صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

آنچه در هشتاد و ششمین قسمت از برنامه سینمایی هفت گذشت؛

مافیای اکران وجود دارد / سینما الان در کما است و باید به آن شوک وارد کرد/مشکل سطحی نگری است!

۱۳۹۹/۰۹/۲۲ - ۱۰:۰۲:۴۱
کد خبر: ۱۱۰۱۹۹۵
شب گذشته قسمت هشتاد و ششم برنامه سینمایی هفت باحضور ؛ محسن علی اکبری، علی اکبر ثقفی (بررسی نظام تولید و چرخه اکران در سینما )، مهدی فارسی ، رامتین شهبازی(بررسی مستند صد سال تنهایی )، میز رسانه و میز نقد روی آنتن رفت .

به گزارش برنا؛ شب گذشته قسمت هشتاد و ششم برنامه سینمایی هفت باحضور ؛ محسن علی اکبری، علی اکبر ثقفی (بررسی نظام تولید و چرخه اکران در سینما )، مهدی فارسی ، رامتین شهبازی(بررسی مستند صد سال تنهایی )، میز رسانه و میز نقد روی آنتن رفت .

مافیای اکران وجود دارد / مشکل سطحی نگری است

در میز اول این هفته محسن علی اکبری و علی اکبر ثقفی به بررسی نظام تولید و چرخه اکران تولیدات سینمایی پرداختند . محسن علی اکبری درباره نظام تولید و اکران گفت :

سال هاست با این مشکل درگیر هستیم. میزان تولیدات ما نسبت به دهه هفتاد سه برابر شده ولی تعداد سالن های سینمای ما ۱ و نیم برابر پس این به طور طبیعی پاسخگو نیست. یک بحثی بود که در زمان جشنواره پیشنهاد دادیم یک تعداد فیلم ها را در همان مقطعی که هیات انتخاب بررسی میکند برای رسانه و اکران ویدیو، یک تعداد برای هنر و تجربه و یک تعداد برای اکران عمومی در نظرگرفته شود. این طور مخاطب اشباع میشود چون خیلی فیلم ها در مدیوم سینما نیست.

فیلم هایی که بخش رسانه میرود سازمان سینمایی به آن فیلم ها کمک کند. شاید الان خرید همان دی وی دی برای مردم مشکل باشد و دولت باید یک سوبسید برای فیلم ها در نظر بگیرد. خوشبختانه با این سینماهای اینترنتی یک بخشی از سرمایه ها برگردد. ما در سال اگر 60 فیلم را برای اکران در نظر بگیرم وضعیت بهتر میشود.

وی در ادامه افزود : درمورد مافیای اکران من معتقد هستم که وجود دارد. مثلا فیلم درباره فیلم استرداد من معتقدم که استاندارد است ولی در اکران موفق نیست چون اکران درستی به آن داده نشد. متاسفانه اکران در اختیار صاحبان سینماهایی است که فیلم هم دارند پس فیلم های خود آن ها الویت دارد.

مساله اصلی ما از زمانی شروع شد که پولشویی وارد سینما شد و قیمت ها بالا رفت. ایکس نامی که تهیه کننده نبود با این پول ها کار کرد و دستمزدها انقدر بالا رفت که دیگر نمیتوان با برخی کار کرد.

الان برای مردم ما نمایش خانگی عادت شده . الان دیگر سینمای نیست مگر اینکه فیلم های استاندارد بسازیم که به سینما بیایند.

علی اکبر ثقفی در ادامه گفت:

ساختار تولید فیلم باید استاندارد باشد. مشکل سطحی نگری و سری کاری است. فیلمی که فیلمنامه ای سست دارد مشخص است که نتیجه ای نمیگیرد. تولید باید کار کند چون یک عده هستند که نیازمند کار هستند. ما یک بستری داریم که باید از آن استفاده کرد. برخی ها با یک فیلم از چرخه سینما خارج میشوند. در این سال ها با افت و خیز سینما کنار آمدیم. قبل از کرونا هم یک تعداد فیلم قابلیت اکران در سینما نداشتند. فیلمی که استاندار است حق اکران و حمایت دارد.

