صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

به بهانه درخشش پژمان جمشیدی در سینما و حواشی پیرامون آن؛

سرقت ستاره ساز سینما از ورزش/ از فردین تا پژمان!

۱۳۹۹/۱۱/۲۶ - ۰۴:۵۹:۰۰
کد خبر: ۱۱۳۳۵۶۵
ظهور سینما در اواخر قرن 19 برای ورزشکاران نیز موهبتی فوق‌العاده بود و از آن پس با اختراع دوربین لحظات دیدنی، به یادماندنی و رکوردها به شکلی ماندگار به ثبت می‌رسید و ورزشکاران امکان دیده شدن بیشتر و در نتیجه شهرتی جهانی‌تر به دست آوردند. این امکان قطعاً بر ورزش دنیا تأثیری چشمگیر داشته و ورزشکاران را علاوه بر جایگاه اجتماعی‌ که به دست آوردند به الگوهایی فرهنگی تبدیل کرد.

به گزارش خبرنگار برنا، محبوبیت بازیگران از همان روزهای ابتدایی ظهور سینما یکی از دغدغه‌های اصلی تهیه‌کنندگان، فیلمسازان و سرمایه‌گذارها بود. هر چهره محبوبی که بتواند در قالب شخصیتی دوست‌داشتنی جلوی دوربین در فیلم‌های سینمایی ایفای نقش کند می‌تواند شانس موفقیت اثر در گیشه‌ها را بالا ببرد.

سینمای صامت در ابتدای مسیرش مملوء از آثار قهرمان محور بود، کاراکترهایی که شور و شعف پیروزی‌شان در نبردها و موقعیت‌های سخت هواداران را به وجد می‌آورد و سالن‌های سینما را مملوء از صدای جیغ و سوت می‌کرد. این کاراکترها معمولاً در شمایل و هیبتی متفاوت ظاهر می‌شدند که شاید نزدیک‌ترین شمایل فیزیکی که بتوان برای آن‌ها در نظر گرفت شمایل یک ورزشکار موفق و قدرتمند بود.

محبوبیت ورزشکاران، پذیرفته شدنشان در جامعه به عنوان چهره‌ای کاریزماتیک و نیاز سینما به کاراکترهایی در شمایل قهرمان باعث شد تا سینماگران بسیاری برای نقش‌های اصلی آثارشان به سراغ چهره‌های مطرح یا محبوب ورزشی بروند.

در تاریخ سینما می‌توان نمونه‌های بسیاری از ورزشکاران را مثال زد که در آثار مطرحی نیز ایفای نقش کرده‌اند. «فرار به سوی پیروزی» جان هیوستن با بازی پله، «پلیس پرخور» با بازی اریک کانتونا، «آن‌ها زنده هستند» جان کارپنتر با بازی ردی پایپر، «جم فضایی» با بازی مایکل جردن و «عروس شاهزاده» راب رینر با بازی آندره دِ جاینت می‌توانند از نمونه‌هایی باشند که در ذهن سینمادوستان ماندگار شده‌اند اما آن‌ها را نمی‌توان بازیگرانی موفق دانست و صرفاً حضورشان در یک فیلم سینمایی را می‌توان تنها یک تجربه قلمداد کرد.

اما معدود ورزشکارانی را می‌توان نام برد که در سینما موفق‌تر از حرفه ورزشی‌شان بوده‌اند. شاید بتوان مطرح‌ترینشان را بروس لی دانست یا از استیو مک‌کوئین، پل نیومن و دواین جانسون هم به عنوان چهره‌های ورزشی نام برد که شهرتشان را مدیون سینما هستند اما با رجوع به تاریخ سینمای ایران می‌توان نمونه‌های موفق بیشتری را عنوان کرد که اتفاقاً موفقیتشان در سینما بسیار بیشتر از حرفه ورزشی‌شان بوده است.

رضا بیک ایمانوردی در جوانی از قهرمانان ورزش کشتی کچ ایران بود و اتفاقاً کشتی کچ به او در موفقیت سینمایی‌اش کمک بسیاری کرد. بیک ایمانوردی در باشگاه‌های ستاره، نادر و کیان تهران ضمن تمرین، گاهی سمت مربی را نیز بر عهده داشت و بعدها او تعدادی از شاگردان ورزشی خود را جهت پیشبرد فن بدل‌کاری وارد سینمای ایران کرد. بیک ایمانوردی را می‌توان پدیدآورنده هنر بدل‌کاری و ژانر اکشن در سینمای ایران دانست، او با مهارتش در فنون رزمی، زد و خورد رایج در فیلم‌های آن زمان را به صورت فنی درآورد و در طول فعالیتش تا حدود زیادی بدل‌کاری را در سینمای ایران گسترش داد و در نهایت به یکی از بازیگران مطرح زمان خود تبدیل شد.

