خبرگزاری برنا: تصور کنید طرح سؤال مجلس از رئیس جمهوری به استیضاح و سرانجام برکناری او از این مسند بینجامد. در این کار همه کسانی که بر کرسیهای مجلس یازدهم نشستهاند آنچه در توشه نقد، اتهام ، استهزاء و توهین داشتهاند هزینه کرده و اکنون، خود ماندهاند و پشته مشکلات کشور. آیا در این صورت باز هم میتوان برای مشکلات فوری و آتی، مثل حالا شعار داد و دل خوش کرد به رفتاری که به زعم برخی، کارکرد سوپاپ اطمینان را در برابر مطالبات مردم دارد؟
جلسه یکشنبه 15 تیر99 مجلس میتواند به مثابه آتش تهیه طرح پرسش از رئیس جمهوری تعبیر شود که در آن ترجیح برخی نمایندگان، استیضاح «حسن روحانی» است. گفته شده چهارشنبه (18 تیر) طرح سؤال از رئیسجمهوری از سوی هیئت رئیسه مجلس اعلام وصول میشود. شمار امضاء کنندگان طرح میان 110 تا 200 نفر تخمین زده شده است. در صورت اعلام وصول از سوی هیئت رئیسه، حسن روحانی 30 روز فرصت دارد که در صحن مجلس حاضر شده و به پرسشها پاسخ دهد. پرسشها در مجموع همانهایی است که «محمد جواد ظریف» وزیر امورخارجه یکشنبه گذشته بهگونهای غیرمتعارف و در تندگوییهای برخی نمایندگان شنید و خواست پاسخ دهد اما اوضاع به گونهای دیگر رقم خورد.
مجلس یازدهم میخواهد در اندازه بزرگترین منتقد دولت جلوه کند. در این کار ایرادی نیست اگر جدا از مجموع انتقادها و مخالفتها، دارای ایده قدرتمند،سازمانیافته و معتبر در خدمت به جلب اعتماد عمومی باشد. نقد و مخالفت، سادهترین رفتار است. سختی کار، ارائه راه حل و در این حال مسئولیتپذیری در قبال آن است. مشکلات پیچیده اقتصادیو سیاسی کشور راهحلهای واقعی و بیگانه با شعارهای انتزاعی میطلبد؛ راهحلهایی که وزیرامور خارجه در جلسه یکشنبه کوشید از آنها بگوید اما کمتر کسی حاضر به شنیدن آن شد. ظریف همه تلاش خود را کرد تا بگوید نباید با تنگنظری در ساختار تصمیم سازی حاکمیتی به کوتاه بینی مهلک در این کار دچار شد. او به عنوان یک دیپلمات موفق و شناخته شده در جامعه بینالمللی با اشاره به دستاورد خود در جلسه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد، براین مهم تأکید کرد که عنصر عقلانی و واقعی به عنوان ابزار ملی حل اختلافها به جای شعار میتواند در خدمت به امنیت و منافع ملی عمل کند. او اصرار داشت؛ در این بزنگاه که نظام بینالملل و سیاست خارجی به عنوان یک متغیر اصلی در مسایل جاری کشور عمل میکند، لازم است واقعیتها و نه ترجیحات ذهنی در دستور کار قرار گیرد. بسنده کردن به برخی جملات شیرین و بدون پشتوانه به مثابه نادیده گرفتن رابطه هندسی میان حمایت از یک ایده و نیروی دفاع از آن ایده است.
پرسش از رئیسجمهوری و بالا بردن شدت آن تا استیضاح او برای صاحبان کرسی مجلس یازدهم سخت نخواهد بود؛ اگر حسن روحانی نتواند نزد مجلسیان و مهمتر از همه، افکار عمومی به روشنی بگوید که آیا دولت او به عنوان یک هویت سازمان یافته و برخاسته از آراء مردم توانسته در تحقق شعارهای خود به راحتی عمل کند؟ اختیارات و توان تصمیمسازیهای آن در برخورد با موانع ریز و درشت چه میزان بوده است؟ آیا ظرفیتی برای دولت در فعال کردن سه عنصر خواستن، توانستن و اراده، وجود داشته یا اینکه موانع پیش رو، قدرتمندتر از عناصر یاد شده در ارزیابیها عمل کرده است؟ متغیر عوامل بیرونی در عملکردهای دولت چه میزان مؤثر بوده و برخی عوامل داخلی تا چه اندازه نقش جاده صافکن عوامل بیرونی را در این میان به عمد یا سهو به عهده داشتهاند؟
سرانجام چالش نابهنگام مجلس با دولت هنوز در پرده است اما لازم است ترجیح همگان در بزنگاه کنونی، مشارکت در ایجاد فهم مشترک از امنیت عمومی و منافع ملی باشد تا مخالفتخوانیهایی که نصیب روشنی برای برون رفت کشور از مشکلات ندارد. پرسش و حتی استیضاح حق مجلس است اما با چه نیت، چه ابزار و چه هدفی؟