به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، برنامه تلویزیونی «راز» شب گذشته با حضور شمسالدین حسینی، وزیر اسبق اقتصاد با موضوع بررسی اقتصاد کشور و جهان پس از بیماری کرونا به روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
کرونا هم قاتل جان است هم نان مردم/ شدت بحران اقتصادی کرونا بیشتر از بحران 2008 است
شمسالدین حسینی در ابتدای صحبتهای خود ضمن اشاره به پیامدهای اقتصادی ویروس کرونا گفت: بحران کرونا پدیدهای بود که در ابتدا همه فکر کردند قاتل جان مردم است که البته بود اما اکنون که کمی نزدیکتر شدند و ابعاد آن شناخته شد، فهمیدند که قاتل نان مردم هم است. بنابراین با پدیدهای روبهرو هستیم که به نظر میرسد شدت اثر بحران آن بسیار بیشتر از بحران اقتصادی سال 2008 است. به عبارت دیگر 3 سال طول کشید که ارزش بازار سرمایه در دنیا از بین برود اما کرونا در 3-4 هفته حدود 30 درصد از بازارهای مالی را از بین برود. همچنین در بحرانهای قبلی مدتی طول کشید که بحران از بازارهای مالی به بخش تولید و سپس به بخش نفت و گردشگری برسد اما در مورد کرونا دیدید که با چه سرعتی قمت نفت کاهش پیدا کرد.
کرونا تراژدی انسانی و یک بحران اقتصادی است
وی افزود: نکتهای که کمتر بدان پرداخته شده است این است که در به دلیل ماهیت کرونا هر چه قدر که کشورها اطلاعات بیشتری از آمار مبتلایان بدهند، در آینده افراد کمتری برای گردشگری به سمت آن میروند. بنابراین با پنهانکاری آماری نیز مواجه هستیم. اگر در گذشته مطرح میشد که کرونا یک تراژدی انسانی است چرا که جان انسانها را در خطر قرار میدهد و سپس گفتند که یک تراژدی انسانی به علاوه یک چالش اقتصادی است حالا میتوان گفت که یک تراژدی انسان به علاوه یک بحران اقتصادی است و دیگر از حالت چالش خارج شده است.
رشد اقتصاد دنیا پس از کرونا نصف خواهد شد
حسینی بیان داشت: در بسیاری از بخشها از جمله گردشگری، حمل و نقل و ... تقاضا به سمت صفر رفته و هنوز آثار بحران آشکار نشده است اما برآورد میشود که رشد اقتصادی جهان به واسطه این بیماری 1.5 درصد کاهش پیدا میکند. تا قبل از این انتظار میرفت که رشد اقتصادی دنیا حدود 3 درصد باشد. علاوه بر این باید بگویم که در آمریکا رشد تولید در همین فصل 6 درصد کاهش پیدا کرده است و انتظار میرود در فصل بعدی این رقم بیشتر نیز شود. بنابراین به نظر میرسد همان قدر که ابعاد بهداشتی و سلامتی این بیماری جدی گرفته شد، ابعاد اقتصادی آن نیز باید جدی گرفته شود.
کرونا حتما بر اقتصاد ما اثر میگذارد
او در مورد متاثر شدن اقتصاد ایران در این بحران بیان داشت: اولا به نظرم نباید دنبال این باشیم که اقتصاد ما بیشتر متاثر میشود یا ترکیه و ... چرا که این موضوع کمکی به ما نمیکند. معتقدم که باید بخش به بخش پیش برویم و آثار را بررسی کنیم. به صورت کلی به واسطه بحران کرونا از دو کانال آسیب میبینیم؛ یکی آسیبی است که به اقتصاد ملی وارد میشود و دیگری هم آسیبی است که به اقتصاد بینالمللی وارد میشود و اثرات آن به ما هم میرسد که از آن جمله میتوان به کاهش قیمت نفت اشاره کرد. برای مثال ما در بودجه قبلی خود قیمت نفت را 50 دلار برآورد کرده بودیم و حالا قیمت آن 20 دلار شده است بنابراین اثرگذار است و باید بدان توجه کنیم. در بخش گردشگری نیز آسیب دیدهایم.