باید لاین بندی صورت گیرد. باید توازن در اکران برای فیلم ها وجود داشته باشد. خیلی ها تا اطلاع پیدا کنند اکران فیلم ها تمام شده اند. من به عنوان یک تهیه کننده اگر فیلمی تولید میکنم از عشق است. سینما هنر است باید سر در آن نوشته شود کسی که عاشق است وارد شود. فیلم خوب وجود دارد. ما مخاطب را باید تربیت کنیم. تبلیغات ما برای فیلم ها خوب نیست. حتی در نوع تبلیغات فیلم ها هم عدالت وجود ندارد.

سینما الان در کما است و باید به آن شوک وارد کرد.

از برگزاری جشنواره فجر تا واکنش ها به توهین یک بازیگر به یک قوم

در میز رسانه این هفته پژمان کریمی، محمد صالح حجت الاسلامی و آرش فهیم اخبار مهم سینمایی هفته را مورد بررسی و تحلیل قرار دادند.

محمدصالح حجت السلامی درباره برگزاری جشنواره فجر گفت:

من به شدت موافق برگزاری جشنواره هستم. این جشنواره یک دستاورد ملی است. اگر این حجمه ها در آمریکا به اسکار میشد این جایگاه را نداشت. ما با هر تغییری شروع میکنیم به اعتراض. چه قدر کم هزینه شده برای نوع اعتراض کردن. یک کارگردان در اولین کارش نمی آید جایزه اش را بگیرد. یکی از چیزهایی که میتواند برند کند یک جشنواره را تداوم است. حجم بالای تماشاچی یک بخش از جشنواره است. اما جوایز جشنواره ربطی به حضور افراد ندارد و از منظر کیفی آثار را بررسی میکنند پس چه صدها هزار تماشاچی باشد یا نه کار خود را انجام میدهند. مردم انتخاب سبد سینمایی خود را بر اساس جوایز فیلم ها انتخاب میکنند. نوع انتقاد مهم است یک بار یک رویداد را از ریشه نقد میکنند یک بار از نظر نوع برگزاری . ما هنزمند را نباید را تحقیر کنیم و باید چرخه سینما فعال باشد.

جشنواره ذاتا هیاهوی رسانه ای دارد. خود همین جشنواره میتواند دستمایه ای برای خبرهای خوب باشد. امسال هیات انتخاب حذف شده است. تنها شرط این است که اثر آماده باشد و در سه سال گذشته ساخته شده باشد. درمورد فیلم های مستند هم گفتند فیلم هایی که در بخش رقابتی سینما حقیقت حضور دارند میتوانند در فجر حضور داشته باشند. ما الان حداقل 5 فیلم سینمایی مستند داریم که تمام کست آن ها حرفه ای هستند و فقط یک جایزه قرار است به آن ها تعلق بگیرد .

درمود بحثی که درباره صحبت های یک بازیگر درباره یک قوم مطرح شد طبیعتا چنین رفتاری از هرفردی پسندیده نیست ما نباید تحقیر قومیتی کنیم و در دین و عرف پسندیده نیست. ولی این جک های قومیتی را میگوییم و رایج است. چرا کارگردان محترم آن صحنه را ندیده و ناظرین پخش به آن نکته توجه نکرده است و از همه بدتر اینکه این انتقادها توهین آمیز است و چرا هشتگ نمیازیم نه به جوک های قومیتی ؟ میشد از این بحران یک استفاده بهتری کرد و اصلاح ساختاری میکردیم.

آرش فهیم هم در ادامه افزود :

من هم با برگزاری جشنواره مشکل ندارم و یکی از راهای پویایی سینما جشنواره است اما از نوع برگزاری جشنواره انتقاد دارم . اینکه فیلم های جشنواره را برای داورها فقط نمایش بدهند من با این مشکل دارم. به نظرم تدبیر یک نوع انکار است چرا در دو دهه اخیر این جشنواره به سمتی رفته که بیشتر حاشیه محور شده است. در جسنواره فیلم فجر شاید شاهد یک سیاست گذاری عمیق نبودیم و حواشی بر کیفیت غلبه داشته است. خود مردم یکی از اصلی ترین ارکان جشنواره هستند. پس با این روش عملا جشنواره ای برگزار نمیشود و صرفا یک سری جوایز قرار است اهدا شود.

