صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

منتقدهای سینمایی یا سیاسی؟

۱۳۹۹/۰۳/۱۶ - ۰۵:۰۸:۰۰
کد خبر: ۱۰۱۰۴۵۸
حضور مسعود فراستی در برنامه دورهمی، باعث شد بار دیگر بحث نقد و جایگاه منتقد در برنامه‌های تلویزیونی به میان آید. برخی از منتقدان فراستی را منتقدی موفق دانستند اما اکثر منتقدان او را صدای جریانی سیاسی و مخرب در حوزه نقد دانستند.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ مطرح شدن جایگاه منتقد در سینما باعث شد تا با چند تن از متنقدان به بررسی نقد سینمایی در برنامه‌های تلویزیونی بپردازیم. در ادامه گفت‌‍وگوی مازیار فکری ارشاد و زهرا مشتاق را می‌خوانید.

مازیار فکری‌ارشاد در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، در مورد تاثیر منفی تلویزیون و برنامه‌‌های نقد سینمایی این مدیوم گفت: «چیزی که از نظر من مسجل است: نیت تلویزیون به‌خصوصی در هفت‌هشت سال اخیر، تخریب سینمای ایران بوده است. در برنامه‌ها با نگاهی منفی نسبت به سینما برخورد می‌شود. مشخصا این موضوع را می‌توان در برنامه «هفت» که پربیننده‌ترین برنامه سینمایی تلویزیون است، مشاهد کرد. سینمای ایران نقدهای زیادی دارد و من به عنوان یک منتقد وظیفه‌ام نقد این وضعیت است اما وقتی برنامه «هفت» با یک منتقد ثابت و یکی‌دو نفر دیگر که از جناح خاص سیاسی هستند، به یک برنامه تک‌صدایی بدل شده، نمی‌توانم ارزیابی‌ای داشته باشم جز این‌که نیت خیری در این ماجرا نیست.»

فکری‌ارشاد با اشاره به انتخاب افراد خاص برای حضور در برنامه‌‌های سینمایی که از تلویزیون نمایش داده می‌شوند، گفت: «تلویزیون در انتخاب منتقدان فرق قائل می‌شود. به عنوان کسی که دوره‌های مختلف برنامه «هفت»، مهمان این برنامه بوده‌ام، می‌گویم که انتخاب‌ها کاملا جناحی و از یک طیف خاص سیاسی است. شاید این برنامه منتقد ثابتی دارد که ادعا می‌کند به هیچ جناحی وابسته نیست و مستقل است اما مسعود فراستی به شکل مشخص در حال تخریب سینمای ایران است.»

این نویسنده و منتقد درباره چهره شدن افراد پس از حضور در برنامه‌های تلویزیونی و تاثیر تلویزیون در دیده شدن‌شان هم گفت: «تلویزیون تاثیر ویژه‌ای در شهرت یک منتقد دارد؛ همچنین تبدیل کردن صحبت‌های یک منتقد به سند و مدرک با مرور زمان... برای مثال یک بازیگر درجه چهار در یک سریال درجه چهارِ تلویزیونی بدل به چهره می‌شود. تلویزیون هر هفته یک چهره خاص را برای توده مخاطب نمایش می‌دهد و آن‌‎ها را منتقد سینمایی معرفی می‌کند و اتفاقی که رخ می‌دهد این است: بعد از مدتی حرف‌های منتقد _ حتی اگر اشتباه هم باشند _ برای مخاطب بدل به سند می‌شود، به‌خصوص منتقدی که به نقد شفاهی و به کلام مسلط باشد و به راحتی بتواند تحلیل‌های درست یا غلط ارائه بدهد و تاثیر بگذارد. از این نظر، تلویزیون تاثیر بسزایی در شهرت افراد دارد.»

او در مورد سیاست‌های کلان تلویزیون در قبال سینما گفت: «می‌پرسید این سیاست کلی صدا و سیماست؟ در دوره‌های گذشته گاهی اوقات رابطه نسبتا سازنده‌ای میان سینما و تلویزیون دیده می‌شد، اما در دوره فعلی هیچ  حسن نیتی در مدیریت کلان صدا و سیما نسبت به سینما نمی‌بینم؛ همچنین در بُعد کوچک‌‎تر، در اتاق فکر‌‎هایی که برنامه تولید می‌کنند هم با نوعی کینه با سینما برخورد شود. دلیلش را همه‌مان می‌دانیم: یک جناح سیاسی حاکم شده‎‌اند که برخی فیلم‌ها را می پسندند و تعدادی از فیلم ها را دوست ندارند که دست به تخریب‌شان می‌زنند.»

