صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

گزارش هفته؛

جایگاه زن در آثار نمایشی

۱۴۰۰/۱۰/۳۰ - ۰۵:۰۳:۰۰
کد خبر: ۱۲۸۸۰۱۱
بی تردید نمایش جایگاه زن در ادبیات نمایشی و نوع نمایش و‌پرداخت در انواع مدیا از تئاتر و سینما گرفته تا آثار نمایشی و غیر نمایشی تولیدی در رسانه ی ملی ،تاثیر بسزایی در معرفی زوایای مختلف زن ایرانی و ماموریت های مختلف و موثرش در خانواده و در جامعه ایی دارد که امروزه به جرات می توان گفت نقش زن و مرد در آن به مساوات توزیع شده است که اگر این اتفاق به درستی نمایش داده نشود بی مهری تمام عیار برای زنی است که چه در مقام مادر و چه در مقام زن و حتی در غالب دختران گاهی کاتالیزور های موثر در شکل گیری هر رخداد اجتماعی و حتی سیاسی و اقتصادی هستند اگر نگوییم در نمونه هایی هم بر راس هرم اتفاقات مهم حضوری پر رنگ و به جا دارند.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و خبرگزاری برنا در گفت‌وگو با چند سینماگر مسئله بی مهری  علیه زنان را در آثار سینمایی و تأثیر این آثار در جامعه مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه می‌خوانید:

رویا افشار: نمایش تصویر غیر واقعی از زنان در آثار سینمایی، نوعی خشونت فرهنگی علیه آن‌هاست

رویا افشار بازیگر سینما و تئاتر در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: برخوردی که سینمای ما با زن دارد همان برخوردی است که در جامعه با آن صورت می‌گیرد و همانطور که در جامعه با وجود هویتی که دارد قرار نیست هویتی برایش تعریف شود در سینما هم قرار نیست پرداخت درستی به شخصیت‌های زن داشته باشیم.

افشار تصریح کرد: اگر پرداختی به معضلات زنان در سینما صورت گیرد بسیار اندک و انگشت‌شمار است و تنها سینماگرانی به این موضوع پرداخته‌اند که خیلی مستبد نگاه می‌کنند و باقی پرداخت‌ها کاملاً ساده‌انگارانه و پیش پا افتاده است. منظور من از فیلمسازان با نگاه مستبد به جامعه روشنفکر سینماگر ما برمی‌گردد که چون جامعه ما در شرایطی خاص قرار دارد افراد در حوزه‌های مختلف تفکر سعی دارند استبدادی عمل کنند تا در هر جریان فکری حل نشوند و یا جریان‌های مختلف آن‌ها را به نفع خود مصادره نکنند.

این بازیگر در ادامه گفت: در دوران جنگ تحمیلی وقتی قرار بود از بزرگی یک شهید در اثری سینمایی بگوییم به سراغ مادر یا همسرش می‌رفتیم و اجر و قربی که این مادر و همسر داشتند به شهید وجهه‌ای نورانی‌تر می‌داد اما تمام پرداخت‌های ما به شخصیت زنان در همین محدوده باقی ماند و این در حالی است که ما علاوه بر مادران و همسران شهدا در حوزه‌های مختلف زنان کارگر، متخصص، پزشک و... بسیاری داریم که متأسفانه سینمای ما توجهی به آن‌ها ندارد چرا که سینما امروز به یک هنر سفارشی تبدیل شده است.

او افزود: نه تنها سینما که هر هنر دیگری می‌تواند به معضلات جامعه بپردازند و نقشی سازنده داشته باشد و سینما هم با نگاهی درست به مردم و جامعه می‌تواند در حل مشکلات و معضلات سازنده عمل کند. خشونت علیه زنان تنها برخورد فیزیکی محسوب نمی‌شود، قرار نیست حتماً زنی را در آتش بسوزانند یا با چاقو تهدیدش کنند که بگوییم خشونتی علیه زنان رخ داده، خشونت می‌تواند برخوردهای غیرانسانی باشد. زن را اگر به عنوان انسان نگاه نکنیم محدودیت‌هایی برای او قائل می‌شویم و اگر همین نگاه را به مرد هم داشته باشیم برای او محدودیت‌هایی قائل خواهیم شد که در رفتار، گفتار، شغل و هویت اجتماعی‌اش تأثیرگذار است و این محدودیت‌ها منجر به برخوردهای این دو با هم می‌شود که تا امروز در جامعه ما منجر به کنار گذاشتن زن یا نپرداختن به مسائل آن شده است.

