به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، ترجمهی آلمانی رمان «مکتب دیکتاتورها» در 1938 در زوریخ منتشر شد، اما نسخهی ایتالیایی آن بیستوچهار سال بعد، یعنی سال 1962، منتشر شد. این رمانِ استعاری داستان دو امریکایی مشکوک است؛ یک جوجهدیکتاتور و دیگری مشاور ایدئولوژیک او. این دو برای آموختن شگردها و رموز دیکتاتوری به اروپا، سرزمینی که در زمینهی دیکتاتوری تجربههایی غنی دارد، سفر کردهاند. در سفر خود با یک تبعیدی ایتالیایی آشنا میشوند که عمر خود را در راه مبارزه با دیکتاتوری گذرانده است. گفتوگوی سهنفرهی طنزآمیزی میان این دو امریکایی و تومازو در میگیرد. رشتهی این گفتوگو در دست تومازو است که بیشک خودِ سیلونه است. این واقعیت به گفتههای تومازو اعتباری قابل ملاحظه میبخشد، زیرا برآمده از تجربههای عملی سیلونه در راه مبارزه با دیکتاتوری است.
مهدی سحابی، مترجم و نویسنده و نقاش و مجسمساز، در 15 بهمن 1322 در قزوین به دنیا آمد. وی دورهی دبیرستان را در تهران گذراند و وارد دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد تا در رشتهی نقاشی تحصیل کند، اما تحصیل در این دانشکده را نیمهکاره رها کرد و به ایتالیا رفت و در فرهنگستان هنرهای زیبای رم مشغول تحصیل کارگردانی سینما شد، اما پس از مدتی آنجا را نیز رها کرد. سپس به کار روزنامهنگاری، بازیگری و عکاسی پرداخت و در آخر به ترجمهی آثار ادبی روی آورد و نقاشی کرد. سحابی به زبانهای ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی مسلط بود و آثار نویسندگان بزرگ و متفاوتی را به فارسی ترجمه کرد. ترجمهی در جستوجوی زمان ازدسترفته، اثر سترگ مارسل پروست، مهمترین ترجمهی سحابی بهشمار میرود. سحابی 18 آبان 1388 در پاریس درگذشت.
بخشهایی از کتاب:
از زمانیکه به دلایل سیاسی مجبور به ترک مینهم شدم، در زوریخ زندگی میکنم. کشور کوچک سوییس اکنون در طول دو سوم مرزهای خود با کشورهای همسایه است که رژیمهای دیکتاتوری دارند (زمان نگارش این سطور بهار 1939 است). با این همه، شهر زوریخ همچنان محل برخورد مسافرانی است که از گوشه و کنار جهان به آن رو میآورند. بدیهی است که همهی اینان مردمانی جالب و قابل اعتماد و سر به زیر نیستند. برای احتراز از گفتوگو با افراد ناشناسی که به سراغم میآیند مدتهاست شیوهای را در پیش گرفتهام که جایی برای بحث و جدل باقی نمیگذارد و در عین حال کسی را هم نمیرنجاند: به آنهایی که به مسائل سیاسی علاقهمندند میگویم که چندیست فقط و فقط به ادبیات میپردازم، و به آنهایی که دوستدار ادبیاتاند عکس این را میگویم، یعنی اینکه با توجه به شرایط موجود، تنها و تنها به سیاست فکر میکنم. البته همانگونه که گاهی برایم پیش آمده، عیب این دودوزهبازی این است که اگر نشریهای اظهاراتم را چاپ کند، تصویری که از من ارائه میشود تصویر نهچندان خوشایند فردی با روحیهی متزلزل و بیثبات است؛ اما تن دادن به این از خودگذشتگی به آسودگی ناشی از آن میارزد.
انتهای پیام//