عزیز اصلی یکی دیگر از چهره‌های ورزشی است که توانست وارد حرفه بازیگری شود. او فوتبال حرفه‌ای خود را از باشگاه دارایی آغاز کرد و پس از آن به شاهین و سپس به پرسپولیس پیوست و تا پایان دوران بازیگری در پرسپولیس ماند.

ایلوش خوشابه یکی از قهرمانان پرورش اندام ایران بود که توانست در رقابت‌های  «قهرمانِ قهرمانان پرورش اندام» مقام اول را کسب کند. او در سال 1334 برای اولین بار مقابل دوربین قرار گرفت و در فیلم «امیر ارسلان نامدار» ایفای نقش کرد.

حسین یار یار یکی از فوتبالیست‌هایی است که در تیم‌های برق شیراز و بانک ملی نیز بازی کرده و پس از آن وارد سینما شد و در چند فیلم سینمایی از جمله «چاوش»، «بلوف» و «شب روباه» ایفای نقش کرد.

حضور احمدرضا عابدزاده به عنوان بازیگر در فیلم سینمایی «ازدواج غیابی» و نیما نکیسا در فیلم «مامان بهروز منو زد» دیگر تجربیاتی است که ورزشکاران برای حضور در مقابل دوربین به عنوان بازیگر کسب کرده‌اند.

تینا آخوندتبار یکی از معدود بازیگران زن سینمای ایران است که در عرصه ورزش نیز چهره موفق و مطرحی است که البته پس از موفقیت در سینما از این حرفه فاصله گرفته و بیش از هر چیز در رشته بوکس به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

علی انصاریان از فوتبالیست‌های مطرحی است که در هر دو تیم محبوب پایتخت (استقلال و پرسپولیس) بازی کرده و در دوران بازیگری‌اش هم یکی از موفق‌ترین و مطرح‌ترین بازیکنان فوتبال بود. او را می‌توان یکی از معدود بازیکنان فوتبالی دانست که در بین هواداران دو تیم استقلال و پرسپولیس محبوبیت داشت. او برای اولین بار در دو قسمت از مجموعه تلویزیونی «زیر آسمان شهر» ایفای نقش کرد و پس از 4 سال به عنوان بازیگر مهمان در مجموعه تلویزیونی «چهارخانه» نیز حاضر شد. «خانه اجاره‌ای» و «نقطه‌چین» دیگر آثاری هستند که انصاریان به عنوان بازیگر مهمان در یک قسمت از این سریال‌ها ایفای نقش کرده است اما حضورش در «پاداش سکوت» شاید تجربه جدی این فوتبالیست در عرصه بازیگری باشد.

فعالیت او در سینما تنها محدود به بازیگری نشد و علاوه بر آن در سال 1393 فیلم سینمایی «کلاف» به کارگردانی شهرام شاه‌حسینی را تهیه کرد که خودش هم در نقش اصلی این فیلم ظاهر شد. فیلم‌های «حس خوب زندگی»، «اژدر»، «کلوپ همسران» و سریال «کیمیا» دیگر آثاری هستند که انصاریان در آن‌ها ایفای نقش کرده است. او امسال در جشنواره فیلم فجر هم فیلم «رمانتیسم عماد و طوبا» را داشت و در فیلم «بانک‌زده‌ها» نیز یکی از متفاوت‌ترین نقش‌های دوران بازیگری‌اش را بازی کرده که این فیلم هنوز اکران نشده است.

محمدعلی فردین را شاید مطرح‌ترین و موفق‌ترین چهره ورزشی ایران دانست که در عرصه بازیگری نیز توانست بدرخشد و حتی به یکی از سوپراستارهای تاریخ سینما تبدیل شود. فردین زیر نظر حبیب‌الله بلور کشتی را فرا گرفت و پس از موفقیت در مسابقات قهرمانی کشور رشته آزاد به تیم ملی راه پیدا کرد و در دومین دوره مسابقات جهانی در سال 1954 میلادی در توکیو مدال نقره را از آن خود کرد. او پس از موفقیت‌های چشمگیر در عرصه ورزش در سال 1338 در فیلم «چشمه آب حیات» اولین تجربه بازیگری خود را کسب کرد.

او خیلی زود در سینما به چهره‌ای محبوب تبدیل شد و موفقیت فیلمی چون «گنج قارون» باعث شد تا فیلمسازان بسیاری برای جذب مخاطب و فروش بالای آثارشان به سراغ او بروند. به این ترتیب محمدعلی فردین را می‌توان یکی از اولین سوپراستارهای سینمای ایران دانست که عقبه‌ای ورزشی دارد. فردین در فیلم‌های موفق بسیاری از جمله «مردی از تهران»، «گدایان تهران»، «طوفان نوح»، «چرخ فلک»، «سلطان قلبها»، «دنیای پر امید»، «کوچه مردها»، «بابا شمل»، «جوانمرد» و «بر فراز آسمان‌ها» ایفای نقش کرده است که البته چند اثر نیز به کارگردانی او ساخته شده است. فردین علاوه بر کارگردانی و بازیگری چند فیلم نیز به عنوان تهیه‌کننده ساخته است.

