به گزارش برنا؛ روزهای سیاه کرونا، آنقدر روح و روان مردم را تحت تاثیر قرار داده که دیگر تحمل تماشای خشم را ندارند درواقع کرونا این روزها با گرفتن جان عزیزان هر خانهای طاقت و صبر مردم را کم کرده است، وقتی هم کارگردانان بیرحمی را به تصویر میکشند، بر روان جامعه تاثیرات منفی میگذارند. سریالهای این روزهای شبکه نمایش خانگی بیش از اینکه در روزهای کرونایی سرگرمی کننده باشد زجر آور شده چراکه آنقدر قتل و آدمکشی به سادگی به تصویر کشیده شده که بیننده با دیدن آن حسابی بهم ریخته میشود.
با دیدن سریالهای نمایش خانگی با انواع روشهای قتل و آدمکشی مواجه میشویم، از خفه کردن در وان حمام تا کشتن دوست نزدیک با چند ضربه چاقو و در نهایت آتش زدن جنازه فرد، همه و همه جوری به نمایش گذاشته شده است که انگار فرد قاتل قلبی در وجودش ندارد و بیننده نیز حین تماشا چیزی جزو وحشت، استرس، اضطراب و تنش را تجربه نمیکند. هرچه پیشتر میرویم میزان خشونتهای سریالها زیاد و زیادتر میشود انگار نویسندگان و کارگردانان این فیلمها در میزان دز خشونت سریالهایشان با یکدیگر رقابت میکنند و میخواهند کل کل کنند.
"قورباغه"، "میخواهم زنده بمانم"، "زخم کاری"، "ملکه گدایان" و... از جمله سریالهایی هستند که این روزها حسابی قلب و روح و روان مردم را به بازی گرفته است البته دز ترویج خشونت در هریک از این سریالها متفاوت است در سریالی کمتر در سریالی بیشتر و یا در سریالی نوعی از آدمکشی را آموزش میدهند در سریال دیگر نوع دیگر. هرچه که هست سرگرمی نیست فقط شده عاملی برای برهم زدن آرامش مردم. به عنوان مثال فردی میگفت من بعد از دیدن سریال زخم کاری شبها کابوس میدیدیم و حسابی با دیدن این سریال ترسیدهام، یا فرد دیگری میگفت با دیدن سریال قورباغه استرس و دل آشوبگی زیادی در دلم میافتاد و بعد از اتمام هر قسمت تا چند ساعت حال روحی خوبی نداشتم. این حرفها همگی نشان میدهند این سریالها نه تنها نکات آموزشی نداشته است بلکه ریتم زندگی بیننده را نیز بهم ریخته است.
الگوگیری جامعه ما از شخصیتهای سریالها
در این باره سیما فردوسی روانشناس در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی برنا درباره ترویج خشونت در سریالهای نمایش خانگی، میگوید: در بسیاری از سریالها شاهد خشونت هستیم البته بخشی از آن مربوط به آن چیزی است که در جامعه میگذرد، چراکه هر هنرمندی اثری را خلق میکند از پیرامون جامعه به دور نیست. اما ما مجبور نیستیم هرآنچه که در جامعه میگذرد را با شدت بیشتر نشان دهیم زیرا ممکن است الگوی بدی برای جامعه باشد آن هم در جامعه ما که فیلم و سریال طرفدار زیادی دارد و مردم ما فقط به عنوان برنامه سرگرمی سریالها را دنبال نمیکنند بلکه آموزش نیز میگیرند.
او افزود: این که مردم میبینند نقش اصلی سریالها اقدامی را انجام میدهند نوعی رفتار تایید شده تلقی میکنند و افرادی هم که تاثیرپذیر هستند این رفتارها را یاد میگیرند و تقلید کرده و فکر میکنند این روش درست است.
تحلیل فیلمها توسط روانشناسان برای روشن شدن پیام اصلی اثر
این روانشناس با اشاره به اینکه اگر می خواهیم به فکر سلامت جامعه باشیم باید راهکارهایی را در نظر بگیریم که به آرامش در جامعه و خانوادهها کمک کند، گفت: نظر بنده این است که حتما بعد از فیلمها و سریالهایی که ساخته میشود میزگردهایی با حضور روانشناسان و جامعه شناسان برگزار شود تا پیام اصلی فیلم و اثر را برای مردم تحلیل و تفسیر کنند چراکه گاهی مردم پیام اصلی فیلم را دریافت نمیکنند، همچنین کارگردانان و سازندگان این اثرها در ساخت فیلم نیز از نظر روانشناسان و جامعه شناسان نیز بهره مند شوند البته قصد نقد تکنیکی فیلم را روانشناسان ندارند بلکه روانشناسان محتوا را تحلیل کنند و اثرات مثبت و منفی بررسی میکنند.
