صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یک لحظه چشماتو ببند

۱۳۹۹/۰۷/۲۴ - ۱۰:۴۲:۲۷
کد خبر: ۱۰۷۳۶۰۱
یک لحظه چشماتو ببند، فکر کن از اول هیچ جا رو نمی دیدی. ذهنت رو از همه چیز پاک کن اصلا فکر کن که فقط با صداها می تونی ارتباط برقرار کنی.

به گزارش خبرگزاری برنا استان البرز، چشماتو ببند، وقتی مادرت باهات صحبت می کنه چشماتو باز نکن. اگر از اول قرار بود هیچ جا رو نبینی تصورت از صورت مادرت چی بود؟ اصلا دنیا برات چه معنایی داشت؟

ژوزه ساراماگو در کتاب کوری دست به کاری زد که تا مدت ها ذهنم رو مغشوش کرده بود، نقش اول داستان یک روز صبح بیدار شد و دیگه جایی رو ندید. اول فکر کرد دچار یک بیماری شده اما کم کم تمام آدم های قصه به " کوری" دچار شدند جز یک نفر.

واقعا تنها وضعیت وحشتناک تر از کوری اینه که تنها فرد بینای جمع باشی.

لطفا چشماتو بازکن، فکرکن همه نابینا شدن و فقط تو یک نفر می بینی. فکر کن قراره تمام امکانات دنیا در اختیار تو یک نفر باشه اما در ازای اون باید راهنمای بقیه مردمی باشی که جایی رو نمی بینن.

حالا که چشماتو باز کردی به این فکر کن که یکبار دیگه می تونی دنیا رو به صورت فول اچ دی تماشا کنی. به این فکرکن که یکبار دیگه نعمت دوباره دیدن بهت بخشیده شد. اما راستی این کوری موقت از تو آدم بهتری ساخت؟

حقیقتش اینه که همه ما کوریم اما چشمامون داره دنیا رو می بینه. همه آدم ها کورند، همه ملت، تمام دنیا همه کورند وقتی حقیقت رو نادیده می گیرند.

بین این همه آدم کور در دنیا کسانی که می بینند هم خودشون را به ندیدن می زنند و حقیقت رو پیش خودشون نگه می دارند، درست مثل همون آدمی که می بینه اما برای این که راهنمای بقیه کورها نشه خودش رو به کوری می زنه!

ما همگی چشم های دلمون کوره و کوری دل به مراتب بدتر از کوری دیده هاست، اگر چشم نابینا باشه نهایتا جسم معلول میشه اما اگر چشم دل کور بشه دیگه از انسانیت دور می مونیم. تلاش می کنیم جز خودمون چیزی رو نبینیم، دور خودمون یک حصار بکشیم تا مبادا چینی نازک تنهایی مون ترک برداره!

یکبار دیگه چشماتو ببند و دوباره بازکن، حالا که می تونی ببینی به همه جا نگاه کن. به اطرافت، به دور و بری هات، به اونایی که دوستشون داری. حالا که خوب نگاه کردی رعایت کن. رعایت کن تا مبادا کوری بهت غلبه کنه و از پیرامونت غافل بشی.

تا حالا فکر کردی ما که مدام تو چشم هم زل می زنیم، چقدر به هم نگاه می کنیم؟ تا حالا فکر کردی اگر کمی به همدیگه نگاه کنیم دیگه خیلی از مشکلات رو پیش رو نداریم.

اگر بجای دیدن اطرافیان به اونا نگاه کنیم می بینیم که چقدر تو این چندسال که ما کور بودیم اونا پیرتر شدن و روز به روز به آخر زندگیشون نزدیک تر میشن.

اگر بجای دیدن دنیا به اون نگاه کنیم دیگه رفتار آدم ها ما رو کمتر اذیت می کنه و میفهمیم که هرکس داستان زندگی خودش رو داره و شاید بجای جنگیدن کمی بیشتر همدیگه رو درک کنیم.

همه ما کوریم اما بیاید ریشه این کوری رو پیدا کنیم، هرچند که بخش اعظمی از کوری ما بدلیل ترسه. ترس از هرچیزی می تونه ما رو نسبت به هرچی که به اون موضوع وابسته است کور کنه.

لطفا ترسو نباشیم تا کم کم مثل آدم های قصه کوری این پرده سفید از جلوی چشم ها و دل هامون کنار بره و دنیا رو قشنگ تر ببینیم.

15 اکتبر روز من، روز تو و روز عصای سفید مبارک.

سعید فغانی

 

نظر شما