به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ رشتههای ورزشی مانند گلف، بسکتبال، بوکس، تنیس، فوتبال، اتومبیلرانی و موتورسواری، بیسبال، راگبی و دوچرخهسواری بزرگترین بازار تبلیغات ورزشی جهان را دارند. هر ساله تورها و مسابقات بزرگ و متعددی در این رشتههای ورزشی با حضور هزاران تماشاچی در اروپا و آمریکا برگزار میشود که این رویدادها بهترین فرصت برای سرمایهگذاری اسپانسرها و شرکتهای بزرگ محسوب میشود. در حقیقت این رشتههای پرطرفدار، پردرآمدترین رشتههای ورزشی در جهان هستند که ورزشکاران آنها پردرآمدترین ورزشکاران دنیا شناخته شدهاند.
این رشتهها طرفداران بسیار زیادی در سرار دنیا دارند و مسابقات آنها بسیار شلوغ است، به همین نسبت نیز شاهد حضور شرکتهای بزرگ دنیا و حمایت مالی آنها از این رشتهها هستیم. سرعت، وجه مشترک بسیاری از این ورزشها است که شاید باعث جذابیت بالای آنها برای مخاطبین شده است. همین جذابیت باعث شده تا در رویدادهای مختلف این رشتهها هزاران نفر برای تماشای مسابقات صف ببندند و درآمدی میلیونی در این رشته بهوجود بیاورد.
لیگ بسکتبال آمریکا (NBA)، ویمبلدون تنیس (Wimbledon)، تور دو فرانس دوچرخهسواری (Tour De France)، بازی سوپر بول راگبی (Super Bowl) و لیگ قهرمانان فوتبال اروپا (UEFA Champions League) پس از المپیک و جام جهانی بزرگترین تورنمنتهای ورزشی جهان هستند که هر فصل آنها درآمدهای میلیون دلاری و یورویی دارد.
متاسفانه در کشور ما برخلاف این موضوع، شرکتهای خصوصی فقط روی رشته فوتبال سرمایه گذاری میکنند و فقط برای رویدادهای این رشته ورزشی شاهد حضور هواداران و تماشاچیان هستیم. اما رشتههایی مانند بیسبال، راگبی، تنیس و دوچرخهسواری که در سراسر دنیا طرفداران زیادی دارند، به صورت منزوی و فقط با حضور جامعه آن رشته و گاهی حتی بدون حضور اسپانسرها و حامیان برگزار میشود. شرایط در رشتههایی مانند بسکتبال، بوکس، اتومبیلرانی و موتورسواری بهتر است و شاهد حضور اسپانسرها و تماشاچیان در رویدادهای این رشتهها هستیم.
در آینده استقبال مردم از رشتههای آسیبپذیر کم میشود
حمید عزیزی، رئیس فدراسیون گلف، در گفتگو با خبرنگار برنا در این خصوص بیان کرد: ذائقهای که در سطح عمومی شکل میگیرد تابعی از چند فاکتور مختلف است و صرفا از یک بعد نمیشود موضوع را سنجید و ارزیابی کرد. اولا دوره زمانی که به یک رشته ورزشی در یک کشور توجه میشود خیلی اهمیت دارد، ثانیا سطح توجه به آن رشته ورزشی در نزد دولت و حاکمیت که از آنجا به مردم و ملت سرایت میکند اهمیت دارد، ثالثا فضای رسانهای که در اختیار رشته ورزشی گذاشته میشود عنصر جدیدی است که به این موضوعات در دو سه دهه قبل اضافه شد، در نهایت حضور تماشاچیان و استقبال مردم حتی به شکل پیگیری اخبار مرتبط با آن رشتههای ورزشی حامیان مرتبط و اسپانسرها را جذب میکند. تبدیل به یک چرخهای میشود که هر یک از اجزایش یکدیگر را تقویت میکنند. بنابراین سیاستها و راهبردهای سیاستگذاران ورزشی و غیر ورزشی و وضعیت رشتههای ورزشی در هر کشور بسیار موثر و عامل تعیین کننده در این موضوع است.
وی افزود: رابطه رشتههای مختلف با وضعیت اجتماعی و خانوادهها یکی از نکات بسیار مهمی است که باید به آن اشاره شود. خانوادههای ما در یکی دو دهه اخیر به سمت تک فرزندی پیش رفتند و این موضوع علیرغم سیاستهای کلی باز هم بحث تک فرزندی رو به رشد است.
عزیزی تصریح کرد: خانوادهای را فرض کنید که یک بچه دارد و این یک بچه را میخواهد به یک رشته ورزشی بفرستد. به نظر شما آیا اجازه خواهد داد به رشتهای برود که امکان آسیب در آن رشته بالاست؟ چه بخواهیم و چه نخواهیم طی یک دهه آینده استقبال مردم از رشتههایی که دارای آسیبهای ورزشی نامتعارف هستند کم خواهد شد. بنابراین باید سیاستهای ورزشی ما به سمت رشتههای کم آسیب مانند گلف شیب پیدا کند. همه این مراحل که طی شد و یک رشته ورزشی در فضای رسانه، فضای عمومی و فضای استراتژی در کشور جا افتاد، به سمت پول ساز شدن، درآمدزایی و خودگردانی هم پیش خواهد رفت.