سیاستگذارها خیلی کند است/ چرا پروتکلهای بهداشتی اقتصادی زودتر اجرا نشد؟
حسینی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که باید احتیاطهای بهداشتی را برای اقتصاد کنار بگذاریم یا خیر، گفت: دقت داشته باشید که شما میتوانید به مردم بگویید که به خانههایشان بروند و تا روزی که هیچ بیمار کرونایی وجود نداشت از خانههایشان بیرون نیایند. این مسئله در ابتدا سیاست عاقلانهای است. باید با سرعت بیشتری به وقفههای معمول در سیاستگذاری اقتصادی غلبه کنیم. معتقدم که خیلی کند سیاستگذاری میشود. مهمترین وقفه تشخیص است، دیگری وقفه تصمیم است، دیگری اجرا و آخری اثربخشی است. ما خیلی دیر به وقفه تشخیص غلبه کردیم و خیلی دیر تصمیم گرفتیم و معتقدم هنوز اجرا هم نکردهایم. به نظرم در این جور مسائل به دنبال بهینهیابی هستیم؛ یعنی ضمن حفظ سلامتی مردم چگونه رفتار کنیم که تبعات اقتصادی به حداقل برسد. در همان ابتدا گفتم که نباید متوقف شویم و باید بلافاصله پروتکلهای بهداشتی و اقتصادی را اجرا کنیم.
کرونا زمانی به سراغمان آمد که دو سال پیاپی رشد منفی داشتیم
او به تشریح شرایط اقتصادی کشور در دو سال اخیر و زمان درگیری با کرونا پرداخت و گفت: برجستهترین و شاخصترین پارامتری که برای ارزیابی اقتصاد کشور بیان میکنند، تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی است. در سال 1397 رشد اقتصادی ما 5 درصد منفی بوده است که عدد بزرگی است و در سال 1398 این عدد به 7 درصد منفی رسیده است. بنابراین از نظر رشد اقتصادی دو رشد منفی پیاپی داشتیم. علاوه بر این باید به بحث تورم نیز توجه کنیم که در سال 1397 تورم 30 درصدی و در سال 1398 تورم 40 درصدی داشتیم. قطعا در وضعیت رکود تورمی هستیم و این رشد اقتصادی و تورم در تاریخ ایران بیسابقه بوده است و حتی در سال 90 و 91 نیز چنین شرایطی نداشتیم. علاوه بر این باید به بحث توزیع درآمد توجه کنیم و آن هم نابرابری است. در سال 93 و پس از هدفمندی یارانهها ضریب جینی به 36 درصد رسیده بود. ضریب جینی یعنی اگر درآمد کشور را به 10 قسمت تقسیم کنیم و مردم را هم به 10 گروه تقسیم کنیم، این درآمد با چه توازنی به این دهکها رسیده است. هرچه قدر این توزیع عادلانه تر باشد ضریب جینی به سمت صفر میرود و هر چه قدر ناعادلانهتر باشد به سمت 1 میرود. عمدتاً وضعیت ایدهال 25 درصد است و بدترین شرایط 65 تا 70 درصد است.
وی تاکید کرد: حال باید بگویم که برآیند رشد اقتصادی و توزیع درآمد رفاه میشود. وقتی درآمد سرانه کاهش پیدا میکند و توزیع درآمد نابرابر میشود رفاه اجتماعی کاهش پیدا میکند. در جمعبندی باید بگویم که در سال 97 و 98 در وضعیتی بودیم که رفاه اجتماعی ما در حال کاهش بود و در همین وضعیت بیماری کرونا به وجود آمد. علاوه بر این باید دقت داشت که کرونا در چه فصلی به وجود آمد؟ فرض کنید که کرونا در تابستان بود؛ سیستم آموزشی ما مختل نمیشد و ... دقت کنید که اسفند و فروردین دو ماه منحصر به فرد در تقویم ما است. بیشترین درآمد دولت در حوزه مالیاتی در همین ماه وصول میشود. بنابراین میخواهم بگویم که چون کرونا عمدتا بر اقشار ضعیف اثر میگذارد پیامدهای اجتماعی آن زیاد خواهد بود.
این فعال حوزه اقتصاد در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر این که آیا در اسفند ماه 98 میتوانستیم تصمیمات بهتری بگیریم یا خیر، گفت: من میگویم هر تصمیمی که گرفته بودیم باید اجرا میشد و نباید تاخیر میافتاد. برای مثال مجوزی که برای برداشت از صندوق توسعه ملی بود کی درخواست شد؟ فکر میکنم در انتهای اسفندماه بود که خیلی زودتر باید انجام میشد. بر همین اساس سرعت اجرا خیلی باید بیشتر شود. هنوز هم این سرعت را نمیبینم
برای جبران اقتصاد مردم چه باید کرد؟
او در مورد پیشنهادات خود برای عبور از این شرایط گفت: نمیتوان با یک نسخه همیشگی بیماران را درمان کرد. اگر بستههای سیاستی کشورهای مختلف را ببینید متوجه میشوید که چند سیاست در کنار بخش درمانی خود اتخاذ کردند. یکی جبران درآمد برای خانوارهای ضعیف است. این موضوع میتواند مستقیم هم باشد یعنی پرداخت نقدی یا بسته کالا. تصمیم دیگر حمایت از کسب و کارها و بنگاههایی است که آسیب دیده است. این تصمیم کمی سختتر است چرا که تنوع آن بیشتر است اما باید انجام شود. تصمیم سوم نیز مربوط به سیاستهای کلان است. در این شرایط اگر همانند شرایط عادی تصمیم بگیریم بدون شک مسیر غلطی را انتخاب کردهایم. به نظرم هنوز خیلی دست به عصا رفتار میشود و نیاز به تصمیات درستتری داریم. باید بپذیریم که در این شرایط سرمایهگذاری بخش خصوصی کاهش پیدا کرده است، واردات و صادرات کاهش پیدا کرده است و ... اگر دولت در اینجا میانداری نکند و برای جبران این تقاضا تلاش نکند حتما کشور وارد رکود میشود و دوران رکود بیشتر خواهد شد.