اما در سال‌های اخیر می‌توان موفقیت پژمان جمشیدی در سینما را تکرار موفقیت یک ورزشکار در سینما دانست. او پس از محمدعلی فردین دیگر ورزشکاری است که توانسته به یک سوپراستار در سینمای ایران تبدیل شود و حتی در برخی موارد از محمدعلی فردین نیز موفق‌تر عمل کند.

پژمان جمشیدی بدون شک امروز یکی از موفق‌ترین بازیگران سینمای ایران است که محبوبیتش باعث شده به یکی از پولسازترین بازیگران نیز تبدیل شود. او علاوه بر بازی در مقابل دوربین توانسته در صحنه تئاتر نیز به خوبی ظاهر شود که بسیاری از منتقدان را به تحسین واداشت. سال گذشته فیلم‌های «جهان با من برقص!»، «تگزاس ۲»، «ایده اصلی»، «هزارتو» و «ما همه با هم هستیم» با بازی جمشیدی اکران شدند که در مجموع فروش 62 میلیارد و 791 میلیون تومانی را رقم زدند و عنوان پولسازترین بازیگر ایران در سال 99 را برای او به همراه داشت.

موفقیت جمشیدی تنها به فتح گیشه‌ها محدود نمی‌شود و او حتی توانسته نظر مثبت کارشناسان و منتقدان سینمایی را به خود جلب کند تا جایی که برای بازی در فیلم «سوءتفاهم» توانست نامزد کسب جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر شود. او امسال برای دومین بار در سی‌ونهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم سینمایی «شیشلیک» نامزد کسب جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شده است.

در سال‌های اخیر جمشیدی در فیلم‌های موفق بسیاری حضور داشته که از جمله آن‌ها می‌توان به فیلم‌های سینمایی «آتش بس2»، «خوب بد جلف»، «تگزاس»، «ما همه با هم هستیم»، «ایده اصلی» و «دوزیست» اشاره کرد.

پژمان جمشیدی نمونه مشخصی از یک استعداد است که شاید بدون گذراندن دوران آکادمیک بازیگری توانسته با کسب تجربه در مدیوم‌های مختلف به بازیگری موفق تبدیل شود. پیش از هر چیز شاید شهرت و موفقیتش در فوتبال به او کمک بسیاری کرده باشد تا برای اولین تجربه در نقش اصلی یک سریال ظاهر شود اما همانطور که پیش‌تر عنوان شد در تاریخ سینما ورزشکاران بسیاری را می‌توان نام برد که با ورود به سینما نتوانسته‌اند موفقیت چندانی کسب کنند. یکی از شانس‌هایی که جمشیدی در دوران بازیگری‌اش داشته قرار گرفتن در کنار سام درخشانی است، او و درخشانی در قاب تلویزیون توانستند با سریال «پژمان» به زوجی دوست داشتنی تبدیل شوند و شاید شکل‌گیری این زوج موفق بود که در سینما نیز با فیلم‌های «خوب، بد جلف» و «تگزاس» تکرار شد اما جمشیدی با فاصله گرفتن از سینمای کمدی و حضور در فیلم‌هایی چون «سوءتفاهم» نشان داد که به حرفه بازیگری نگاه جدی‌تری دارد و حتی بلندپروازی‌اش در حرفه بازیگری را با حضور در صحنه نمایش ادامه داد و کاری کرد که حتی بسیاری از بازیگران قدیمی سینما جسارت انجام آن را ندارند.

در بازی او می‌توان فاصله‌گذاری دقیقی بین نقش‌های کمدی و جدی دید و حتی نقش‌های کمدی که ایفا کرده با وجود اینکه در ابتدای راه بیش از هر چیز شبیه به شخصیت پژمان در سریال «پژمان» بود به یک شکل و یکسان از سوی او پرداخته نشده‌اند. تجربه‌اش در ایفای نقش‌های جدی او را به یک پختگی رسانده که حتی می‌تواند با پرداخت دقیق در جزئیات رفتاری کاراکتری که نقشش را ایفا می‌کند به عنوان بازیگر شخصیت‌پردازی کاراکتر را در مقابل دوربین تکمیل کند و به نوعی نقش را با چهره و فیزیک خود همراه کند.

او هنوز نتوانسته در یک اثر آنطور که از یک بازیگر توانمند و با استعداد انتظار می‌رود بدرخشد اما قطعاً طی سال‌های آینده با اعتمادی که از کارگردانان و فیلمسازان مختلف کسب کرده می‌تواند به نقش‌های مهم‌تر و سخت‌تری فکر کند و بعید نیست در سال‌های نه چندان دور از او درخششی در خور جایزه بهترین بازیگر جشنواره فیلم فجر ببینیم.

نظر شما