به گزارش برنا، دکتر علی دارابی در یادداشتی با موضوع تصویر ایران در رسانههای بیگانه، به ویژگیهای رسانههای سنتی و مدرن در ایران و جهان پرداخته و سپس، نوع روایت دیروز و امروز کشورمان را در آیینه رسانههای خارجی مورد نقد و تحلیل قرار داده است.
وی در این نوشتار با بیان اینکه نسل اول شبکههای تلویزیونی ماهوارهای فارسی زبان از اواخر دهه شصت با دو شبکه سلطنت طلب و منافقان در ساعات محدودی تولید و پخش برنامه، کار خود را علیه جمهوری اسلامی آغاز کردند آورده است: در حال حاضر تعداد این شبکههای تلویزیونی به 300شبکه با تولید و پخش 24ساعته رسیده است. فارسیگویان که عمدتا در ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان متمرکز هستند قریب به 150میلیون نفر در دنیا میرسد. یعنی یک دوم شبکههای ماهوارهای فارسی زبان؟! که هدف خود را ارائه برنامه به فارسی گویان میدانند. واقعیت آن است که شبکههای ماهوارهای تلویزیونی فارسی زبان که از تنوع نژادی، مذهبی، قومی، زبانی برخوردار هستند تمرکز اصلی آنها بر «ایران و مسائل آن» میباشد.
این استاد دانشگاه در ادامه به کالبد شکافی شبکههای ماهوارهای فارسی زبان پرداخته و خاطرنشان کرده است: بررسی رسانههای فارسیزبان خارجی از این منظر، نشان میدهد اهداف، رویکرد و خط مشی اصلی آنها علیه ایران و انقلاب اسلامی است و تلاش دارند «تصویری سیاه، ناامید کننده، هراس انگیز» را در قاب خود نشان دهند. اهم این راهبردها و خط مشیها بشرح زیر است:
نخست ایران هراسی: هنری کسینجر از استراتژیست های مشهور و از مقامات اسبق آمریکا از طراحان اصلی این تفکر است. او از امپراتوری شیعی سخن گفت و هدف ایران را توسعهطلبی و مداخله در امور سایر کشورها بیان کرد. در حالی که پذیرش و اقبال سایر ملتها و جنبشهای اسلامی از انقلاب اسلامی داوطلبانه بوده است و تأثیر انقلاب از نوع اشغالگری و لشکر کشی که آمریکاییان و متحدان غربی آنها در سراسر دنیا در حال انجام هستند نیست. قصد آمریکا از «ایرانهراسی» و شیعههراسی و اسلامهراسی آن است که جبهه مقاومت و اتحاد مسلمانان و کشورهای منطقه را به نفع استکبار فراهم کنند.
دوم، ایران تهدیدی برای صلح جهانی: برنامههای هستهای صلحآمیز ایران که حق مسلم هر کشوری است و برای مصارف صلحآمیز در حوزه سلامت، بهداشت، علم و فناوری کاربرد حیاتی دارد را این رسانهها به دروغ و با بزرگ نمایی تهدید برای صلح و امنیت جهانی میدانند. معاهده 1+5 موسوم به برجام رسما و آشکارا اعلام کرد که ایران بهدنبال صلح است. حتی پذیرش پروتکل الحاقی (NPT) به صورت داوطلبانه گامی شفاف برای نشاندهنده عزم ایران برای کار هستهای خود بوده است. اما این رسانههای ماهوارهای همواره از بزرگنمایی، ترس، تهدید توسط ایران بهخاطر برنامه هستهای می گویند. در این سالها بیش از هفت نفر از دانشمندان هستهای و دفاعی ایران توسط رژیم اسرائیل، آمریکا و متحدان مرتجع آن ترور شدهاند و به شهادت رسیدهاند. رهبری معظم انقلاب اسلامی رسما اعلام کردند که ساخت بمب اتم را ایران شرعا جایز نمیداند، اما رسانههای ماهوارهای عمدا همه این گامهای صلحآمیز را نادیده میگیرند و بایکوت خبری میکنند.
سوم سیاهنمایی از ایران: بیتردید در هر کشوری فهرستی از کارهای انجام شده، بر زمین مانده و نیز کژیها و نارساییها وجود دارد، ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. اما این شبکههای وابسته که پول و امکانات خود را از بیگانگان میگیرند مأموریت دارند این ضعفها، نارساییها را برجسته کنند. القاء ناکارآمدی حکومت دینی را در افکار عمومی جا بیندازند و بحرانها و مشکلاتی چون سیل، زلزله و ... را به «نوع حکومت» در ایران ارجاع دهند. کرونا پدیدهای بود که به مدد برخی رسانههای مستقل در دنیا توانست چهره عریان آمریکا و غربیها را به تصویر بکشد و استیصال و نابسامانی این دولتهای متمدن را عیان نماید. اما همین رسانههای فارسی زبان بیگانه اصلا سخنی از این نابسامانی، در آن کشورها ارائه نمیکنند و بر عکس پارهای از مشکلات و ضعفهای ایران را بر جسته و بزرگنمایی میکنند.
چهارم، برجستهسازی مطالبات زنان: انقلاب اسلامی خدمات بزرگی برای جامعه زنان به ارمغان آورده است. برخی از تحلیلگران مستقل غربی اخیرا اعلام کردهاند که ایران بیشترین زن دارای مدرک دکتری در دنیا را دارد. زنان ایرانی امروزه در دانشگاهها، مدارس، کارخانجات، مزارع، مؤسسات دانشبنیان نقش محوری دارند. در بسیاری از مسابقات علمی و ورزشی مدالآور و قهرمان هستند. اما این همه موفقیت و دستاورد از قاب این تلویزیونهای ماهوارهای عمدا پنهان است.
و پنجمین مسئله اینکه ایران کشوری در حال فروپاشی: این رسانهها از ابتدای فعالیت خود همواره به مخاطبان خود وعده سرنگونی جمهوری اسلامی را بزودی دادهاند؟! از این بهزودی 42سال میگذرد و خیلی از بدخواهان جمهوری اسلامی که چنین افکاری را در سر داشتهاند به کام مرگ رفتهاند اما این رسانهها بهطور مستمر تلاش میکنند از ایران کشوری بیثبات، بیآینده نشان دهند. دامن زدن به برخی از اختلافات میان مسوولان، وجود دیدگاههای مختلف در اداره کشور که نشانه بارز مردمسالاری و دموکراسی است را به «جنگ قدرت» تشبیه میکنند.
دکتر دارابی در خاتمه تصریح کرده است: نکته اصلی آن است که این رسانههای ماهوارهای برای همین اهداف ایجاد شدهاند و از حمایت و پول آمریکا و اروپا و ارتجاع عرب استفاده میکنند. اما بر مسوولان و مدیران ما فرض است که با آگاهی از این تصاویر خود ساخته بهانه کمتری بهدست بیگانگان دهند و از سوی دیگر رسانههای دیداری و شنیداری، مکتوب، سایتهای خبری و رسانهای ایران هم انتظار جدی است که در جنگ روایتها حرفهای و مبتکرانه وارد عمل شوند.