به گزارش برنا؛ مهمانان برنامه صبح پارسی امروز به مناسبت روز جهانی ناشنوایان و روز بزرگداشت مولانا جلال الدین محمد بلخی درباره این دو موضوع صحبت کردند. در بخش اول برنامه صبحگاهی صبح پارسی نرجس سیمرغ مترجم معروف زبان اشاره به مناسبت روز جهانی ناشنوایان به عنوان مهمان برنامه حضور یافت. سیمرغ گفت: حدودا ۱۲ سال پیش با زبان اشاره آشنا شدم.ما در خانواده ناشنوا نداریم و به خاطر علاقه ام وارد این عرصه شدم و ابتدا به صورت سرگرمی زبان اشاره را در پی گرفتم و فکر نمی کردم به این مسیر ادامه دهم اما وقتی ناشنوایان را میبینم انگیزه میگیرم الان ۸ سال است زبان اشاره را تدریس می کنم.
وی تصریح کرد: بر اساس اعلام سایت های معتبر جهانی حدودا ۱۳۰ زبان اشاره در دنیاوجود دارد. کشورهایی که زبان اصلیشان هم مشترک است هم ممکن است زبان اشاره های مختلف وجود داشته باشد.این زبان در همه جای دنیا برابر نیست،البته یک زبان اشاره بین المللی هم داریم که برای ارتباط ناشنوایان خارجی با یکدیگر کمک کننده باشد. هرکشور زبان اشاره خاص خودش را دارد و من هم با زبان اشاره فارسی ایرانی کار می کنم. مترجم زبان اشاره با پیشنهاد راهکارهایی برای ارتباط بهتر با ناشنوایان گفت: زبان اشاره سخت ولی در عین حال شیرین است.
اگر زبان اشاره را نمی دانیم برای ارتباط با ناشنوایان باید مستقیم با آن ها صحبت کنیم تا لب خوانی برایشان راحت باشد نه اینکه نیم رخ باشیم. بخش زیادی از تفهیم ناشنوایان از روی لب خوانی است اما متاسفانه کرونا شرایطشان را خیلی سخت کرده است.ارتباط چشمی، حالت صورت، بودن در نور و لبخوانی باز می تواند برای ارتباط موثر تر با ناشنوایان کمک کننده باشد. اگر باز هم نتوانستیم ارتباط خوبی با آن ها برقرار کنیم باید برای آن ها بنویسیم.صبور باشید و ناشنوایان را درک کنید، آن ها به شدت نیاز به برقراری ارتباط با شنواها و درک شدن دارند.
سیمرغ ادامه داد: در کشور، سازمان و انجمن مخصوص به مترجمان نداریم. اگر از مترجمان اشاره حمایت کنیم در برنامه هایی که نیازبه مترجم هست راحت تر می توان مترجم را درخواست کرد. در حال حاضر ناشنوایان اگر بخواهند مترجم پیدا کنند به مکان هایی مثل کانون زبان اشاره و... مراجعه کنند. در بخش دوم برنامه نسترن صفاری کارشناس ادبیات فارسی به مناسبت سالروز بزرگداشت مولوی به بررسی و تحلیل نی نامه این شاعر پرآوازه پرداخت و اظهار داشت: مهم ترین اثر مولانا مثنوی است به آن مثنوی ۷۰ من کاغذ می گفتند چون ۲۶ هزار بیت دارد اما مولانا همه حرفش را در ۱۸ بیت اول زده است و اگر آن را بفهمیم همه مثنوی را فهمیده ایم و مابقی آن توضیح و تفسیر این ۱۸ بیت است.
چون مولوی با قرآن زیاد عجین بوده از این ویژگی قرآن این ایده را برداشته است. صفاری درباره اهمیت شنیدن در ادبیات تصریح کرد: دنیای اطرافمان را از طریق حواسمان می شناسیم که اکثر آن ها در بخش بالایی بدن قرار میگیرد. کسی که نمی شنود نمی تواند حرف بزند برای همین است که کسی سالک باشد اول باید بشنود تا یاد بگیرد و مسیرش را آغاز کند. پیامبران شنواترین گوش را دارند وحی برای همین به پیامبرنازل می شده است چون بهترین شنوایان بودند میتوانستند خوب حرف بزنند و مردم را هدایت کنند.
وی افزود: همه شعرا دیوان اشعار خود را با یاد و نام خدا آغاز کرده اند اینکه مولانا با نی نامه مثنوی را آغاز کرده است به این دلیل است که این بشنو همان بسم الله است ولی نوعش با دیگران فرق دارد. ذات خدا گفتن و ذات انسان شنیدن است.در قرآن اشاره شده است که بسیاری از افراد در دنیای دیگر کر، کور یا لال هستند ولی به خدا می گویند ما که در دنیا اینطور نبودیم.
خدا می گوید شما در دنیا هم کر و کور و لال بوده اید و در نتیجه کر بودن، لال بودن و بعد از نفهمیدن می آید. کارشناس ادبیات فارسی در پایان در پاسخ به این سوال که چرا دیگر شخصیت هایی شبیه به مولانا در دنیای امروز تکرار نشدند بیان کرد: برای اینکه ما دو چیز را در زندگی گم کرده ایم؛انسان ما بین ازل و ابد است و این درد مولانا بود، اگر انسان ازل و ابد را گم کند اصل را گم می کند و احساس تنهایی و غربت می کند درست مثل بچه ای که از مادرش جدا شده و غریب شده است که به عقیده مولانا این گریه از فراق است.
صفاری ادامه داد: ما در زندگی به دنبال اصل می گردیم ولی ازل و اصل را فراموش کرده ایم. ازل و ابد در یک چرخه است و مولانا در تمام زندگی به دنبال ازل بوده است.