بود؛ تلاش برای ورود زنان به ورزشگاهها، طرح تامین امنیت زنان، کودک همسری، عدالت جنسیتی که در ماده ۱۰۱ قانون برنامه ششم گنجانده شد، بیمه زنان خانه دار، زنان سرپرست خانوار و دارای بیش از ۳ فرزند، افزایش وام ازدواج، خروج بانوان از کشور بدون اذن همسر و ... از اقدامات مهم فراکسیون زنان مجلس دهم به حساب میآید.
این در حالی است که «لاله افتخاری»، نماینده مجلس نهم، گفته است: «طرح مسائلی همچون کودک همسری، خروج بانوان از کشور بدون اذن همسر و غیره مواردی بود که بیش از آن که برای جامعه منفعت داشته باشد، موجب بروز برخی مشکلات شد این در حالی است که بهتر بود به جای این موارد به مشکلات اصلی بانوان همچون اجرای کامل مرخصی زایمان، بیمه زنان خانه دار و سرپرست خانوار، کاهش ساعت کار زنان و تسهیل شرایط ازدواج جوانان رسیدگی بیشتری می شد.»
هر چند که اقدامات فراکسیون زنان مجلس دهم که همواره با سَد تبصره، تغییر نام و شروط متعدد و عدم همکاری مردان در مجلس مواجه میشد، به نتایج مطلوب نرسید اما در بازتاب خواستها و صدای زنان موثر بود.
اما ترکیب اصولگرایی زنان در مجلسهای پیشین، این خواستها را نمایندگی نمیکرد. زهره الهیان از مخالفان ورود زنان به ورزشگاه بود و این موضوع را «بحث حاشیهای» میدانست و معتقد بود ورود زنان به ورزشگاه، «یک آسیب جدی برای این قشر پررنگ اجتماعی محسوب میشود.»
فاطمه رهبر سالها پیش مدعی شده بود که زنان رغبتی به حضور در ورزشگاهها ندارند او تاکید کرده بود: «شاید فقط دو نفر گفته باشند ما دوست داریم، خانمها دوست ندارند تماشاچی باشند.»
او اخیرا و در ایام نزدیک به انتخابات در میزگردی با یک چرخش فکری ناگهانی گفت: «ما مخالفتی با اصل این قضیه یعنی حضور زنان در ورزشگاههای فوتبال نداریم اما مشروط به اینکه به جای حاشیهسازی، ساختار ورزشگاهها برای حضور بانوان فراهم شود.»
با توجه به گرایشات تند اصولگرایی چهرههای شاخص زنان مجلس یازدهم و گمنامی و کمتجربه بودن برخی دیگر، مشخص نیست که طرحهای نیمه کاره فراکسیون زنان مجلس دهم در چه راهی خواهند افتاد و چه مسیری را خواهند پیمود، چرا که تفاوت نگرش در میان دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب در حوزه زنان نیز همچون دیگر حوزهها به تقابل انجامیده است و با غیاب و حذف فیزیکی و فکری نمایندگان یک جریان، نگرانی درباره خواستها مردمی و مطالبات عمومی که قطعا مشمول تکثر است، افزایش می یابد.