به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ روز جهانی زنان بزرگداشتی است که هر ساله در هشتم مارس برابر با ۱۸ اسفند به عنوان نقطه کانونی از جنبش حقوق زنان برگزار میشود، روزی که در ابتدا به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی در میان احزاب سوسیالیست آمریکا، آلمان و اروپای شرقی آغاز شد، اما بعدها در فرهنگ بسیاری از کشورها در آمیخت و سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۵ آن را بهعنوان «روز حقوق زنان و صلح بینالمللی» به رسمیت شناخت.
اما با وجود تاریخچه طویل نامگذاری این روز، در هزاره سوم و به رغم جهانی شدن و تغییرات فرهنگی، هنوز بحث کلیشه های جنسیتی در همه جوامع با شدت و ضعف متفاوت در جریان است؛ کلیشه های جنسیتی یا باورهای قالب منفی که به زنان القا می کند باید به گونه ای خاص فکر و رفتار کنند و در غیر این صورت با قضاوت های منفی و طرد مجازات می شوند.
گزارش جدید سازمان ملل متحد در مورد نابرابری جنسیتی در جهان هم حکایت از این امر دارد که نزدیک به ۹۰ درصد مردان و زنان باورهای جنسیت زده علیه زنان دارند و فقط ۱۴ درصد زنان و ۱۰ درصد مردان این باورها را ندارند.
این پژوهش برنامه پیشرفت و توسعه سازمان ملل متحد در ۷۵ کشور جهان انجام شده که نتیجه آن بازتاب دهنده نظرات ۸۰ درصد جمعیت جهان محسوب می شود و محققان در گزارش خود تاکید کرده اند که از هر ۱۰ نفر ۹ نفر، از جمله زنان، حداقل یک باور جنسیت زده علیه زنان دارند.
بر اساس این گزارش، اکثر پاسخ دهندگان به پرسش های پژوهشگران این تحقیق گفته اند که از نظر آنها مردان توان بیشتری برای رهبری سیاسی یا مدیریت شرکت ها دارند.
آنها همچنین تحصیل در دانشگاه را برای مردان بااهمیت تر از زنان دانسته اند. از نظر اکثریت پاسخ دهندگان اولویت در بازار کار باید با مردان باشد.
کشورهایی که شهروندان آنها بیشترین پیش داوری های جنسیت زده را دارند پاکستان، قطر و نیجریه هستند تا آنجا که میزان پیش داوری های جنسیت زده در پاکستان، قطر و نیجریه به ترتیب ۹۹.۸۱، ۹۹.۷۳ و ۹۹.۷۳ درصد است و در مقابل باورهای جنسیت زده در کشورهای آندورا، سوئد و هلند از دیگر کشورها کمتر است که به ترتیب ۲۷.۰۱، ۳۰.۰۱ و ۳۹.۷۵ درصد اعلام شده است.
در گزارش برنامه پیشرفت و توسعه، حذف پیش داوری ها به عنوان لازمه مبارزه برای برابری جنسیتی توصیه می شود. ضمن این که سازمان ملل متحد هم از دولت ها و نهادهای جهانی در این گزارش خواسته که برای تغییر باورها و اقدام های تبعیض آمیز «رویکرد سیاسی جدیدی» را در پیش بگیرند.
زیرا این قضاوت ها مانع این می شوند که زنان در رفتار و افکار خود آزادی داشته و در بهترین شرایط خود باشند و در صورتی که در تقابل با کلیشه ها عمل کنند از سوی فشار اجتماعی به حاشیه رانده شده و طرد می شوند؛ در نتیجه تا زمانی که کلیشه های اجتماعی در هر فرهنگی حضور داشته باشند، بسته به قدرتشان، مانعی بر سر راه زنان در رسیدن به اهداف و جایگاه مناسب اجتماعی هستند.
فاطمه راکعی نماینده پیشین مجلس و صاحبنظر در مسایل زنان و خانواده در این مورد معتقد است که زنان مسوول هستند مانند مردان در برابر هرگونه مشکل روانی و مشکل آفرینی دیگران لب به شکایت گشایند. باید بتوانند از حقوق شخصیتی و انسانی و نیز شرافت خود دفاع کنند.
وی تاکید کرد: فرقی نمی کند بانوان چه کارگر و چه مدرس دانشگاه، باید بتوانند از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود در محیط کار و زندگی دفاع کنند و اگر نتوانند، به طور حتم آمادگی حضور در اجتماع را ندارند.
راکعی افزود: رسیدن به آن خودباوری که من می توانم مشکلات محیط خارج از خانه را حل کنم، کمک شایانی به حضور بیشتر زنان در جامعه می کند. زنان باید در برابر هرگونه تجاوز به حریم خصوصی یا اهانت از خود دفاع کنند و اجازه تکرار آزارها و آسیب ها را ندهند.
این نماینده پیشین مجلس و مدرس دانشگاه، وظیفه ایجاد فضای سالم و به دور از هرگونه ناامنی را بر عهده دولت دانست و گفت: مسوولان در حوزه های اداری و محیط های کاری، با اعمال قوانین و ضوابط اداری متناسب باید در مهیاسازی این فضا تلاش کنند و با افراد خاطی و خدشه دار کننده سلامت محیط کار، طبق ضوابط رفتار کنند. این در حالیست که متاسفانه عده ای در نهادهای دولتی و رسانه صرفا رفتار و پوشش زنان را کنترل می کنند و کاری به آقایان ندارند.
