صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

«پایتخت»، با همه ضعف‌هایش همچنان دیدنی است

۱۳۹۹/۰۱/۲۲ - ۰۶:۰۰:۰۰
کد خبر: ۹۸۵۷۶۵
ششمین فصل مجموعه تلویزیونی «پایتخت» که اولین فصلش نوروز سال 90 از شبکه یک سیما روی آنتن تلویزیون رفت در نوروز امسال از همین شبکه پخش شد و باز هم همانطور که انتظار می‌رفت مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، با وجود اینکه فصل ششم «پایتخت» مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و البته حواشی بسیاری متوجه این فصل از سریال بوده، انتقادهای بسیاری به فیلمنامه و کارگردانی این سریال شده که فصل ششم را به پرحاشیه‌ترین فصل «پایتخت» تبدیل کرده است. در گفت‌وگو با چند سینماگر به بررسی این سریال و عوامل موفقیتش پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

مزدآبادی: با وجود پراکندگی موضوع در فصل ششم، «پایتخت» همچنان جذاب است

جواد مزدآبادی «پایتخت» را یکی از موفق‌ترین سریال‌های سال‌های اخیر تلویزیون دانست که در فصل ششم نیز با وجود پراکندگی موضوع همچنان جذاب است.

جواد مزدآبادی، کارگردان تلویزیون، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: دلیل موفقیت سریال «پایتخت» در فصل‌های متعدد کاملاً مشخص است؛ این سریال نمونه موفقی است در سال‌های اخیر تلویزیون که می‌توان آن را به عنوان سریالی که سنگ بنایش از ابتدای کار به درستی گذاشته شد، مثال زد.

مزدآبادی خاطرنشان کرد: «پایتخت» قصه‌های بسیار خوب و جذابی دارد و عوامل آن نیز پس از سال‌ها همکاری به یک هماهنگی خوب رسیده‌اند که در بازی‌ بازیگران مقابل دوربین این هماهنگی دیده می‌شود. سریال «پایتخت» سال 90 که پخش خود را آغاز کرد ایده‌های خلاقانه بسیاری داشت و این خلاقیت است که امروز می‌بینیم همچنان می‌تواند نظر مخاطبان را به خود جلب کند. 

او افزود: سریال «پایتخت» مسائل روز جامعه را به خوبی به زبان طنز مطرح می‌کند و صمیمیت و قابل لمس بودن دغدغه کاراکترها یکی از عوامل مهم در برقرار ارتباط سریال با مخاطبان است اما باید این نکته مهم را نیز در نظر بگیریم که فکر می‌کنم اصلی‌ترین دلیل در موفقیت «پایتخت» باشد. این سریال در پخش فصل‌های مختلفش یک تداوم داشته و معمولاً مخاطبان تلویزیون به این مسأله که هر دو سال یک فصل از «پایتخت» پخش شود عادت کرده‌اند. علاوه بر پخش فصل‌های جدید باید این را هم در نظر داشته باشیم که «پایتخت» در طول سال نیز بارها از شبکه‌های مختلف بازپخش می‌شود.

کارگردان مجموعه تلویزیونی «دنگ و فنگ روزگار» در ادامه اظهار داشت: معمولاً وقتی یک سریال در فصل‌های متعدد ساخته می‌شود، فصل‌های بعدی دچار اشکالات فراوان شده که دیگر مخاطب نمی‌تواند با آن ارتباط برقرار کند اما «پایتخت» در این مورد یک استثنا است که فصل‌های بعدی‌اش حتی بهتر از فصل اول بودند و مردم با هر بار پخش شدن این سریال خندیدند و بازیگرانش را بیشتر باور کردند.

این کارگردان در ادامه گفت: با وجود موفقیت «پایتخت» در فصل‌های متعدد فصل ششم اثری ضعیف‌تر از دیگر «پایتخت‌»‌ها بود و به نظرم «پایتخت 6» دیگر به قوت 5 فصل قبلی نیست. جای خالی خشایار الوند در این سریال به شدت احساس می‌شود و ضعف قصه یکی از موارد مهمی است که در «پایتخت 6» دیده می‌شود. سکانس‌های طولانی بسیاری در این سریال دیده می‌شوند که بعضاً آزاردهنده و خسته‌کننده می‌شوند و ممکن است مخاطب را از دیدن ادامه سریال منصرف کنند.

