«علی تاجرنیا»، فعال سیاسی اصلاحطلب، در پاسخ به این سوال که آیا اختلافات اصولگرایان به ویژه طیفهای چهارگانه پایداریها، قالیبافیها، موتلفه و سنتیها و در نهایت احمدینژادیها که قبل از انتخابات مجلس یازدهم علنی شده بود این بار به داخل مجلس کشیده میشود یا سهمبندیها بین آنها مانع این اختلافات میشود؟ به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: متاسفانه بسیاری از این ائتلافها، ائتلافهایی است که بیش از اینکه بر مبنای نزدیک کردن دیدگاهها و نظرات دنبال شود عمدتا براساس سهم خواهیهای درون جبههای صورت میگیرد از این رو تا قبل از انتخابات با ترس از اینکه ممکن است اتفاقات ناخوشایندی چون انتخابات مجلس قبلی یا حتی شورای اسلامی شهر تکرار شود در واقع یکسری افراد نامتجانس در کنار یکدیگر قرار گرفتند که به واسطه عدم مشارکت مردم توانستند در انتخابات، پیروز شوند.
تاجرنیا افزود: از آنجا که ریشه چنین بحثهایی سهم خواهی است طبیعتا وقتی این منتخبان در مجلس حضور پیدا میکنند این سهم خواهیها خود را در قالب انتخاب رئیس مجلس، اعضای هیئت رئیسه نشان میدهد و حتی در بحث قوانین و نظارتها نیز ممکن است رفتار نمایندگان، دچار یک سری برخوردهای نازل و سطح پایین شود. بنابراین قابل پیش بینی است که این اتفاقات رخ دهد. البته با توجه به اینکه عملا این مجلس، مجلسی است که وامدار شورای نگهبان بوده طبیعتا ممکن است به دنبال هشدار نهادهای فوق تاحدودی به اختلافات دامن نزنند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: اختلافات اصولگرایان در مجلس گریزناپذیر است به ویژه اینکه بسیاری از افراد در درون جریانات اصولگرایی دارای اختلافات شدیدی قبل از تشکیل مجلس، هستند. از این رو چنین مسائلی به آسانی کنار رفتنی نیست و از سوی دیگر چون یک نوع رقابت برای انتخابات ریاست جمهوری بین فراکسیونهای مختلف وجود دارد این مسئله مزید بر علت می شود.
تاجرنیا در پاسخ به این سوال که اختلافات بین کدام طیف های اصولگرایی برجسته و شدیدتر است؟ گفت: روند جریانات در سالهای گذشته به لحاظ پایگاه اجتماعی، جریان سنتی را به شدت تضعیف کرد و عملا جامعه روحانیت مبارز و موتلفه کاملا به حاشیه رانده شدند. از آن طرف جریان احمدی نژاد هم به دلیل نوع تعاملی که با نهادهای عالی نظام داشتند و نهایتا مسائلی که به لحاظ فسادهای مالی و دستگیریهایی که صورت گرفت، ایجاد شد این دو مجموعه نیز تا حدود زیادی ضعیف شدند و عملا دعوا بین تندروهای پایداری و طیف قالیبافی است، یعنی بین مجموعهای که به لحاظ نگرش فرهنگی بسیار تندرو هستند اما در عین حال از سلامت مالی بهتری برخوردارند. طیف قالیباف خیلی دارای چارچوبهای ایدئولوژیک نیستند و...!
او ادامه داد: زورآزمایی بیشتر در این دو طیف است و احتمالا هم از بین بقیه نمایندگان یارکشی میکنند و باید دید که نهایتا زور چه کسی بیشتر است.
تاجرنیا درباره رئیس در سایه شدن قالیباف نیز عنوان کرد: برای قالیباف بسیار سخت است که کنار بایستند و فقط بخواهد بحثهای در سایه بودن را مدیریت کند. برای قالیبافی ها حضور در عرصه و معرض افکار عمومی بودن مهم است و رییس مجلس شدن، چیزی نیست که به راحتی بتوانند از آن بگذرند مگر اینکه توانشان نرسد یعنی قالیباف هیچ گاه در سایه بودن را ترجیح نمی دهد، مگر اینکه نتواند آن آرای لازم را جمع کند. در آن صورت ممکن است به یک فرد بینابینی برسند در حالی که اختلافات درون خودشان را بسیار حاد نکنند. فرد بینابینی که مرضی الطرفین باشد و به نوعی بتواند مجلس را اداره کند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: احساسم این است که جایگاه رئیس مجلس با سایر موارد تفاوت بسیار زیادی دارد. بنابراین امثال قالیباف به راحتی چنین جایگاهی را از دست نخواهند داد. مگر از روی ناچاری و اینکه قولهایی بگیرند تا بتوانند برای دوره آینده انتخابات ریاست جمهوری کارهای تشکیلاتی، کنند.
او با بیان اینکه طیف احمدینژادیها، تعدادشان در مجلس قابل توجه نیست با اشاره به افرادی چون حاجیبابایی افزود: من احساس میکنم جریان احمدینژاد مثل طیفهای دیگر هم یک طیف هستند و افرادی دارند که نزدیک به بقیه فراکسیونهای اصولگرایان است. بنابراین احتمال اینکه آنها در هیئت رئیسه پذیرش شوند، وجود دارد. اما در حال حاضر فکر میکنم زمان احمدینژاد عملا از طرف بخشهایی که وفاداری بیشتری به رهبری دارند طرد شدند. من فکر میکنم اینها در حال حاضر بیشتر دنبال تثبیت خود در مجموعه حاکمیت هستند و موقتا سیاست صبر و انتظار را پیشه کردند تا شرایط بهتری برایشان به وجود بیاید. چون در انتخابات ریاست جمهوری قبلی هم، تلاش هایی را انجام دادند اما بعد از اینکه کاندیدایشان رد صلاحیت شدند، عملا هیچ کاری نتوانستند انجام دهند و به ضعف قدرت خودشان در مجموعه حاکمیت پی بردند.
علی تاجرنیا ادامه داد: طیف احمدینژاد باید تا حدود زیادی خودشان را بازسازی کنند. استراتژی آنها، استراتژی شلوغ کردن و ایجاد حساسیت نیست بلکه تمایل دارند تا حدودی با روشهای آرامتر و تدریجی، جایگاه خود را تثبیت کنند.
او ادامه داد: شاید طراحیهای دیگری در پیش باشد برای اینکه بتوانند از درون یک مجلس ضعیف، یک دولت ضعیف روی کار آورند و درنهایت بیشتر مقدرات در جایگاههای دیگری رقم بخورد. از این رو باید منتظر بود و دید که چه شرایطی پیش میآید. آن چه مسلم است این هست که روز به روز از اقتدار پارلمان در ایران و نهادهای منتخب کاسته میشود.