فردوسی درباره تاثیرات فیلمها برای جوانان و جوانان نیز تصریح کرد: تماشای این فیلمها توسط جوانان و نوجوانان آثار مخربی دارد چراکه این افراد یاد نمیگیرند چه طور خشم خود را کنترل و هیجاناتشان را تنظیم کنند ولی اگر قبح قضیه به شکل بزرگ به نمایش گذاشته و گفته شود که افرادی که در سریال ها به راحتی آدم می کشند مریض هستند، میتواند موثر باشد.
این روانشناس سرشناس ادامه داد: باید در سریالها آموزش داده شود تا چه طور در صورت بروز مشکل، مسئله را می توانند حل کنند و این ضعف کارگردانان و نویسندگان در فیلم سازی است که فکر میکنند با ساخت فیلمهای خشن میتوانند مخاطب جذب کنند و فیلمهایشان را به فروش برسانند.
بهتر بود از سازمان نظام روانشناسی مجوز برای ساخت فیلمها داده میشد
او از مسئولان خواست که شرایط به صورتی شود که وقتی فیلم یا سریالی در حال ساخت است از سازمان نظام روانشناسی مجوز لازم را دریافت کنند چراکه این سازمان، روانشناسان و جامعه شناسان را در کنار فیلم سازان قرار میدهد و وقتی که براساس نظرات روانشناسان فیلم ساخته شد در نهایت مجوز را برای پخش صادر کند قطعا وضعیت بهتر خواهد شد.
خشونت عامل اصلی فروش فیلمها و جذب مخاطب
علاوه بر این علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی برنا با اشاره به تاریخچه فیلمسازی در کشور میگوید: از زمانی که تولید فیلم را به صورت یک کالا درآوردیم که باید حتما به فروش برسد، بسیاری از فیلم سازان بیشتر از اینکه به محتوا توجه داشته باشند به فروش فیلم و جذب مخاطب توجه کردند. در کل دنیا خشونت در فیلمها عامل اصلی برای فروش است و در ایران نیز فیلم سازان از این روش بسیار بهره گرفته اند و در محصولات شبکه نمایش خانگی شاهد آن هستیم که بیمهابا بدون توجه به اثر آن بر مخاطب، از ابزار خشونت برای فیلمها استفاده میکنند تا فقط مخاطب جذب کنند، بسیاری از این فیلمها به صورت خانوادگی دیده میشوند و نوجوانان و جوانان زیادی مخاطب آن هستم که به دنبال آن دچار مشکلات عمیقی خواهند شد و فیلتر مناسبی برای اصلاح این فیلمهای شبکه نمایش خانگی وجود ندارد.
آسیبهای تماشای فیلمهای خشونت بار
این جامعه شناس به آسیبهایی که تماشای چنین سریالها و فیلمها به دنبال دارد اشاره کرد و گفت: مهم ترین آسیب این فیلمها تولید و بازتولید خشونت است و نوجوانان یاد میگیرند از خشونت به عنوان یک ابزار برای به کرسی نشاندن خواستههایشان استفاده کنند علاوه بر آن این فیلمها باعث میشود که سلیقه هنری مخاطب کاسته شود و از رشد و تعالی باز بماند همچنین آسیب بعدی که در بلند مدت برای افراد ایجاد میکند بروز انواع اختلالات روانی است که در دراز مدت ایجاد میشود از جمله افسردگی، اضطراب، کابوس های شبانه، احساس عدم امنیت، احساس ناکافی.
توصیه یک جامعه شناس به فیلمسازان
شریفی ضمن توصیه به مسئولان و فیلمسازان بیان کرد: ابتدا یک توصیه برای دستگاه های ذیربط و وزارت ارشاد دارم تا نظارت بیشتر بر ساخت چنین محصولاتی داشته باشند علاوه بر آن توصیه بنده به فیلمسازان این است که از روانشناس و جامعه شناسان به عنوان کسانی که متخصص هستند، استفاده کنند وقتی که قرار است سناریو نوشته شود از مشاوره روانشناسان و جامعه شناسان بهره مند شوند تا اثرات مخرب نوشتهها کاسته شود همچنین و در حین فیلم سازی حضور کارشناسان از بروز آسیبهای بعدی جلوگیری میکند.