مزدآبادی در پایان گفت: با تمام این مسائل همچنان سریال «پایتخت» یک اثر دوست داشتنی و جذاب است که می‌تواند مردم را برای دقایقی پای تلویزیون بنشاند. اگر پراکندگی موضوع در سریال وجود نداشت و کمی انسجام در قصه دیده می‌شد می‌توانستیم این فصل از «پایتخت» را نیز اثری همانند دیگر فصل‌ها دانست. فصل ششم با وجود ضعف‌هایی که دارد به واسطه موفقیت این سریال در فصل‌های قبل و کاراکترهایی که مخاطبان با آن‌ها ارتباط برقرار کرده‌اند و برخی موقعیت‌های جذابش همچنان یکی از جذاب‌ترین آثار تلویزیون به حساب می‌آید.

وارسته: نقی و دیگر شخصیت‌های «پایتخت» از نزدیکان مردم ایران هستند/ مردم شخصیت‌های «پایتخت» را دوست دارند و از ضعف‌های فیلمنامه می‌گذرند

حسن وارسته، فیلمنامه‌نویس سینما و تلویزیون که در نگارش فیلمنامه فصل دوم، سوم و چهارم مجموعه تلویزیونی «پایتخت» نقش داشته، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، در پاسخ به این پرسش که دلیل موفقیت سریال «پایتخت» را چگونه ارزیابی می‌کند، گفت: کاراکترهای سریال «پایتخت» هر کدام لحن و شخصیت خاصی دارند که باعث می‌شود به افرادی خاص تبدیل شوند. فیلمنامه‌نویسان بزرگ معتقد هستند که اگر نویسنده بتواند شخصیت محبوبی خلق کند که مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند، شرایطی در کلیت اثر به وجود می‌آید که بیننده می‌تواند از اشکالات قصه بگذرد و با شخصیت همراه شود.

وارسته خاطرنشان کرد: به نظر من راز موفقیت سریال «پایتخت» همین شخصیت‌ها هستند که امروز می‌بینیم به کاراکترهای محبوبی بین مردم تبدیل شده‌اند. برای مثال می‌توانم فردی شوخ‌طبع و دوست داشتنی را مثال بزنم که در جمع‌ها معمولاً همه را می‌خنداند، اگر این فرد بامزه و دوست‌داشتنی برای ما یک لطیفه بی‌مزه تعریف کند نیز خنده‌دار است و همه از آن استقبال می‌کنند و در واقع از ضعف لطیفه‌ای که تعریف کرده است با اغماض می‌گذرند.

او افزود: «پایتخت» دقیقاً بخشی از زندگی است، ما افراد درون قصه‌اش را در زندگی شخصی‌مان هم می‌بینیم. نقی معمولی و دیگر شخصیت‌های اصلی «پایتخت» دیگر مهمان خانه‌های مردم نیستند؛ آنها به قدری به مردم نزدیک شده‌اند که میزبان خانه‌هایشان هستند و تبدیل به یکی از دوستان و اقوام ما شده‌اند. تماشاگری که با این کاراکترها ارتباط برقرار کرده حتی قصه‌های ساده و شاید خسته‌کننده‌شان را دوست دارد. 

این فیلمنامه‌نویس در ادامه گفت: در فصل ششم قطعاً نبود خشایار الوند را همه احساس کرده‌اند اما بخش اعظمی از ضعف‌های موجود در این فصل سریال به تغییر شرایط ناگهانی ناشی از شیوع کرونا برمی‌گردد. باید در نقدهایمان به فصل ششم «پایتخت» این موضوع را نیز مدنظر داشته باشیم که شیوع بیماری کرونا باعث شد تا گروه برای به سرانجام رساندن کار برخی ایده‌هایشان را قطعاً کنار گذاشته و در تولید با عجله کارشان را پیش ببرند. این وضعیت نه تنها برای «پایتخت» که برای همه سریال‌های نوروزی این مشکل را ایجاد کرد.

