به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، سردار محمدرضا فلاحزاده معاون هماهنگی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این مراسم گفت: این فاطمیون که یکی از آنها شده مصطفی نجیب یا ابوباران، که بودهاند؟ آنها مدعیان دروغین خلافت یعنی داعش، النصره و … را خوب شناختهاند و زیر پرچم اسلام به فرماندهی رهبر انقلاب و حاج قاسم سلیمانی به جنگش رفتند. مردانِ حق در جبهه حقی که در صدر آن سیدالشهدا(ع) و محمد رسول(ص) ایستاده سازماندهی شدند و به جنگ اسلام آمریکایی رفتند.
وی افزود: فاطمیون اسلامِ خرافه، واپس گرا، اموی و اسلام بنی عباسی را که در یک کلام همان اسلام آمریکایی است شناختند و اسلام ناب را بر آن ترجیح دادند. اسلام آمریکایی همان اسلام سعودی سنتی و نوین یعنی القاعده، داعش، النصره و … است و اسلام ناب همان اسلامی است که امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری مبلّغ آن هستند.
این فرمانده سپاه گفت: وقتی فاطمیون میخواستند به اردوگاه جبهه حق بروند، به غیر از خدا به چیزی نمیاندیشیدند. آنها در ایران تابلو، سازمان، لشکر، تلویزیون و رسانهای نداشتند و فضای مجازی هم آن موقع کاربردی برایشان نداشت. حتی اگر تبلیغاتی هم برایشان میشد، دچار مشکل میشدند. پس فقط و فقط برای رضای خدا و اعتقادشان رفتند.
سردار فلاحزاده در ادامه گفت: کسانی که به حرم سیده رقیه(س) و سیده زینب(س) رفتند، یا مشغول دعا و نماز بودند یا ذکر توسل و عزاداری و فقط برای خدا و اعتقادشان آمده بودند. مگر میشود کسی به جبهه بیاید و با جانِ خودش بازی کند؛ برای قدرت، ثروت، شهرت یا شهوت؟ حتی اگر سلطنت عالم را به کسی بدهند و بگویند بعدش بیا سرت را ببُریم فکر نمیکنم بخواهد به معرکه خطر برود.
وی گفت: ویژگی مهم دیگر فاطمیون بعد از رضای خدا، این بود که به دستور ولی خدا رفتند. اگر کسی به غیر از دستور ولی خدا به معرکه نبرد برود مجروحش جانباز نیست و کشتهاش هم شهید محسوب نمیشود. ویژگی بعدی آنها بصیرتشان بود که دشمن را خوب شناختند و جغرافیای دشمن را هم درک کردند. آنها میدانستند ممکن است اسیر شوند اما وظیفه را شناخته و به آن عمل کردند و تعدادی از آنها هم با مظلومیت تمام به شهادت رسیدند.
معاون هماهنگی نیروی قدس سپاه گفت: نقش اصلی را در محاصره و آزادسازی منطقه بوکمال که آخرین قلعه داعش بود، فاطمیون، زینبیون و حزبالله داشتند که حاج قاسم سلیمانی آنجا در جمع این رزمندگان از آنها تشکر کرد و گفت شما قلب ولی امر و رهبر انقلاب را شاد کردهاید و من دست شما را میبوسم و اگر اجازه میدادید بر پایتان بوسه میزدم.
سخنران بعدی مراسم، محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری بود که گفت: سختی و درد فراق حاج قاسم فقط برای همرزمانش نیست؛ نسل ما با اینکه خیلی کنار حاج قاسم نبود ولی دلداده اوست. ما هم مثل کسانی که در سالهای جنگ کنار او بودهاند، از اینکه حاجی بین ما نیست دردمان آمده و میسوزیم.
وی افزود: نسل ما به انگیزه انتقام خون حاج قاسم زنده است و میدانیم که انتقام خون او به انتقام نظامی خلاصه نمیشود. البته اقدام نظامی محکمتری هم خواهد بود اما خون حاج قاسم به احیای جریان مقاومت در منطقه و اخراج نیروهای اشغالگر میانجامد.
رئیس حوزه هنری در پایان گفت: رفتن آمریکا از منطقه خاورمیانه، حذف غده سرطانی اسرائیل در منطقه از عوارض خون بابرکت حاج قاسم سلیمانی هستند که قطع به یقین و به فضل الهی محقق خواهند شد.