فکری‌ارشاد در ادامه افزود: «تصور می‌کنم سیاست حاکم بر صدا و سیما به این شکل است که برخی از فیلمسازان و فیلم‌ها که از لحاظ فکری به مدیران و اتاق فکرها نزدیکند، حمایت می‌شوند و دیگر فیلم‌ها از سوی آنها محکوم‌اند. می‌خواهند آن‌‎بخش را تقویت و بخش دیگر را تعطیل کنند. این واقعیت غیرقابل انکار است.»

این منتقد در مورد تاثیر چنین تفکری بر سینما گفت: «متاسفانه تا حدودی در تحقق هدف‌شان، موفق بوده‌اند. جدای از این موضوع که بخشی از افت فروش فیلم‌ها در اکران عمومی به مشکلات اقتصادی مردم برمی‌گردد، ولی بخش دیگر تاثیر  مخرب  منتقدان ثابت تلویزیونی است. البته قسمت‌های زیادی از سینمای ایران باید به شکل جدی نقد شود و اساسا فیلم باید نقد شوند اما وقتی فیلم‌های خوب به شدت تخریب می‌شوند و فیلم‌های بد مورد حمایت قرار می‌گیرند، این شائبه به وجود می‌‎آید که نگاهی غیرسینمایی حاکم و تفکری ضد سینمایی در جریان است.»

مازیار فکری‌ارشاد در آخر به منتقدانی که می‌توانند در برنامه‌‌های سینمایی حاضر شوند و روی مخاطب خود تاثیر بگذارند هم گفت: «در دوره‌های گذشته تنوع بیشتری شاهد بودیم و منتقدان از طیف‌های مختلف در برنامه‌ها حاضر می‌شدند اما بعدها منتقدان مورد اعتماد تلویزیون کم شدند و اکنون به انگشتان یک دست می‌‎رسد. این در حالی است که ما بیش از 10 منتقد داریم که به کلام مسلط هستند و کاراکتر ویژه‌ای برای حضور در برنامه های تلویزیونی دارند. تک‌صدایی در سازمان صدا و سیما و در زمینه نقد سینما، بزرگترین آسیبی است که برنامه‌های تلویزیونی به سینما می‌زنند و اگر این انحصار نشکند منجر به معضل‌های بیشتری در آینده نزدیک خواهد شد.»

مشتاق: تلویزیون دیگر جایی در نگاه منتقدان ندارد

زهرا مشتاق نویسنده، منتقد و تهیه‌کننده سینمای مستند که مجموعه‌مستندهایی چون «یک روز یک زن»، «بانو» و «خورشید واره‌ها» را برعهده داشته، بر این باور است که وقتی تلویزیون دریچه‌ای برای نشان دادن یک طیف خاص شده و دیدگاه‌‌های دیگر را انکار می‌کند، پس می‌توان نتیجه گرفت که رسانه ملی با جامعه طرف نیست.‌

زهرا مشتاق در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، درباره نقد و ضرورت آن گفت: «طبیعتا نقد می‌تواند سازنده باشد؛ نه تنها برای مخاطبان که به سازندگان اثر هم می‌تواند کمک کند. نکته مهم، اما مخاطبان هستند که به طور غیرمستقیم می‌آموزند که چگونه آثار را نگاه کنند؛ پس نشست‌ها و جلسات نقد آثار سینمایی و تلویزیونی، آموزشی غیرمستقیم برای بالا بردن سطح سلیقه مخاطب است و این نکته از اهمیت بالایی برخوردار است.»

مشتاق درمورد تاثیرگذاری برنامه‌‌های تحلیلی در تلویزیون هم گفت: «وجود برنامه‌های سینمایی با محوریت نقد و تحلیل اتفاق خوبی است اما نمی‌دانم چرا چنین برنامه‌‌هایی استمرار نداشته؟ مقایسه کنید با برنامه‌ای مثل «نود» که تاثیر زیادی بر مردم در راستای شفافیت فوتبال و فضای ورزشی داشت. در حالی که شبکه‌های سه و پنج هم سال‌ها برنامه سینمایی داشتند اما شاید پرهیز از ورود به مسائل جدی برای شفاف‌سازی صورت نگرفت و جلوی اتفاق گرفته شد و همین موجب تاثیر کم‌رنگ برنامه‌‌های سینمایی بوده است. البته موارد کمی بوده و موضع‌گیری‌هایی در اتفاق‌های خاص سینمایی رخ داده اما این موضوع تداوم نداشته و اغلب به صورت فرعی و در حاشیه رخ داده است.»

