در مترو صدای پچ پچ دو پیرمرد توجهم را جلب کرد. از کمبود انسولین در داروخانه ها باهم حرف می زدند، یکی از آن ها می گفت نمی دانم با این وضعیت در آینده چه بلایی سر مردم می آید؛ از هر دری باهم صحبت می کردند و مشکلات مملکت را به یاد هم می آوردند اما در نهایت هردوی آن ها یک نظر مشترک در این خصوص و آن هم این بود: ببینیم رئیسی چه می کند!
به گزارش خبرگزاری برنا استان البرز، امروز بسیاری از مردم شاید هم عقیده با آن دو پیرمرد باشند؛ می گویند ببینیم رئیسی چه می کند، حالا که رئیسی آمده همه چیز درست می شود، این یکی دیگر همفکر خودشان است حتما وضعیت بهتر می شود یا اینکه برخی منتظر بازگشت خواننده های آنور آبی به میهن همزمان با آغاز دولت رئیسی هستند.
کسی حق ناامید کردن مردم را ندارد و مطالبه گری حق تمام اقشار جامعه است اما اگر کمی منطقی تر به ماجرا نگاه کنیم می بینیم که رئیسی هم مثل همه ما یک انسان است و نمی تواند در کوتاه مدت تمام مشکلات تلنبار شده کشور را حل کند. حکایت ما نباید حکایت آن کودکی باشد که در کوچه و خیابان از همبازی هایش کتک می خورد و منتظرمی ماند تا برادر بزرگترش حق او را از بقیه بگیرد.
ابراهیم رئیسی در حالی مسئولیت کشور را برعهده می گیرد که مردم امروز از همه چیز ناامید شده اند. پول ملی ارزش خود را از دست داده و رکود مسکن و بحران کرونا و تغییرات اقلیمی و یک تریلی مشکلات دیگر در این مملکت وجود دارد. فساد بخشی از سیستم اداری شده و آقازادگی جای شایسته سالاری را گرفته است.
هدف سیاه نمایی نیست؛ اما هیچ وقت مثل این روزها پدرها شرمنده خانواده خود نبوده و مردم نسبت به همه چیز بی اعتماد نبودند. امروز موافقین و مخالفین در این کشور زندگی می کنند و همگی منتظرند ببینند رئیس جمهور جدید چگونه با کوهی از مشکلات در کشور مقابله خواهد کرد. عده زیادی از مردم هم اعتقاد دارند که رئیسی آخرین امید است و اگر نتواند کاری برای رفاه و معیشت کند باید منتظر روزهای سخت تری بود.
هرکسی از زاویه دید خود وضعیت کشور را تحلیل می کند و مردم به نسبت سختی هایی که تحمل می کنند حق دارند مطالبه داشته باشند و یقه مسئولین را بگیرند اما انصافا باید پذیرفت که رئیسی سوپرمن و اعضای کابینه اش جنگجویان کوهستان نیستند که بتوانند در کوتاه مدت حق مردم را به آن ها برگردانند و گردن هرچه فاسد را بزنند!
با صبر و تحمل و به میدان آمدن جوانان متخصص می توان تحول و آینده بهتری را در کشور شاهد بود. یادمان نرود با ساختن محله و شهر خوب می توان کشوری بهتر ساخت و هریک از ما در هر پست و مقام و منصبی که هستیم با کار جهادی وعمل به مسئولیت و وظیفه خود می توانیم سهم زیادی در ساختن آینده ایران داشته باشیم.
بقول شهید بهشتی "در این انقلاب آنقدر کار هست که می توان انجام داد بی آنکه پست، سمت و حکم ابلاغی در کار باشد." فقط کافی علاوه بر گفتار در عمل هم دلمان برای کشور بسوزد و ملت و دولت درکنار هم برای ساختن دوباره ایران تلاش کنند.