وارسته تأکید کرد: به نظر من سریال «پایتخت» و آدم‌هایی از جنس آدم‌های این سریال برای عموم مردم دوست‌داشتنی و دل‌نشین هستند. کاراکترهای «پایتخت» محبوب هستند و قصه‌هایشان باورپذیر است. از طرفی نباید این نکته را نیز فراموش کنیم که گروه سازنده «پایتخت» و به خصوص سیروس مقدم برای ساخت این مجموعه تلویزیونی بسیار زحمت می‌کشد و همه تمام تلاش خود را برای رسیدن به کیفیت مطلوب به کار می‌برند.

نویسنده مجموعه تلویزیونی «دودکش» در ادامه درخصوص دلایل عدم همکاری‌اش با فصل سوم «پایتخت» اظهار داشت: متأسفانه امسال نتوانستم در نگارش فیلمنامه «پایتخت» حضور داشته باشم. یکی از دلایلی که من در این فصل «پایتخت» حضور ندارم همکاری‌ام با سریال «بچه مهندس» است که به تهیه‌کننده آن برای نگارش فیلمنامه تعهد داشتم و وقتی محسن تنابنده برای همکاری به من پیشنهاد داد شرایط همکاری با آنها وجود نداشت. محسن تنابنده اردیبهشت سال گذشته با من تماس گرفت و من آن زمان درگیر نگارش فیلمنامه سریال «بچه مهندس» بودم و به او قول دادم اگر فیلمنامه را تا اواسط پایین به پایان رساندم به گروه ملحق شوم.

او در پایان گفت: دلیل بعدی من برای عدم همکاری با گروه «پایتخت» در فصل ششم به عدم توافقات مالی برمی‌گردد. در آذر ماه به دعوت خانم غفوری و محسن تنابنده نزد آنها رفتم و متأسفانه به دلیل عدم توافقات مالی و معنوی نتوانستیم با هم همکاری کنیم.

برادران: «پایتخت» همچنان می‌تواند بخنداند

امیر برادران، فیلمنامه‌نویس سینما و تلویزیون، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: به نظرم سریال «پایتخت» همچنان دارای موقعیت‌های خوب و بامزه بسیاری است و این قطعاً دلیل اصلی موفقیت این مجموعه تلویزیونی است. از طرفی به نظر من برای این سریال زحمات بسیاری کشیده شده و نتیجه‌اش امروز برای عوامل آن استقبال مخاطبان است.

برادران خاطرنشان کرد: در سریال «پایتخت» تقریباً هر چه که روی کاغذ نوشته شده جلوی دوربین می‌رود و موانعی مثل بودجه کم و صرفه‌جویی مثل جلوگیری از ضبط صحنه‌های تصادف در ساخت «پایتخت» مطرح نیست و این می‌تواند یکی از دلایل اصلی در موفقیت این سریال باشد. البته نباید این نکته را نیز فراموش کرد که محسن تنابنده نشان داده که در هر فصل با وسواس روی متن این سریال کار می‌کند و به بازی گرفتن از بازیگران نیز به شدت توجه دارد. تنوع شوخی‌ها و اجرای درست متن از ویژگی‌های مثبت این سریال تلویزیونی است.

این فیلمنامه‌نویس در ادامه گفت: صداوسیما با سریال «پایتخت» به واسطه قدرتی که در سال‌های گذشته پیدا کرده و مورد توجه قرار گرفته در بحث سانسور با مماشات رفتار می‌کند و می‌بینیم حتی برخی مواقع این سریال در بحث خط قرمز‌ها به فیلم‌های سینمایی نزدیک می‌شود که در تلویزیون ایران بی نظیر است. کمتر سانسور شدن «پایتخت» تنها مربوط به فصل جدید آن نمی‌شود از همان ابتدای ساخت پس از موفقیت فصل اول «پایتخت» از سوی مسئولان تلویزیون با چنین رویکردی مواجه بود و ممیزی‌هایش همیشه کمتر بوده است.

