به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، شب گذشته ۵ اردیبهشتماه پنجمین شب از نتگپهای یونسکویی در صفحه اینستاگرام کمیسیون ملی یونسکو در ایران با حضور ایرج شهبازی؛ استاد دانشگاه و با اجرای عبدالمهدی مستکین به صورت زنده برگزار شد.
در ابتدای این برنامه ایرج شهبازی به بیان مفهوم دشمنی از نگاه مولانا پرداخت و عنوان کرد: دشمنی یکی از رایج ترین الگوها در روابط انسانی است و احساسات ناخوشایندی مثل تجاوز، غارت، قتل و… را با خود به همراه دارد از همین رو دشمنی ابعاد گوناگون زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد و کسی که بخشی از عمر خود را با حس انتقام جویی سپری میکند در واقع عمر خود را تلف کرده است. مطالعه تاریخ بشر نشان میدهد که دشمنی بیشتر از دوستی در روابط ملت ها بوده است. بنابراین باید وجود دشمنی را واقعبینانه بپذیریم و انسان ها را نسبت به این پدیده در روابط آگاه کنیم.
وی با اشاره به اینکه کلمه «دشمن» ۱۱۱ بار در مثنوی مولانا به کار رفته است، گفت: مولانا معتقد است همانطور که موقعیتهایی مثل دوستی مورد نیاز است امری مانند دشمنی هم لازم است و هیچکدام از این دو مفهوم خیر یا شر مطلق نیستند. باید از هرکدام در جای خود استفاده کنیم چراکه هر چه خدا آفریده جایگاه و کارکردی در جهان دارد و ما باید کارکرد آنها را بشناسیم. مولانا میگوید دشمنی از لوازم رابطه است به طوری که یک موقعیت رستگاری محسوب میشود. برای مثال وقتی انسانها خشمگین میشوند با لایههایی از شخصیت خود آشنا میشوند که برای خودشان هم شگفتآور است بنابراین وقتی دشمنی ایجاد میشود وجه دیگر از انسان ها نمایان میشود. ما در روابط انسانی به محض اینکه با کسی دوست میشویم عدالت به کنار میرود و از سهم خودمان برای دوستانمان میگذریم در حالی که بزرگی و عظمت در این است که با دشمنانمان با فضیلت برخورد کنیم.
شهبازی بیان کرد: از منظر مولانا کسی که در برابر دشمن وقیح میشود باید بداند که هیچ فضیلتی ندارد، دشمن عرصه ارزیابی اختیار آدمی است چون ما هیچگاه با اشیا با حیوانات دشمنی نمیکنیم و وقتی با انسانها دشمنیم یعنی ما اختیار داریم. البته هیچ انسانی نباید در پی دشمن بازی باشد اما دشمنی یکی از عوامل رابطه است و باعث پیشرفت میشود چراکه ما از کسانی که ما را تایید میکنند کم میآموزیم اما دشمنان، ما را از توهم کمال نجات میدهند. از نظر مولانا یکی از نشانههای انسان والا این است که صلحطلب باشد از همین رو یک معیار برای اینکه بدانیم یک مسلک خوب یا بد است این است که بدانیم آیا میان آدمها دشمنی ایجاد میکند یا دوستی. این را هم باید عنوان کنم که دشمنان را میشود از منظرهای مختلف تقسیم کرد برای مثال دشمن خانوادگی، دشمن داخلی، خارجی و … اما توجه مولانا بیشتر روی دشمن درونی بوده، او به عنوان یک عارف والا مقام بر این باور است که اگر نفس؛ این دشمن درونی مرتفع شود، ماجرای دشمنان بیرونی هم حل میشود چرا که جنگیدن با خود دشوارتر از جنگیدن با دشمنان بیرونی است. به نظر مولانا تنها دشمن انسان خود اوست. در غالب اوقات دشمنان ما در درون خودمان هستند از همین رو کسی که توجهش را به دشمنان بیرونی معطوف