او با انتقاد از تک‌صدایی در رسانه ملی گفت: «در کنار اهمیت نقد ما شاهد حضور چهره‌های ثابتی در تلویزیون در طول چندین سال هستیم که 99 درصد موارد هم از میان منتقدان مرد انتخاب شده‌اند، خبری از حضور زنان منتقد در برنامه‌‌های تلویزیونی نیست. انگار لیستی نانوشته از چند منتقد مانند خطوط قرمز وجود دارد که غیر از آنها کسی حق حضور در برنامه‌های سینمایی و نقد فیلم را ندارد.»

این منتقد در ادامه افزود: «تداوم دعوت از چهره‌ای ثابت در تلویزیون و استفاده از یک دیدگاه، موجب شاخص شدن یک شخص خاص در تلویزیون شده است، در حالی که این منتقد برای کسانی که حرفه‌شان نقد است، شاخص نیست ولی تلویزیون اصرار دارد یک نفر را به عنوان نگاه غالب معرفی کند و متاسفانه همین موجب فراگیر شدن این نوع نگاه به سینما و آثار روز شده است. عجیب است که این اتفاق در حالی روی داده که مخالفت‌های زیادی با تفکر و نگاه این شخص وجود دارد اما همچنان اصرار به حضور او در تلویزیون است؛ چرا؟ چون این افراد نماد یک تفکر خاص هستند.»

زهرا مشتاق معتقد است: «چطور یک نگاه می‌تواند سازنده باشد؟ آیا ما فقط یک نگاه و یک منتقد داریم؟ چندین نشریه و رسانه سینمایی در کشورمان فعالیت دارند و بسیاری از منتقدان در این رسانه‌‌ها مشغول به نوشتن و فعالیت هستند و به عنوان حرفه از این راه امرار معاش می‌کنند. آیا همه این افراد یک گرایش دارند؟ مسلما اینچنین نیست. چطور تلویزیون به عنوان رسانه جمعی فقط به یک نگاه توجه می‌کند و با استفاده از آدم‌های ثابت موجب دیده نشدن دیگران و صدا‌‌های دیگر می‌شود؟»

او در مورد دور شدن افراد شناخته شده از رسانه ملی گفت: «این اتفاق موجب شده تا بسیاری از افراد صاحب‌نام در حوزه‌های مختلف تلویزیون را تحریم کنند و حاضر به شرکت در برنامه‌های تلویزیونی نشوند و این موجب محدودتر شدن تلویزیون هم شده است. بگذارید مثالی بزنم، امروز برای تماشای مراسم افتتاح مجلس یازدهم شبکه خبر را تماشا می‌کردم؛ یک میان‌برنامه شبه‌تبلیغاتی با حضور بازیگران از شبکه خبر پخش شد و جز یک بازیگر چهره باقی کسانی که در این میان‌برنامه حضور داشتند، بازیگرانی معمولی بودند. سوال اینجاست که چه کسانی حاضرند در این وضعیت با تلویزیون همکاری کنند؟»

مشتاق با اشاره به ضعف تلویزیون به دلیل چنین تصمیماتی، افزود: «سیاست‌های مدیران سیما از طرفی تلویزیون را محدود کرده است. چرا شبکه نمایش خانگی _ فارغ از کیفیت آثاری که برای آن تولید می‌شود _ با رونق و استقبال مواجه است؟ وقتی تلویزیون دریچه‌ای شده برای نشان دادن یک طیف خاص و دیدگاه‌‌های دیگر را انکار می‌کند، پس می‌توان نتیجه گرفت که رسانه ملی با جامعه طرف نیست.‌ رسانه‌ای که بودجه‌اش از جیب تک‌تک مردم ایران تامین می‌شود گاهی حتی تاریخ معاصر را _ دورانی که پدران و مادران ما هم به یاد می‌آورند _‌ در سریال‌ها و برنامه‌ها تحریف می‌کند. این موضوع خجالت‌آور است و مسلم است مخاطب دیگر تلویزیون را تماشا نمی‌کند و سراغ مدیوم‌های دیگر چون شبکه نمایش خانگی و یا ماهواره می‌رود. سریال‌های رمضانی امسال را با کارهای سال‌‌های گذشته مقایسه کنید؛ دیگر خبری از سریال‌های ماندگار نیست و می‌توانید نزول تلویزیون و برنامه‌هایش را ببینید. این موضوع درمورد نقد هم صدق می‌کند.» 

او در آخر صحبت‌هایش را اینگونه تمام کرد: «متاسفانه دغدغه منتقدان دیگر رسانه ملی نیست و آنها نیازی به همکاری با تلویزیون نمی‌بینند. در واقع تلویزیون دیگر جایی در نگاه منتقدان ندارد و این موضوع خطرناکی است.»/3

نظر شما