شواهدی بر تغییر در سیاستها و اصول و نحوه پوشش خبری بیبیسی فارسی، پیش از خبر عقد تفاهمنامه با تاجر سعودی دیده میشد اما سندی دال بر چرایی آن، وجود نداشت و برخی آن را تنها بخاطر معارضه با جمهوری اسلامی ایران میدانستند؛ تا اینکه در چند نوبت، انتقاداتی نسبت به بیبیسی نوشتم و توئیت کردم که جمعه گذشته از طرف یکی از مدیران بخشهای بیبیسی فارسی پیامی برایم ارسال شد و گلایه داشت از انتقادات. مدعی بود ما تحت فشار هستیم و تا این حد هم ایستادگی کردیم، جای تقدیر دارد؛ چراکه شما خبر ندارید، ماجرا چیست. هفته پیش قراردادی موقت با تاجری سعودی بسته شده تا بخشی از هزینهها با توجه به وضعیت بد اقتصادی دولت بریتانیا بویژه بعد از برگزیت تامین شود و بهصورت نامحسوس دغدغههای عربستان سعودی رعایت شود. ناقل پیام این را ارسال کرده بود تا از شدت انتقادات کاسته شود اما من انتشار این ادعا را جهت شفافسازی رسانهای لازم دانستم تا این کوزه شکسته شود و محتوایش علنی شود. او در ادامه ناراحت بود که ما به این اتفاقات بیتوجهیم و فقط انگشت اتهام را سمت تحریریه بیبیسی فارسی میگیریم. البته سند قرارداد یا سندی دیگر جهت اثبات این ادعا را هم برایم ارسال نکرد که طبیعی بود؛ چراکه او میخواست تنها از آتش انتقادات بکاهد و گلایه کند و واقعیت ماجرا را بگوید؛ نه اینکه افشاگری کند. من هم فقط پیام را دریافت کردم و امکان گفتگو نبود. او خبر داد که بیبیسی فارسی این قضیه را خبری نکرده اما به آنان قول داده در شرایطی با کمترین بازتاب علنی شود که او ایام نوروز را مطرح کرده بود.
بر اساس متن پیام آن مدیر، برند نهتنها فروخته نشده [که برخی توئیتم را اینگونه برداشت کردند] بلکه آن تاجرِ پوششی، شریکِ خاموشِ بیبیسی فارسی شده تا بتوانند سیاستهای سعودی را در لابهلای پوششهای خبری به مخاطب عرضه کنند.
تحلیل و حدس من این است که نوعی سیاستگذاری مکمّل از سوی این شریک درخواست میشود که توجه میدهد سردبیری بیبیسی فارسی را به سیاستها، اصول و امیال بلندمدت و کوتاهمدت سعودی؛ مثل حذف عنوان تروریست برای حمله مرگبار اهواز یا تیترزنی علیه مرجعیت شیعه عراق در جریان اعتراضات این کشور و... .
بر اساس گفته این شخص، این اتفاق هفته پیش افتاده اما روند مذاکرات بعد از خریداری ایندیپندنت فارسی آغاز شده بوده که مدت زمان طولانی است.