نویسنده مجموعه تلویزیونی «ساختمان پزشکان» در ادامه با اشاره درگذشت خشایار الوند (نویسنده اصلی سریال «پایتخت») تصریح کرد: نبود خشایار الوند در فصل جدید این مجموعه تلویزیونی پرطرفدار تا حدی به چشم می‌خورد اما به نظر من «پایتخت» در فصل ششم هم کار خود را به خوبی انجام داده و بامزگی همیشگی‌اش را دارد. خشایار الوند در فصل‌های قبلی موقعیت‌های بسیار خوبی طراحی و گره‌های زیادی در فیلمنامه ایجاد می‌کرد که شاید در فصل جدید کمتر شاهد آن هستیم اما به نظر من به لحاظ بار کمدی که این سریال باید داشته باشد، «پایتخت 6» هیچ افتی نداشته و همچنان می‌تواند به هدف خود برسد و مخاطبش را بخنداند.

شهرزاد: شوخی‌های «پایتخت» گاه در حد شخصیت سیاه در نمایش ایرانی است

شهاب شهرزاد منتقد سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: موضوع اصلی درباره‌ اقبال عمومی از مجموعه‌تلویزیونی «پایتخت»، سابقه‌ و خاطره‌ دوره‌های پیشین آن است؛ نکته‌ای که در تیتراژ آغازین هم بر آن تاکید می‌شود. به گزاره‌ روشن‌تر،  شکل‌گیری یک خاطره‌ جمعی بر محور این سریال تلویزیونی، مهم‌ترین رکنِ موفقیتِ آن در نگاهِ عمومی‌ست. مخاطبان انبوه، در سراسرِ این سرزمین، با خانواده‌ «پایتخت»، به یک "خاطره‌ی جمعی" شکل داده‌اند که می‌تواند در صورت هدفمندی، بازآمده‌ای دلپذیر برای هر تولید و برنامه‌ تلویزیونی باشد؛ به‌ویژه در دورانی که رسانه، در مسیر اُنس‌گیری دیگر بار با مخاطب انبوه و افزودن بر اعتماد جامعه‌ پیش رو، با دشواری‌های بسیار گلاویز است، شکل‌گیری "گوارایی جمعی" در بین جامعه‌ پرشمار، می‌تواند گامی عملی به سوی همدلی و همبستگی اقوام و طبقات فرهنگی و اجتماعی به شمار آید.

شهرزاد خاطرنشان کرد: به درستی می‌توان از لفظ "خانواده" برای مجموعه‌ «پایتخت» استفاده کرد، یعنی که اکثریت جامعه‌ مخاطب، این مجموعه و سبک و روش زندگی و باورها و خوب و بدش را در جایگاه یک خانواده‌ی ایرانی پذیرفته؛ خانواده‌ای که زیرمتنِ جامعه‌ ایرانی را آیینگی می‌کند. «پایتخت»، بر خلاف برخی از تولیدات دیگر سیما و یا اغلب سریال‌های شبکه‌نمایش خانگی، با قشر وسیعی از مخاطب طرف شده است. یعنی به جای آن که مخاطب ۲۰ درصدی را انتخاب کند، رو به مخاطبان ۸۰ درصدی آورده و اگرچه ممکن است برخی آن را منکوب و یکسره رد کنند، طیفی وسیع به خاطر تماشای سریال محبوبشان، حاضرند گوشی‌های تلفن همراه را کنار بگذارند؛ اتفاقی‌ که بایستی هرشب به هنگام پخش سریال تلویزیونی رخ می‌داد.  یعنی درست از نقطه‌ "مخاطب‌شناسی"، تکلیف پایتخت در مقایسه با اغلب سریال‌های تلویزیون یا شبکه‌ خانگی، روشن می‌شود. 

او افزود: گروهی که هر یک از اعضای آن، تیپ‌ها و سطوح مختلف و رنگ‌به‌رنگ جامعه‌ مخاطب را نمایندگی می‌کنند، در حال و روزی معمولی مشغول زندگی‌اند؛ و البته درگیر موقعیت‌های مشابه و گاه اغراق شده در مقایسه با آن‌چه بر جامعه می‌رود. نقش‌های صیقل خورده، بازیگران را در جای درستی نشانده که باورپذیر و نزدیک‌اند. این ویژگی که جز در مورد برخی نقش‌های فرعی به چشم می‌آید سبب شده تا مخاطب، بهترین بازی‌های دوران بازیگری دستکم چندتن از  بازیگران اصلی سریال را در همین مجموعه ببیند.

