صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب:

نمی‌شود مدعی دموکراسی بود اما در انتخابات اقلیتی بر اکثریت حاکم شوند/ سیاست خارجی در وزارت خارجه و قوای نظامی در پادگان‌ها مستقر باشد/ باید نظرات مردم را به رای بگذاریم

۱۴۰۰/۰۱/۱۴ - ۰۵:۳۰:۲۲
کد خبر: ۱۱۵۵۴۷۸
یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: در هیچ کجای دنیا دیده نمی شود که مدعی دموکراسی باشند ولی در انتخابات اقلیتی بر اکثریت حاکم شود متاسفانه نتیجه انتخابات 98 ما این بود که اقلیتی حضور پیدا کردند و اقلیتی کاندیدا بودند و اقلیتی پیروز شدند و اکثریتی منفعل شدند نام این شیوه دیگر دموکراسی نخواهد بود.

جواد امام، فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفت و گو با خبرگزاری برنا معتقد است: «بال جمهوریت نظام طی سال های اخیر آسیب زیادی دیده و این موضوع از عوامل مشکلات فعلی است.»

مشروح گفت و گو جواد امام با خبرگزاری برنا را در ادامه می خوانید. 

ضعف های ما به لحاظ ساختاری چیست؟

ساختار نظام ما بر اساس قانون اساسی دارای دو وجه مهم است و دو بال جدی جمهوریت و اسلامیت برای آن تعریف شده است. متاسفانه طی سال های اخیر شاهد این هستیم که وجه جمهوریت نظام به شدت ضربه خورده و تضعیف شده است و رکن اساسی که در جمهوریت نظام باید مورد توجه واقع شود و حضور مردم و وجه توجه به نظر مردم به همین نسبت، آسیب دیده است. مسلم است رکن اساسی هر حکومتی مردم است و بدون پشتوانه مردمی هر حکومتی، مورد تهدید واقع می شود. یکی از تهدیدات جدی که مورد توجه حکومت ما است بخصوص از بعد خارجی شکاف درون کشور است شکافی که بین مردم و حاکمیت وجود دارد و موجب طمع جدی دشمنان خارجی ما شده و باعث شده بر فشارها بیفزایند. اگر بخواهیم در نظام تصمیم گیری تجدیدنظر کنیم حتما باید نسبت به وجه مشارکت دادن مردم در نظام تصمیم گیری بازنگری کنیم.

چه بخش هایی برای رسیدن به توسعه نیازمند اصلاح هستند؟

اگر نخواهیم نسبت به نظام تصمیم گیری و تمرکز قدرت و اختیاراتی که از دولت گرفته شده و جایگاه مجلسی که باید در راس امور باشد و نیست کاری کنیم و راهی عقلانی در پیش نگیریم راهکارهای توسل به زور پاسخگو نخواهد بود و مشکلاتی که امروز متوجه کشورمان شده اصلاح نمی شود. تنها راه بازگشت به قانون و اجرای بی چون و چرا قانون اساسی است. نظام تصمیم گیری ما بهم ریخته و اختیارات از مراجع اجرایی و قانون گذار گرفته شده است و مردم نقش خود را از دست داده اند از این رو امید به اصلاح کم شده و تهدیدات روز به روز افزایش پیدا کرده است. در هیچ کجای دنیا دیده نمی شود که مدعی دموکراسی باشند ولی در انتخابات اقلیتی بر اکثریت حاکم شود متاسفانه نتیجه انتخابات 98 ما این بود که اقلیتی حضور پیدا کردند و اقلیتی کاندیدا بودند و اقلیتی پیروز شدند و اکثریتی منفعل شدند نام این شیوه دیگر دموکراسی نخواهد بود!

تغییر مشی در سیاست خارجی چطور؟ آیا از الزامات بهبود اوضاع است؟

برای توسعه نیازمند بازنگری در سیاست های داخلی و خارجی و برگزاری انتخابات آزاد و پذیرش رای اکثریت هستیم. اگر نسبت به آرا اکثریت بی تفاوت باشیم و با زور و حذف و حصر و نگاه استصوابی آنچه را که خود می پسندیم بر مردم تحمیل کنیم هیچ راهی برای توسعه پیش روی خود نخواهیم داشت. باید به سمت تنش زدایی حرکت کنیم و با حفظ حقوق و عزت مردم و کشور راهی را در پیش بگیریم که از این بن بست خارج شویم. راهی که ما انتخاب کرده ایم تا به امروز فقط هزینه داشت و مردم ما سخت در تنگنا قرار گرفته اند و عملا پشتوانه و حمایت خود را از حکومت دریغ کرده اند و ما شاهد اعتمادی که باید بین مردم و حاکمان باشد نیستیم. باید سعی کنیم سیاست خارجی در وزارت خارجه و قوای نظامی در پادگان ها مستقر باشد.

راه خروج از این بن بست ها را در چه چیز می دانید؟

راه خروج از این بن بست تجدیدنظر رسمی و عملی همه سیاست گذاران، حاکمان، برگزاری انتخابات آزاد و حذف نظارت استصوابی و رعایت حقوق مردم است. طبق فصل سوم قانون اساسی ما نمی توانیم از طرف مردم صحبت کنیم و از طرف مردم تصمیم بگیریم و از طرف مردم اجرا کنیم در حالیکه قانون اساسی راه هایی را از جمله رفراندوم پیش بینی کرده است. اگر می خواهیم از طرف مردم تصمیم بگیریم و اجرا کنیم قبل از هر چیزی باید این را به رای مردم بگذاریم و ببینیم آیا خواسته مردم همین مسیر و راهی است که تا به امروز انتخاب شده و هزینه اش را می پردازند یا نه؟!

اگر شما مسئول بودید و مسئولیتی داشتید در این شرایط چه تصمیماتی را در اولویت قرار می دادید؟

خداوند مردم را بر حق سرنوشت خود حاکم کرده و این حق را به مردم داده است و این حق به انسان داده شده است. در قانون اساسی این حق تسریع شده است و نمی توان این حق را گرفت و یا محدود کرد. اگر اسم ساختار جمهوری اسلامی باشد در کدام جمهوری حزب جایگاهی ندارد و آرا مردم به سخره گرفته می شود و مردم نمی توانند خودشان برای سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند؟! اگر مردم ولی نعمتان حاکمان هستند حاکمان نیز باید مطیع مردم باشند و نباید حس شود که مردم امر بر حاکمان هستند. 9

نظر شما