بر خلاف سینمای داستانی ما حال مستند خوب است. فیلم هایی در این دوره از جشنواره هستند که شجاعانه و جسورانه ساخته شده است.

درباره این حاشیه توهین به یک قوم باید به مساله صیانت از جایگاه هنری افراد پرداخت. حداقل اینکه از اصولا بدیهی فرهنگی باید آگاهی داشته باشیم. مدیران ما باید درباره این مساله تدابیری بیاندیشند.

الگوی سفر قهرمان در این مستند وجود داشت / به دنبال تفکیک تحول بیرونی و درونی مخاطب بودم

میز مستند این هفته به نقد و بررسی مستند ضد سال تنهایی ساخته مهدی فارسی سپری شد.

رامتین شهبازی درباره این مستند گفت :

وقتی مستند را دیدم به یک سری تجارب فیلم داستانی در مستند پی میبردم. الگوی سفر قهرمان در این مستند وجود داشت. من چهره یک قهرمان را در این مستند می دیدم. اقای فارسی از این سمت وارد شد. مقدمه فیلم را دوست داشتم. ولی یک مقدار طولانی بودن مقدمه را دوست نداشتم. ولی بعدا اینکه این شخص چگونه به ماجرا وارد میشود و امتناع می کند جالب بود چون قهرمان راغب نیست. قهرمان راغب نیست یعنی هی باید خواسته را بالاببری تا قهرمان وارد ماجرا شود. این الگوی قهرمان سازی خوب جواب میدهد و اینکه در کنار قهرمان ساختن آن فضا را قاب کنیم. ما یک نمونه خوب داریم در سینمای مستند برای ورود به جامعه بدوی ، مستند شکار یک نمونه خوب از این جامعه بدوی است.

نکته ای که وجود دارد این است که مقداری فیلم طولانی است و میتواند فیلم کوتاه تر باشد. طبیعی است که ذهن مخاطب با لحن مهدی سلطانی نزدیک تر است چون محاوره تر است. ولی چیزی که برایم جالب بود نمایش طبیعت در مقدمه از شهید آوینی بود که طبیعت همیشه دربرابر فرهنگ است. شهید آوینی فرهنگ را قاطی طبیعت نمیکند. شاعرانگی در خود آن طبیعت است.

مهدی فارسی در ادامه افزود:

انتخاب اسم برای فیلم توسط پدرم انجام شد. بخشی از آن بر میگردد به بشاگرد. این عدد صد یک حالت سمبلیک دارد. ما در این مناطق محروم زیاد رفتیم. آشنایی با مرحوم والی و بشاگرد اینگونه بود. وقتی که به بشاگرد رفتیم فضای خیلی متفاوت بود. پرونده عبدالله والی برای من باز شد و پدرم مجاب شد به من کمک کند.

درمورد بشاگرد کار زیاد انجام شده است و یک سختی دارد این که انبوهی از اطلاعات را می بینید. درمورد استفاده از دو نریشن با یک تعمدی تلاش داشتیم که این تحول درونی و اتفاقات بیرونی را برای مخاطب تفکیک کنیم. حتی آنجایی که آقای طهماسب دارد احوال جسمی آقای والی را بیان میکند لحن جدی دارد. صدای شهید آوینی و تصاویر او به خاطر تعلیقی است که در فیلم وجود دارد. یک بخش از روی علاقه بود و یک بخش برای نشان دادن تغییرات آنجا.

در قصه والی انبوهی از اسم داریم نکته بامزه ای دارد که مجموعه شرایط والی را به آن منطقه میبرد. امام خود پیگیری میکند که یک فرد برای سروسامان دادن به آن منطقه برود و امام خمینی عبدالله والی را انتخاب میکند.

گفتنی است میز نقد این هفته برنامه به نقد و بررسی فیلم های سینمایی سراسر شب و ناگهان درخت سپری شد.

نظر شما