مرتضی سرهنگی نویسنده، پژوهشگر و مشاور انتشارات خط مقدم ناشر این کتاب همچنین در این مراسم گفت: «ابو باران» یکی از کتابهایی است که درهایی از جنگی را به روی ما باز میکند که هزاران کیلومتر دورتر از ما اتفاق افتاده است. راوی آن ذاتاً قصهگو است و کم اتفاق میافتد راویها اینقدر علاقهمند به بیان گذشتهشان باشند، چون معمولاً سربازها دیر به گذشته خود برمیگردند، اما راوی این کتاب علاقهمند به قصهگویی است.
وی افزود: سربازِ جنگدیده مرجعی باتجربه است و میتوانیم از تجربههایش استفاده کنیم. وقتی سرباز ما خودش ذاتاً قصهگو باشد، کار راحتتر و قصه با جزئیات بیشتری بیان میشود. این موضوع در کتاب «ابو باران» دیده میشود و اگر قرار بود تمام ماجرا به طور مشروح گفته شود این سرباز سینه مشروحی داشت.
سرهنگی در ادامه گفت: استناد متکی به اعتنا است. نمیشود صِرف استناد را طوری بیان کرد که جذاب نباشد و اعتنا در گرو این جذابیت است. متن باید طوری نوشته شود که اعتنابردار باشد، در اینجاست که نقش نویسنده معلوم میشود. درباره کتاب «ابو باران» اگر با اصطلاحات برادران افغانستانیمان بیشتر آشنا میشدیم کتاب امتیاز بهتری داشت، چون ما به عنوان مخاطب به هویت قومی راوی نیازمندیم. هم نویسنده و هم راوی کتاب به خوبی کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، اما ای کاش به اصطلاحات و ادبیات افغانستانی بیشتر پرداخته میشد.
وی در پایان گفت: ما به تازگی صاحب ادبیات دیگری به نام ادبیات مدافعان حرم شدهایم و امیدوارم این ادبیات را هم مثل ادبیات جنگ خودمان به سروسامان برسانیم.
در ادامه، زهرا ثابتی نویسنده کتاب «ابو باران» به خوانش متنی که از پیش آماده کرده بود پرداخت و گفت: آقای نجیب فرمانده تیپ امام حسین لشکر فاطمیون است که پیش از اعزام به سوریه در ارتش افغانستان حضور داشته و هیچ وقت در خاطراتش ندیدم کسی را سرزنش کند. او در مواجهه با مشکلات یا ابتکار عمل را به دست می گرفت که مشکل حل شود یا کنار رزمندهها قرار داشت.
نویسنده کتاب «ابو باران» گفت: نگاه مصطفی نجیب به شهادت هم نگاه ویژهای است. او هر چند از شهادت ابوحامد فرمانده فاطمیون داغدار شده بود اما معتقد است اگر ابوحامد و دوستانش شهید نمیشدند در حقشان اجحاف میشد.
در ادامه این مراسم، از کتاب «ابو باران» رونمایی به عمل آمد که پیش از پردهبرداری از این کتاب، یکی از رزمندگان لشکر فاطمیون در میانه سالن برخاست و خطاب به حاضران روی سن گفت: آقای شیرازی (نماینده ولیفقیه در سپاه قدس) و سردار فلاحزاده بر ما روا نیست که با گذشت حدود یک سال همچنان انتقام حاج قاسم نگرفته باقی بماند. بچههای فاطمیون هر روز پیش ما میآیند و میگویند ما پاسپورت رسمی داریم و میتوانیم به اسرائیل برویم و انتقام را آغاز کنیم. نگذارید این انتقام سخت و حرف مقام معظم رهبری بیش از این روی زمین بماند. من شما را مدیون میکنم که این انتقام ستانده نشود. الان عقدهای در دل ما شده و نمیتوانیم بیشتر از این صبر کنیم. این هم فریاد من نیست، بلکه صدای بچههای فاطمیون است.
پس از بیان این سخنان، سردار فلاحزاده و آیتالله شیرازی بر انجام انتقام سخت از دشمنان و اخراج نیروهای اشغالگر از منطقه تأکید کردند.