روز جهانی زن در تقویم تاریخ
ایده انتخاب روزی از سال به عنوان روز زن نخستین بار در جریان مبارزه زنان نیویورک با شعار حق رای برای زنان مطرح شد. دو هزار زن تظاهر کننده در ۲۳ فوریه ۱۹۰۹ پیشنهاد کردند که هر سال در روز یکشنبه آخر فوریه، تظاهرات سراسری در آمریکا بمناسبت روز زن برگزار شود.
در سال ۱۹۱۰، دومین کنفرانس زنان سوسیالیست که کلارا زتکین از رهبران آن بود، به مساله تعیین روز بین المللی زن پرداخت. زنان سوسیالیست اتریشی قبلا روز اول ماه مه را پیشنهاد کرده بودند. اما اول ماه مه، جایگاه و مفهومی داشت که میتوانست اهمیت و جایگاه مبارزه مشخص بر سر مسئله زن را تحت الشعاع قرار دهد.
زنان سوسیالیست آلمان، روز ۱۹ مارس را پیشنهاد کردند. مناسبت این روز، مبارزات انقلابی در سال ۱۸۴۸ علیه پادشاهی پروس بود که به عقبنشینی لفظی حکومت، از جمله در مورد مطالبات زنان، انجامید.
دومین کنفرانس زنان سوسیالیست تاریخ برگزاری نخستین مراسم روز زن را ۱۹ مارس ۱۹۱۱ تعیین کرد. تصمیم گیری قطعی برای تعیین روز جهانی زن به بعد موکول شد.
بعد از انتشار قطعنامه کنفرانس در مورد تعیین روز جهانی زن، انترناسیونال دوم از این تصمیم حمایت کرد و نخستین تشکیلاتی بود که این روز را به رسمیت شناخت.
۱۹ مارس ۱۹۱۱ خیابان های آلمان، اتریش، سوئیس و دانمارک با مارش زنان به لرزه در آمد. نیروهای پلیس به تظاهرات حمله بردند و به زدن زنان پرداختند و گروهی را دستگیر کردند.
سال ۱۹۱۳ دبیرخانه بین المللی زنان (یکی از نهادهای انترناسیونال سوسیالیستی دوم)، هشتم مارس را با خاطره مبارزه زنان کارگر در آمریکا، بهعنوان روز جهانی زن انتخاب کرد. در همان سال، زنان زحمتکش و زنان روشنفکر انقلابی در روسیه تزاری و در سراسر اروپا، مراسم ۸ مارس را بشکل تظاهرات و میتینگ برگزار کردند.
در سال ۱۹۱۴ جنگ جهانی اول درگرفت. در اروپا که مرکز جنگ بود، زنان انقلابی تلاش کردند تظاهرات هشتم مارس ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ را تحت شعار مرکزی علیه جنگ امپریالیستی برگزار کنند. در کشورهای درگیر جنگ، طبقات مختلف به موافقان و مخالفان جنگ تقسیم شده بودند و انشعاب در صفوف جنبش زنان، مانع از برگزاری سراسری و گسترده روز زن شد.
در سال ۱۹۱۷ تظاهرات زنان کارگر در پتروگراد علیه گرسنگی، جنگ و تزاریسم، بانگ آغازین انقلاب روسیه بود. کارگران شهر در پشتیبانی از این تظاهرات، اعلام اعتصاب عمومی کردند. ۸ مارس ۱۹۱۷ به یک روز فراموش نشدنی در تاریخ انقلاب روسیه تبدیل شد.
سال ۱۹۲۱، کنفرانس زنان انترناسیونال سوم کمونیستی در مسکو برگزار شد. در آن کنفرانس، روز ۸ مارس بهعنوان روز زن به تصویب رسید. کنفرانس، زنان سراسر دنیا را به گسترش مبارزه علیه نظم موجود و برای تحقق خواسته هایشان فرا خواند.
از اواسط دهه ۳۰ میلادی، دنیا یک بار دیگر بسوی جنگ جهانی جدید روان شد.
برگزاری تظاهرات روز زن در کشورهایی که تحت سلطه فاشیسم بودند، غیر قانونی اعلام شد. علیرغم این ممنوعیت، هشتم مارس ۱۹۳۶، زنان در برلین تظاهرات کردند.
در دهه ۱۹۶۰، در کشورهای آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین جنبش های رهاییبخش بپا خاسته بود. در کشورهای سرمایهداری پیشرفته نیز جنبش ها و مبارزات انقلابی بالا گرفته بود و جنبش رهایی زن نیز اوج و گسترشی چشمگیر یافت.
در آمریکا و اروپا، زنان علیه سنن و قیود و قوانین مردسالارانه و احکام اسارت بار کلیسایی بپا خواستند. در جنبش زنان موضوعاتی نظیر حق طلاق، حق سقط جنین، تامین شغلی، منع آزار جنسی، ضدیت با هرزهنگاری، کاهش ساعات کار روزانه و غیره مطرح شد. این جنبش موفق شد در برخی از این زمینهها پیشروی کند.
در تظاهرات هشتم مارس ۱۹۶۹ زنان دردانشگاه برکلی در آمریکا گرد آمدند و علیه جنگ در ویتنام تظاهرات کردند.
سرانجام در سال ۱۹۷۵ سازمان ملل هشتم مارس را به عنوان روز جهانی زن برسمیت شناخت.