بازیگر فیلم سینمایی «سرکوب» در ادامه تأکید کرد: در سینمای ما شاید چند اثر معدود را بتوان نام برد که آثاری به یاد ماندنی و تأثیرگذار در حوزه خشونت علیه زنان هستند. فیلم «عروس آتش» یکی از این آثار است. فیلمی که خسرو سینایی نگاهی فوق‌العاده به مسئله‌ مطرح شده در فیلم دارد و مشخص است که او جامعه را با نگاهی تحلیلی بررسی کرده و به کشف معضلاتش رسیده و حال با نگاهی هنری اثری درخشان و در خور ساخته است. متأسفانه ما امروز در آثار سینمایی‌مان موضوعات را سخیف می‌کنیم و هنگامی که به سراغشان می‌رویم هم نگاهی سازنده نداریم. وقتی زن را در اکثر آثار سینمایی با اجبار هویت بخشیدن به خانواده یا ارتباط سکانس‌ها وارد قصه می‌کنیم و هیچ باری از درام را به دوشش نمی‌اندازیم خود یک خشونت فرهنگی علیه زنان می‌تواند به حساب بیاید و به نظر من در هنر سفارشی این خشونت را می‌توان به وضوح دید. پرداختن به شخصیت زنان در آثار سینمایی به طوری که هیچ ربطی به جامعه ندارند را هم می‌تواند مصداق خشونت علیه زنان دانست.

بهنام بهزادی: نقش فرهنگ در بحث زنان موثر است!

بهنام بهزادی کارگردان سینما در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، در پاسخ به این پرسش که آیا در آثار سینمایی ما کاراکترهای زن به آنچه که در جامعه می‌بینیم شباهتی دارند یا خیر، گفت: من به یک نگاه کلی و عمومیت بخشیدن یک مفهوم به کلیت سینما اعتقادی ندارم. به طور کل یک مفهوم را نمی‌توان در یک تعریف کلی برای سینما مورد ارزیابی قرار داد که آیا پرداخت درستی در سینمای ما نسبت به آن صورت گرفته یا خیر. به نظر من در سینمای ایران برخی فیلم‌ها پرداخت درستی نسبت به کاراکتر زن داشته و برخی فیلم‌ها اینگونه نبوده‌اند.

بهزادی درباره پرداختن به مبحث خشونت علیه زنان در سینمای ایران گفت: بخش مهمی از موضوع خشونت علیه زنان به جنبه‌های فرهنگی و بخش دیگر به مباحث قانونی مربوط می‌شود. تا امروز بخش عمده‌ای از این موضوع در سینمای ایران حول و حوش روابط فرهنگی آدم‌ها که نتیجه‌اش خشونت علیه زنان بوده، روایت شده که البته هنوز هم این بحث در سینمای ما جای کار دارد و می‌توان آثار سینمایی متعددی در این زمینه تولید کرد.

او افزود: جنبه کاملاً مغفول مانده این موضوع به بحث قانون برمی‌گردد و ما کمتر شاهد فیلم‌هایی هستیم که قانون را مورد انتقاد قرار داده باشند. پیش از پرداختن به این موضوع باید به نکته‌ای اشاره کرد؛ به صورت عمومی مسئله‌ای که وجود دارد این است که ما شاید در حقیقت باری را روی دوش سینما قرار داده‌ایم و مسئله‌ای را به آن تحمیل کرده‌ایم که فراتر از ظرفیتش است. طی این سال‌ها شاهد هستیم که سینما را مجبور کرده‌اند به مسائلی بپردازد که دیگر رسانه‌ها و هنرها کمتر توان و امکان پرداختن به آن موضوعات را داشته‌اند و همین اتفاق باعث شده ما سینما را رفته رفته به یک رسانه تبدیل کرده‌ایم و انتظاری که از آن داریم بسیار فراتر از حدی است که می‌توان از سینما انتظار داشت.

کارگردان فیلم سینمایی «وارونگی» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: قطعاً سینما این قابلیت و پتانسیل را دارد که به موضوعاتی چون خشونت علیه زنان بپردازد اما باید بدانیم که سینما در وهله نخست یک هنر است و باید در همین حیطه حرکت کند ولی طی سال‌های گذشته به مرور انتظار و توقعی از آن به وجود آمده که گویا موظف است مسائلی را مطرح کند که بسیاری از آن‌ها جایگاه‌ طرحشان در سینما نیست و زمینه‌های دیگری را برای مطرح شدن می‌طلبند اما به دلیل نبود شرایط و عدم امکان نقد قانون این بار روی دوش سینما افتاده و باعث شده در نهایت با سینمایی مواجه باشیم که چون نمی‌تواند با صراحت مسئله‌اش را مطرح کند به صورت استعاری و با کنایه به موضوعات می‌پردازد و فیلم‌ها کاملاً به آثاری تبدیل شده‌اند که فقط مشغول کنایه و غُر زدن هستند و نهایتاً گلایه می‌کنند و اصلاً مشخص نیست مخاطبان این آثار چه کسانی هستند.

بهزادی تصریح کرد: سینمای ما با محدودیت‌های بسیاری مواجه است و علاوه بر وزارت ارشاد و دیگر نهادهای فرهنگی متأسفانه امروز به جایی رسیدیم که قوه قضاییه هم به مسئله نظارت بر فیلم‌ها ورود کرده و مستقیماً درباره اکران یا عدم اکران آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کند. این شرایط و ممیزی‌های متعدد از اصلی‌ترین عوامل تبدیل کردن سینما به رسانه‌ای برای کنایه و غُر زدن است و می‌بینیم هنر هفتم در کشور ما به سمتی رفته که کارکرد اصلی خود را از دست داده و از هدف اصلی‌اش دور شده است و حتی توان پرداختن به مسائلی چون خشونت علیه زنان را ندارد.