این تناقض حتی در رسانه ملی کشور یعنی صداوسیما نیز وجود دارد و مسابقات برخی از رشتههای پردرآمد جهان در شبکههای ملی کشورمان پخش نمیشوند و برنامههای ورزش مختص به یک رشته خاص یعنی فوتبال شدهاند. در حالی که درآمد فوتبال در جهان گاهی حتی کمتر از رشتههایی مانند تنیس و اتومبیلرانی است.
نیاز به ایجاد کمیته بازاریابی در فدراسیونهای ورزشی داریم
عباس نظریان، رئیس مرکز مشارکتهای اقتصادی و سرمایهگذاری وزارت ورزش و جوانان، در گفتگو با خبرنگار برنا عنوان کرد: توسعه در هر بخشی قاعدتا به عناصری نیاز دارد، خیلی از کشورهای دنیا شاید از لحاظ منابع در سطح مناسبی قرار داشته باشند ولی به واسطه اینکه این که نتوانستند عناصر را به طور مناسب کنار هم قرار دهند و هم زمان پیش ببرند، در تولید ثروتهای مرتبط با یک رشته، درآمدها یا حتی در بسترسازیهای فرهنگی موفق نبودند. وقتی بحث توسعه و گسترش یک کار مثل ورزش در میان است، قاعدتا نگرش آن جامعه بسیار مهم است و این نگرش به دانش کار افراد برمیگردد. یعنی ما اگر در خصوص یک موضوعی دانش نداشته باشیم به آن فکر نمیکنیم و قاعدتا نگرش ما هم تغییر پیدا نمیکند.
وی افزود: برای توسعه رشتههایی مانند گلف، تنیس، بوکس، راگبی یا دوچرخهسواری ما ظرفیتهای بالقوه و همچنین علاقهمندان، طرفداران و هواداران را در کشور داریم. ما با یک کشور 90 میلیونی روبرو هستیم که حداقل متولدین دهه 80 به بعد آن دنیای سرگرمی و علاقهمندیهایشان متفاوت از متولدین دهه 70 و 60 است.
نظریان اظهار کرد: این تیپ رشتهها در کشور هم کم طرفدار ندارند اما به واسطه نبود زیرساختها توسعه پیدا نمیکنند. اگر میخواهید توسعهای در ورزش اتفاق بیفتد باید بحث زیرساختها را در نظر بگیرید. در درجه دوم بحث بازاریابی است که عنصر بسیار مهمی محسوب میشود. یعنی اگر افرادی را در رأس این رشتههای ورزشی بگذارید و با دنیای بازاریابی و علم تبلیغ آشنایی نداشته باشند، نمیتوانیم انتظار توسعه داشته باشیم. امروزه برای توسعه هر موضوعی به تبلیغ و استفاده از رسانهها نیاز داریم. قدرت رسانهای امروز بسیار بالا است که برخی از مدیران و مسئولینی که در رأس رشتهها قرار دارند، شاید با این موضوع بیگانه باشند یا در ایم زمیته کمتر تلاش کرده باشند. اما گاهی رسانهها جلوتر از برخی از مدیران هستند.
رئیس مرکز مشارکتهای اقتصادی و سرمایهگذاری در وزارت ورزش و جوانان تاکید کرد: این رشتهها در دنیا هم طرفداران زیادی دارد و هم از درآمد خوبی برخوردار هستند اما در ایران اینگونه نیست. این رشتهها میتوانستند حتی در ایران مطرح باشد اما دلیل عدم این اتفاق برمیگردد به اینکه باید اعتقاد داشته باشیم، یک مدیر نمیتواند هم بازاریاب، هم رسانه و هم مدیر باشد و همچنین دانش اقتصادی و حقوقی نیز داشته باشد. اگر میخواهیم رشتههای ورزشی پردرآمد هم در ایران گسترش پیدا کنند، شاید مانند فوتبال نشوند اما میتواند به سمت توسعه بیشتر و منتاسب با دنیا پیش برود، آن منوط بر این است که اعتقاد پیدا کنیم که نیاز به کمیته بازاریابی در این فدراسیونها داریم.
وی در پایان گفت: کمیته باید شامل اقتصاددان، متخصص بازاریابی ورزش و ... باشد. دنیای ورزش بازاریابی متفاوتی دارد و اقتصاد آن لحظهای است. توسعه، یک نفره و با یک نگرش چه در بخش درآمدزایی و چه در بخش تفریحی اتفاق نمیافتد و اگر به دنبال توسعه هستیم باید این عناصر را کنار هم قرار بدهیم تا ضعف خود را بیابیم و آن را تقویت کنیم.
سخن آخر
این موضوع در کشور ما به قدری عمیق است که حتی سرمایهگذاری در این رشتههای ورزشی که بازار ورزش جهان را میچرخانند، کاری پوچ محسوب میشود. ریشه این مسئله را تا حدی میتوان در سلیقه مردم هر کشور دانست اما نمیتوان منکر جذابیت رشتههای پرهیجان و سرعتی مانند اتومبیلرانی، موتورسواری، دوچرخهسواری، بوکس و راگبی شد. حتی با وجود تفاوتهای فرهنگی زیاد این رشتهها برای عموم مردم جذابیت دارد. اگر بحث تفاوت فرهنگ و سلیقه جامعه در میان باشد، پس ورزش ملی، باستانی و اول کشور ما یعنی کشتی باید پربارتر از هر رشته دیگری باشد، اسپانسرها و هواداران باید برای این رشته صف بکشند اما اینطور نیست. پس تا یک جایی میتوان ریشه این مسئله را در تفاوت فرهنگی مردم دانست.