صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

پیشنهاد علیرضا کوشک جلالی برای هنرمندان تئاتر در بحران کرونا

۱۳۹۸/۱۲/۱۱ - ۱۶:۰۸:۵۴
کد خبر: ۹۷۱۸۱۷
علیرضا کوشک جلالی در پیامی صوتی از آلمان از تمام هنرمندان تئاتر خواست در ایامی که ویروس کرونا فضای جهان را ملتهب کرده است و امکان خروج از خانه و اجرای برنامه ها سخت است، به جای اندوهو نگرانی، با راه اندازی کانال در فضای مجازی، در کنار هم باشند.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ علیرضا کوشک جلالی از جمله هنرمندانی است که نامش همواره در تئاتر کشور جریان دارد و کمتر ماهی از سال است که بگذرد و نامی از او نیاید. او حتی در آلمان هم دلش با ایران است و در حال نمایشنامه نویسی یا برنامه ریزی برای اجرای تئاتر یا کارگاههای بازیگری و کارگردانی در شهرهای مختلف کشور و ... است.

تلاش و ممارست و نگاه زیبای او به زندگی، آن هم با بیماری صعب العلاجی همچون MS که اجازه هر اقدامی را به فرد نمی دهد از او یک الگو ساخته است، الگویی در مسیر شکست ناپذیری.

همزمان با ورود کرونا به ایران، کوشک جلالی تجربه خانه نشینی اش را با دیگر هنرمندان به اشتراک گذاشت و در یک پیام صوتی از همه هنرمندان تئاتر دعوت کرد تا در این ایام که بیماری کرونا فضای جهان را ملتهب کرده و مهمترین راه مبارزه ماندن در خانه است، با ایجاد یک کانال مجازی، در کنار هم باشیم و از کنار هم بودن لذت ببریم . او روز گذشته با ایجاد گروهی به نام کاکتوس امید در فضای مجازی زمینه انتشار و اشتراک تجربیات امید بخش را فراهم کرده است.

متن پیام صوتی او به شرح زیر است:

«سلام به دوستان عزیزم در ایران؛ در تهران، شهرستان ها و تمام نقاط دور و نزدیکی که با هم کار تئاتر کردیم، گروه داشتیم، ورک شاپ برگزار نمودیم و نمایش روی صحنه بردیم.

شرایط بسیار سختی را دنیا پشت سر می گذارد. به خصوص اینکه در ایران به لحاظ شرایط تحریم و کمبود امکانات بهداشتی و پزشکی مردم مجبور به خانه نشینی شده اند و عدم امکان انجام کارها،اضطراب و نگرانی زیادی را به خود به همراه داشته است.

من به خاطر شرایطم بیست سالی است که به خاطر بیماری تجربیاتی را می گذرانم که احساس کردم بتوانم این تجربیات را در اختیار شما بگذارم و بگویم که با بسته شدن هر در بیرونی، دری را باید در درون باز کرد.

من نمی توانستم راه بروم، شنا کنم، فوتبال بازی کنم و ... اما مجبور بودم برای زنده ماندن دری را در درونم باز کنم تا امیدی برای زنده ماندن باشد. می دانم شرایط سخت است ولی این را هم می دانم که این دریچه می تواند یک شانس باشد.

نظر شما