«حسین نورانینژاد»، سخنگوی حزب اتحاد ملت، در رابطه تاثیر مشارکت پائین مردم بر حذف برخی جریانهای سیاسی به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: اولا امر سیاست برای نیروهای جدی و اصیل، کوتاهمدت نیست و فراز و نشیب جزیی از آن است و لذا برای چنین نیرویی، هر باختی باخت آخر نیست.ثانیا، اگر جریانی همه تخم مرغهای خود را صرفا در سبد حضور در قدرت چیده باشد، اما همچون اکثریت اصولگرایان از رانت تضمینی حضور در قدرت برخوردار نباشد، تنها اتکایش، انتخابات و رای مردم باشد و نتواند از هفتخوان این راه همچون شورای نگهبان و سپس جلب رای مردم بگذرد، ممکن است تا فرصتی دیگر حذف شود. در مجموع این که، حذف از سیاست به این سادگیها نیست و دلایل زیادی باید دست به دست هم دهند تا این اتفاق برای نیرویی رخ بدهد.
رئیس کمیسیون سیاسی حزب اتحاد ملت افزود: جریاناتی که سیاست را صرفا به حضور در قدرت محدود نمیکنند و «تاثیرگذاری بر قدرت» و اصلاح رفتار آن را مد نظر دارند، این هدف را از بیرون قدرت هم میتوانند دنبال کنند و چه بسار در شرایطی این کار در خارج از نهادهای قدرت، بهتر هم انجام شود. چنین نیرویی، نه با عدم حضور خودش یا مردم در انتخابات و نه با نظارت استصوابی از عرصه سیاست و سیاستورزی حذف نمیشوند. البته جریانها دیگری هم هستند که بینیاز به رای و انتخاب مردم هستند. آنها صاحبان رانت دائمی حضور در نهادهای انتصابی هستند که شامل اکثریت جریان اصولگرا میشود.
نورانینژاد ادامه داد: یکی از دلایل ضعف گفتمانی و رفتار سیاسی اصولگرا به خصوص جریان تند این جناح این است که آنها نیازی به رأی مردم برای حضور در قدرت ندارند. به عبارت بهتر چه رأی بیاورند و چه رأی نیاورند همواره جای تضمین شدهای در قدرت برای آنها محفوظ است. به همین دلیل هیچ وقت خود را در آینه جامعه اصلاح نمیکنند و همان مسیر خودشان را میروند. چه بسا بسیاری از آنها به تجربه دریافتهاند که اگر بر خلاف نظر اکثریت موضع بگیرند، جای تضمینشدهتری در برخی نهادهای انتصابی خواهند داشت کما اینکه سرنوشت بسیاری از بازندگان اصولگرا در انتخابات مختلف، موید این ادعاست.
این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در رابطه با سرمایه اجتماعی جریان اصلاحطلب خاطرنشان کرد: سرمایه اجتماعی اصلاحات به دلایل مختلفی لطمه خورده است. در حال حاضر اصلاحات بحران دستاورد دارد اگر چه توانسته است در مواضع سلبی جلوی برخی تندرویها را بگیرد اما در سالهای گذشته نتوانسته، دستاورد پررنگی را به هواداران خودش نشان بدهد و بگوید که ما این را به دست آوردیم. از طرفی این جریان، به دلیل راهبرد بهبودخواهی به جای اصلاحطلبی که در زمان خود راهبرد قابل دفاعی هم بوده و آن را راه نجات کشور میدانسته، از هویت و گفتمان خود بعضا عدول داشته یا کمتر به بیان خود واقعی خود پرداخته و این موضوع طبعا به کاهش سرمایه اجتماعی آنها منجر شده است.
نورانینژاد اظهار کرد: در هر صورت موانعی برای تحقق وعدههای این جریان در ساختار حقیقی و حقوقی قدرت بوده است. به عنوان مثال به نیروهای میانهای اعتماد کردهاند و آنها را به هواداران خود پیشنهاد کردهاند اما آنها هم به دلایل مختلف نتوانستهاند به وعدههای خود عمل کنند. در مجموع همه این موارد بر روی سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات تأثیر گذاشته است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: اصلاحطلبان همواره خود را جریانی دو پا خواندهاند. یک پا در قدرت و یک پا در بین مردم و جامعه. پایی که در بین جامعه بوده در سالهای گذشته ضعیف شده است که اصلاحطلبان، به خصوص بال جامعه محور آنها بایستی به داد این جریان برسند و کمک کنند تا با اصلاح راهبردها، سرمایه اجتماعی این جریان احیا شود.
سخنگوی حزب اتحاد ملت اظهار کرد: اگر همه اصلاح طلبان میآمدند و در انتخابات لیست میدانند باز هم فرق چندانی در نتیجه انتخابات نداشت، به این دلیل که اکثریت مردم، همانهایی که در انتخابات پیشین با امید به گزینههای اصلاحطلبان رای میدادند به این نتیجه رسیده بودند که حضور در انتخابات در شرایط فعلی نمیتواند خواستههای آنها را برآورده کند.
نورانینژاد در پایان بیان کرد: اعتماد مردم بیش از آنکه به جریانهای سیاسی کم و زیاد شده باشد به نهاد انتخابات و نهادهای انتخابی کم شده است. به این معنی که فرقی نمیکند چه جریانی با چه کاندیداهایی میآمد. در واقع اعتبار اصلی از نهادهای انتخابی و خود نهاد انتخابات گرفته شده، وگرنه طبیعی است که مردم هیچ وقت با هیچ جریان سیاسی عقد اخوت برای همیشه نبستهاند. مردم به دنبال تحقق خواستهای خود هستند و در این مقطع احساس نکردند که این هدف، با مشارکت در انتخابات محقق میشود.