نظارت دستگاههای ذیربط و قانونگذار در جلوگیری از ساخت فیلمهای خشن
نظارت هرچه بیشتر به ساخت چنین فیلمهایی درخواستی است که تمامی مردم خواستار آن هستند اینکه دستگاههای قانونگذار بر این موضوع هرچه سریعتر ورود کرده و از آسیبهای بیشتر این فیلمها بر جامعه جلوگیری کنند درواقع جلوی ضرر را از هرجا بگیری منفعت است.
زهره سادات لاجوردی دبیر کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی برنا، درباره ورود کمیسیون متبوع خود به این مسئله، گفت: یکی از مباحثی که در کمیسیون فرهنگی پیرامون فرهنگ و نقش آن در جامعه دنبال میکنیم، موضوع فیلمها، سریالها و شبکه نمایش خانگی است که با کمیتههایی که تشکیل شده، روی کار آمدن دولت جدید و رویکرد وزیر فرهنگ و ارشاد به این مسئله، اقداماتی نیز صورت خواهد گرفت، البته پیش از این نیز گزارشاتی داشتیم.
این نماینده مجلس شورای اسلامی معتقد است که بحث فرهنگ، معضلات و پیچیدگیهای خاص خود را دارد همچنین بسیاری از این سریالها از قبل مجوزهایشان را دریافت کردند اما باید ضابطههای مشخصی اعلام شود و اگر فیلمها و سریالها برخلاف شاخصهای مدنظر ساخته شد از پخش آن جلوگیری شود.
او ادامه داد: در جلسات کارشناسی که خواهیم داشت از صاحبان نظران مختلف و افراد در سازمان نظام روانشناسی دعوت میکنیم تا تصمیمگیری درستی در نهایت داشته باشیم.
نمایش ضعف پلیس در سریالهای نمایش خانگی
عادی انگاری خشونت و قتل تنها یکی از معضلات این روزهای صنعت فیلم سازی کشور ماست، در بسیاری از فیلمها نقش پلیس آنقدر بی اهمیت به نمایش گذاشته شده است که گویی بود و نبودش در جامعه فرقی نمیکند همین مسئله نیز نوعی ترس و اضطراب را به مخاطب القا می کند چراکه مخاطب در حین تماشای کشت و کشتار چشم انتظار حضور پلیس برای رفع آن صحنه است و برای تمام ما این لحظه تجربه شده که حین تماشای صحنههای دلهره آور فیلم منتظر سر رسیدن پلیس هستیم اما متاسفانه در فیلم های جدید کارگردانان ما را چشم انتظار میگذارند و اضطراب ما را در هنگام تماشای فیلم بیشتر و بیشتر میکنند گویا قصد ندارند که پلیس را در فیلمهایشان به عنوان حافظ امنیت مردم نشان داده شود. اینکه پلیس در دید مخاطب ضعیف جلوه داده شود اقدام درستی نیست چراکه مردم همواره پلیس را حامی و حافظ خودشان دانستهاند و ساخت چنین سکانس ها بر پیکره اعتماد مردم ضربه میزند. البته صدای پلیس نیز هم از ساخت این فیلمها درآمده است.
گلایه پلیس از فیلمسازان و کارگردانان
در این باره سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی برنا، درباره ساختهای فیلمها و سریالهایی علیه نیروی انتظامی، گفت: بسیاری از فیلمهایی که توسط نویسندگان و کارگردانان ساخته و عرضه میشود حتی یک درصد هم خدمات پلیس دیده نمیشود.
او با اشاره به اینکه در اکثر فیلمها پلیس را به صورتی نشان میدهند که فقط برخورد و دستگیری با متهمان را انجام میدهد، افزود: نیروی انتظامی صدها خدمات را در طول شبانه روز ارائه میدهد، که در فیلمها اشارهای به آن نمیشود.
سردار رحیمی معتقد است که در ابتدا برای ساخت چنین فیلمهایی که چهره پلیس را خشن نشان میدهند از مجموعه معاونت اجتماعی خودمان گلهمندیم بعد از آن از سازندگان فیلمها و سریالها گلایه داریم.
جای آموختن و آموزش این روزها در فیلمها خالی است، کشت و کشتار انگار بیشتر برای جیب تهیه کنندگان و کارگردانان سود دارد آنهایی که باید از هنرشان برای آموزش جامعه و نسل جوان استفاده کنند فیلمهایی میسازند که انواع روشهای قتل و آدمکشی و حتی خودکشی را به صورت تضمینی یاد میدهند. یادمان رفته که مخاطب این فیلمها جوانان و نوجوانان هستند و باید الگوی خوبی را برایشان ترسیم کنیم.
انتهای پیام/7