این منتقد در ادامه اظهار داشت: «پایتخت» در گذشته، گاهی با ماجراهای جذاب و پیوسته، پیش رفته و گاهی با تیپ‌ها، روابط و موقعیت‌ها. در «پایتخت ۶» بر خلاف فصل قبل که مبتنی بر سفر و ماجراهای متنوع سفرنامه‌ای بود، بیش‌تر، آدم‌ها و موقعیت، مخاطب را نگه می‌دارند. به طور کلی در این‌ چند فصل یک عنصر اساسی دیگر در موفقیت سریال، ورز داده شده است: حرافی و طنازی مبتنی بر تیپ، که رنگین‌ترین وجه آدم‌های محوری مجموعه است. پس در کنار موقعیت‌های تصویری کمیک، هرقدر که «پایتخت» به سمت رادیویی شدن رفته‌، با شوخی‌های شفاهی به مراتب شمار بیش‌تری از مخاطبان را مجذوب کرده؛ گروه وسیعی که همچنان زبان تصویر را برای روایت برنمی‌تابند یا از این رهگذر، کم‌تر به مفاهیم می‌رسند. همچنان‌که سینمای رادیویی، اگر توقعات شنیداری مخاطب را تامین کند،  عامه‌پسندتر است. یعنی سادگیِ حرافی و شعار و مستقیم‌گویی، همه‌پسندتر است تا پیچیدگیِ تفکر و روایت کم‌حرف و پُرتصویر. این، جایی‌ست که پایتخت توانسته از نقطه‌ضعفش، برای جذب مخاطب نقطه‌‌قوت بسازد. پس با مهارت متوسل می‌شود به جاذبه‌های ریز ریزی که ممکن است دخلی به داستان نداشته باشند اما برای مخاطب، جذاب‌اند؛ از شوخی با پرآوازه‌های هنری، سیاسی و ورزشی تا حتی حضور برخی از آن‌ها در پایتخت. این تمهید، ما را به تماشای آتراکسیونی می‌کِشد که برای خنداندن، از هیچ امکان و ادا نمی‌گذرد؛ از موسیقی قیصر و سبیل مرتضی عقیلی بگیر تا موتور همسفر و قایق ممل آمریکایی. 

شهرزاد تصریح کرد: مخاطب انبوه، به خنده نیاز دارد و الان رقیبی هم برای «پایتخت» وجود ندارد. بدون شک باید از فرصت رقابت با این مجموعه، برای ارتقای کیفی سریال‌سازی و ترمیمِ پسند مخاطب استفاده شود. باید به اکثریت مخاطبان، امکان انتخاب و به گرو‌های کم‌شمارتر هم خوراک متفاوت‌ داده شود؛ به نحوی که به نیاز  سطوح مختلف در رسانه پاسخ کیفی شایسته داده باشیم.

او در پایان گفت: دیگر ویژگی «پایتخت»، متلک‌ها، شوخی‌ها‌ی شبه‌سیاسی و خط‌قرمزهایی‌ست که سریال اجازه پیدا کرده یا در نهایت توانسته از آن عبور کند. شوخی‌ها گاهی در حد شخصیت سیاه در نمایش ایرانی‌ست. یعنی اعتراض زبان‌درازانه‌ آمیخته با طنز برای مخاطب ایرانی، آشنا و تاریخ‌دار است. حتی اشتباه‌گویی برخی واژگان، سیاه را تداعی می‌کند. تخت‌حوضی و سیاه‌بازی همواره سرگرم‌کننده و زبان گویای مردم کوچه و بازار بوده است، و حالا شاهد یک سریال تخت‌حوضی نوچهره‌اید که طبق سنتِ نمایشی، فرصت پیدا کرده تا به شوخی با سیاسیون و پرآوازه‌ها در قاب تلویزیون بپردازد. پس مخاطب را به وجد می‌آورد و منتظرِ متلکِ بعدی نگه می‌دارد. این بازی را سازندگان پایتخت بلد شده‌اند.

نظر شما