زهرا مشتاق در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، درباره نقد و ضرورت آن گفت: «طبیعتا نقد میتواند سازنده باشد؛ نه تنها برای مخاطبان که به سازندگان اثر هم میتواند کمک کند. نکته مهم، اما مخاطبان هستند که به طور غیرمستقیم میآموزند که چگونه آثار را نگاه کنند؛ پس نشستها و جلسات نقد آثار سینمایی و تلویزیونی، آموزشی غیرمستقیم برای بالا بردن سطح سلیقه مخاطب است و این نکته از اهمیت بالایی برخوردار است.»
مشتاق درمورد تاثیرگذاری برنامههای تحلیلی در تلویزیون هم گفت: «وجود برنامههای سینمایی با محوریت نقد و تحلیل اتفاق خوبی است اما نمیدانم چرا چنین برنامههایی استمرار نداشته؟ مقایسه کنید با برنامهای مثل «نود» که تاثیر زیادی بر مردم در راستای شفافیت فوتبال و فضای ورزشی داشت. در حالی که شبکههای سه و پنج هم سالها برنامه سینمایی داشتند اما شاید پرهیز از ورود به مسائل جدی برای شفافسازی صورت نگرفت و جلوی اتفاق گرفته شد و همین موجب تاثیر کمرنگ برنامههای سینمایی بوده است. البته موارد کمی بوده و موضعگیریهایی در اتفاقهای خاص سینمایی رخ داده اما این موضوع تداوم نداشته و اغلب به صورت فرعی و در حاشیه رخ داده است.»
او با انتقاد از تکصدایی در رسانه ملی گفت: «در کنار اهمیت نقد ما شاهد حضور چهرههای ثابتی در تلویزیون در طول چندین سال هستیم که 99 درصد موارد هم از میان منتقدان مرد انتخاب شدهاند، خبری از حضور زنان منتقد در برنامههای تلویزیونی نیست. انگار لیستی نانوشته از چند منتقد مانند خطوط قرمز وجود دارد که غیر از آنها کسی حق حضور در برنامههای سینمایی و نقد فیلم را ندارد.»
این منتقد در ادامه افزود: «تداوم دعوت از چهرهای ثابت در تلویزیون و استفاده از یک دیدگاه، موجب شاخص شدن یک شخص خاص در تلویزیون شده است، در حالی که این منتقد برای کسانی که حرفهشان نقد است، شاخص نیست ولی تلویزیون اصرار دارد یک نفر را به عنوان نگاه غالب معرفی کند و متاسفانه همین موجب فراگیر شدن این نوع نگاه به سینما و آثار روز شده است. عجیب است که این اتفاق در حالی روی داده که مخالفتهای زیادی با تفکر و نگاه این شخص وجود دارد اما همچنان اصرار به حضور او در تلویزیون است؛ چرا؟ چون این افراد نماد یک تفکر خاص هستند.»
زهرا مشتاق معتقد است: «چطور یک نگاه میتواند سازنده باشد؟ آیا ما فقط یک نگاه و یک منتقد داریم؟ چندین نشریه و رسانه سینمایی در کشورمان فعالیت دارند و بسیاری از منتقدان در این رسانهها مشغول به نوشتن و فعالیت هستند و به عنوان حرفه از این راه امرار معاش میکنند. آیا همه این افراد یک گرایش دارند؟ مسلما اینچنین نیست. چطور تلویزیون به عنوان رسانه جمعی فقط به یک نگاه توجه میکند و با استفاده از آدمهای ثابت موجب دیده نشدن دیگران و صداهای دیگر میشود؟»
او درمورد دور شدن افراد شناخته شده از رسانه ملی گفت: «این اتفاق موجب شده تا بسیاری از افراد صاحبنام در حوزههای مختلف تلویزیون را تحریم کنند و حاضر به شرکت در برنامههای تلویزیونی نشوند و این موجب محدودتر شدن تلویزیون هم شده است. بگذارید مثالی بزنم، امروز برای تماشای مراسم افتتاح مجلس یازدهم شبکه خبر را تماشا میکردم؛ یک میانبرنامه شبهتبلیغاتی با حضور بازیگران از شبکه خبر پخش شد و جز یک بازیگر چهره باقی کسانی که در این میانبرنامه حضور داشتند، بازیگرانی معمولی بودند. سوال اینجاست که چه کسانی حاضرند در این وضعیت با تلویزیون همکاری کنند؟»
مشتاق با اشاره به ضعف تلویزیون به دلیل چنین تصمیماتی، افزود: «سیاستهای مدیران سیما از طرفی تلویزیون را محدود کرده است. چرا شبکه نمایش خانگی _ فارغ از کیفیت آثاری که برای آن تولید میشود _ با رونق و استقبال مواجه است؟ وقتی تلویزیون دریچهای شده برای نشان دادن یک طیف خاص و دیدگاههای دیگر را انکار میکند، پس میتوان نتیجه گرفت که رسانه ملی با جامعه طرف نیست. رسانهای که بودجهاش از جیب تکتک مردم ایران تامین میشود گاهی حتی تاریخ معاصر را _ دورانی که پدران و مادران ما هم به یاد میآورند _ در سریالها و برنامهها تحریف میکند. این موضوع خجالتآور است و مسلم است مخاطب دیگر تلویزیون را تماشا نمیکند و سراغ مدیومهای دیگر چون شبکه نمایش خانگی و یا ماهواره میرود. سریالهای رمضانی امسال را با کارهای سالهای گذشته مقایسه کنید؛ دیگر خبری از سریالهای ماندگار نیست و میتوانید نزول تلویزیون و برنامههایش را ببینید. این موضوع درمورد نقد هم صدق میکند.»
او در آخر صحبتهایش را اینگونه تمام کرد: «متاسفانه دغدغه منتقدان دیگر رسانه ملی نیست و آنها نیازی به همکاری با تلویزیون نمیبینند. در واقع تلویزیون دیگر جایی در نگاه منتقدان ندارد و این موضوع خطرناکی است.»/2