کنار گذاشتن سیاستهای پتروپالایش در دولت به ضرر کشور تمام شد
حسینی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به تحریمهای سال 90 و 91 و شرایط اقتصادی کشور در آن زمان گفت: این جمله مبنی بر این که 20 درصد از مشکلات به دلیل تحریم بوده و 80 درصد به دلیل تصمیات غلط اقتصادی را هیچ موسسه علمی نزد بلکه افراد منتقد دولت به صداوسیما آمدند و این حرف ها را بیان کردند غافل از این که خودشان دولتمرد میشوند. در سال 90 و 91 بیشترین تحریم بعد از انقلاب را داشتیم. البته تا پیش از این عدهای فکر میکردند که تحریم برای تنبیه یک دولت خاص با رویکردی خاص است اما نشان داده شد که تحریم برای تنبیه حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و برای متوقفکردن آن است. وقتی که به واسطه برجام بخشی از تحریمها برداشته شد رشد اقتصادی داشتیم و عدهای گفتند که از رکود خارج شدیم اما غافل از این که هنوز سرمایهگذاری منفی است. در آن مقطع به این نتیجه رسیدیم که به دلیل تحریمها منابع غذایی ما دچار مشکل میشود و بنابراین سیاستگذاری خاصی در زمینه کشاورزی انجام دادیم. تولید مرغ و گوشت افزایش پیدا کرد و هنوز اثرات مثبت آن ادامه دارد. علاوه بر این سیاستگذاری دیگری در زمینه منابع پتروشیمی و خروج از فروش نفت خام صرف داشتیم که کنار گذاشته شد. اگر آن سیاست که نتیجه آن پالایشگاه خلیج فارس بود ادامه داده میشد، اکنون تحریم کردن ما بسیار سخت بود.
وی اضافه کرد: من معتقدم که در کشورمان منابع مالی وجود دارد اما نکته مهم مدیریت آن است. این بیانصافی است که بگویم در این شرایط اداره کشور سخت نیست اما چیزی که من میگویم این است که اگر امروز درآمد نفتی ما کاهش پیدا کرده است باید پاسخ بدهیم که چرا جلوی توسعه طرح پتروپالایش را گرفتیم؟ اکنون چند میلیون بشکه از فروش نفت ما کاهش پیدا کرده است؟ نمی توانستیم با محصولات پتروشیمی آن را جبران کنیم.
یکی از دلایل رکود اقتصاد کشور تاخیر انداختن سیاستهای مسکن مهر است
وزیر اسبق اقتصاد گفت: دقت کنید که ما دو رشد اقتصادی منفی داشتهایم اما اگر بنا داشته باشیم که این دو رشد منفی را جبران کنیم باید با رشد بالا صورت گیرد. از این منظر جهش اقتصادی به عنوان یک هدفگذاری موضوعیت پیدا میکند. علاوه بر این حتما ظرفیتهایی داریم که اگر به شیوه صحیح بدان بپردازیم میتواند آن رشد و رفاه از دست رفته را جبران کند. منظور من حوزه مسکن است. این حوزه یکی از بخشهایی است که تمام نیازهای آن در داخل تولید میشود و مصرفکننده واقعی نیز برایش وجود دارد. بنابراین میتوانیم منابع مالی بدان اختصاص داده و سودآوری داشته باشیم. به نظرم یکی از دلایل رکود در اقتصاد کشور به تاخیر انداختن سیاستهای مسکن مهر بوده است. این نیاز سرکوب شد و جای دیگری برایش درنظر گرفته نشد. ظرفیت دیگر تکمیل زنجیرههای تولید از جمله پتروپالایش است. اگر 6 پالایشگاه مانند خلیج فارس داشته باشیم خیلی از مشکلات ناشی از کاهش فروش نفت ما جبران میشود.