کرده و از دشمن درونی خود غافل شده مثل فرعون است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: دشمن دیگری که مولانا به ما معرفی میکند نقاط قوت ما هستند و اگر این نقاط تحت سلطه ما قرار بگیرند به خطرناکترین دشمنان ما تبدیل میشوند. از نظر مولانا زیبایی، دانایی، فضیلتمندی و… در شرایط خاصی به دشمن ما تبدیل میشود و موجبات سقوط ما را فراهم میکند از همین رو انسان باید مراقب باشد که نقاط قوتش به پاشنه آشیل او تبدیل نشود. از سوی دیگر هر انسانی با فرد دیگر تفاوتهایی دارد که این تفاوتهای فردی برای تداوم زندگی لازم است اما متاسفانه گاهی این تفاوتهای فکری و سلیقهای گاهی خوب فهمیده نمیشود و دست مایه دشمنی میشود. ما وقتی تفاوتها را بپذیریم زندگی ایجاد میشود اما در غیر این صورت مرگ به وجود میآید. همچین جاه طلبی و قدرت طلبی همراه با سلطه دیگران، غرور، کینهتوزی و… باعث دشمنی میشود به طوری که خشن ترین انسانها افراد قدرتطلب بودهاند.
حسادت هم وجه دیگری از دشمنی است به طور کلی کسی که از درون پر است محال است که به دیگران حسادت کند. حسادت وقتی به وجود میآید که ما حس کنیم کمبود داریم. عادت هم از دیگر عواملی است که باعث دشمنی میشود چون ممکن است ما نسبت به حالت های بد هم دچار عادت شویم آنگاه اگر کسی بخواهد ما را از آن عادت دور کند ما با او دشمن میشویم.
شهبازی توضیح داد: قیاس به نفس هم از دیگر عوامل دشمنی است یعنی وقتی ما عیبی را به کسی نسبت میدهیم اگر درست که به خودمان نگاه کنیم متوجه میشویم آن عیب در درون ما وجود دارد.
وی عنوان کرد: از نظر مولانا شیوه برخورد با دشمن مهم است. متاسفانه ما به فرزندان و دانش آموزان خود اخلاق درست دشمنی را نیاموختهایم. باید آنها را چنان تربیت کنیم که وقتی در یک رابطه خصمانه گرفتار میشوند از پس آن بربیایند. چند برخورد با دشمنان وجود دارد که عبارتند از برخورد ظالمانه، عادلانه، کریمانه و عارفانه. منظور از برخورد ظالمانه این است که ظلم را با ظلمی بزرگتر پاسخ بدهیم که روش درستی نیست و مبنای اخلاقی و انسانی ندارد بنابراین هرکسی ما را به برخورد ظالمانه با دیگران دعوت کند یک دلیل محکم برای بطلان خود به ما داده است. دشمنی عادلانه هم یعنی مقابله به مثل کردن. در اسلام و دین های دیگر این نوع برخورد دیده میشود، میتواند راهگشا باشد و جلوی تجاوز و ناحقی را بگیرد. اقتضای برخورد عادلانه این است که از نادیده گرفتن نقاط قوت طرف مقابل خودداری کنیم یعنی نباید تمام وجوه او را زیر سوال ببریم.
شهبازی در پایان گفت: برخورد کریمانه هم این است که مقابله به مثل نکنیم و فرد را در درون خودمان ببخشیم البته مسأله ای که در این نوع برخورد به وجود میآید این است که ممکن است دشمن در دشمنی خود راسخ شود اما باید گفت این برخورد به معنای این نیست که همیشه به چنین افرادی لبخند بزنیم گاهی لازم است رو به روی این افراد بایستیم اما فرق کسی که کریمانه برخورد میکند با کسی که ظالمانه برخورد میکند این است که فرد کریم در حالی که ممکن است با دشمن بجنگد اما در نهایت آن فرد را در درون خود میبخشد.
پایان بخش این برنامه نوازندگی و خوانندگی استاد علی جهاندار بود.