این کارگردان در پایان تأکید کرد: بحث خشونت علیه زنان را در جامعه‌مان موضوعی کاملاً جدی می‌دانم که همانطور پیش‌تر تأکید کردم به اعتقاد من بخش اعظمی از این ماجرا از یک ساختار فرهنگی معیوب می‌آید که در آن انسان‌ها دانسته یا نادانسته علیه زنان دست به خشونت می‌زنند. خشونت علیه زنان دامنه گسترده‌ای دارد و به شکل کلامی، فیزیکی و... می‌توان این خشونت را در جامعه شاهد بود که متأسفانه ما تقریباً درباره همه این مباحث به لحاظ فرهنگی آگاهی‌بخشی اندکی داریم و به لحاظ حقوقی نیز قوانین بازدارنده‌ای را شاهد نیستیم.

حسین شهابی: سینما موثرترین هنر برای فرهنگ‌سازی است

حسین شهابی، کارگردان سینما، در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: کاراکترهای زنی که در سینما شاهد هستیم نسبت به تلویزیون شباهت بیشتری به واقعیت دارد و در تلویزیون زن هیچ نسبتی با واقعیت ندارد و بیشتر شاهد یک کاریکاتور از زن هستیم که به لحاظ توانایی فکری هیچ شباهتی به آنچه که در جامعه می‌بینیم ندارد و به لحاظ ظاهری نیز همینطور است.

شهابی تصریح کرد: تا زمانی که این نگاه و سیاست در کشور حاکم است تلویزیون همین وضعیت را دارد و با تغییر مدیران نیز هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد و نمی‌توان انتظار داشت تحولی رخ دهد اما در سینما فیلمسازانی که واقع‌نگر هستند و تلاش می‌کنند واقعیات را به تصویر بکشند زن را به واقعی‌ترین شکل ممکن در آثار سینمایی‌شان به تصویر می‌کشند اما در سینمای تجاری ما همان نگاهی به زن وجود دارد که در سینمای پیش از انقلاب هم شاهد بودیم و حتی به نظر من وضعیت نسبت به قبل بدتر شده و زن در سینمای تجاری ما با وجود حجابی که دارد آرایشی غلیظ و وسوسه‌انگیز در چهره‌اش است که فقط همان کارکرد ابزاری پیش از انقلاب را در اثر شاهد هستیم.

این کارگردان درباره بحث خشونت علیه زنان در آثار سینمایی گفت: اثر چندانی به یاد نمی‌آورم که نگاهی درست به موضوع خشونت علیه زنان داشته باشد اما فیلم سینمایی «کاغذ بی‌خط» نمونه خوبی است که به این موضوع پرداخته است. به عنوان یک بیننده اگر بخواهم نگاهی به آثار اخیر سینما داشته باشم به نظرم تعداد آثار با کیفیت در این زمینه بسیار اندک است و حتی فکر می‌کنم سینماگران دغدغه‌مند در این زمینه نیز بسیار انگشت‌شمار باشد چراکه ما جامعه‌ای مردسالار داریم و همین مردسالاری طبیعتاً به سینما نیز تسری پیدا می‌کند چون سینماگران و فیلمسازان هم از همین جامعه هستند و همان نگاه را در آثارشان دنبال می‌کنند.

کارگردان فیلم سینمایی «روز روشن» در ادامه تصریح کرد: در بین هنرها و دیگر ابزارهای فرهنگی سینما موثرترین هنر در فرهنگ‌سازی است و قطعاً این قابلیت و پتانسیل در آن وجود دارد که بتواند نقشی سازنده در مباحثی چون خشونت علیه زنان داشته باشد اما باید یک نکته مهم را مدنظر داشته باشیم و بدانیم یک فیلم نمی‌تواند جامعه را دگرگون کند و تحولات بزرگی به وجود آورد، فیلم‌ها و هر هنر دیگری زیرساخت‌های فرهنگی را دگرگون می‌کنند و سینما در این بین همانطور که اشاره کردم موثرترین هنر است.

این کارگردان در ادامه تأکید کرد: در جامعه سنتی ما خشونت علیه زنان به وضوح قابل مشاهده است و قطعاً این معضل بیشتر به چشم می‌خورد اما در شهرهای مدرن‌تر این نگاه را کم‌تر شاهد هستیم. رفتاری که با یک خانم جوان در تهران شاهد هستیم نسبت به رفتاری که در شهرستان‌ها با بانوان صورت می‌گیرد بسیار متفاوت است اما در شهرهای بزرگ هم این نگاه را نمی‌توان یک نگاه ایده‌آل دانست و ما به لحاظ فرهنگی و قانونی نیاز به تغییراتی اساسی داریم.

شهابی با اشاره به اینکه از دو منظر فرهنگی و قانونی می‌توان به موضوع خشونت علیه زنان پرداخت، گفت: در سینمای ما بیش از هر چیز موضوع خشونت علیه زنان با نقد قانون دنبال شده است و فیلمسازانی که این معضل را در بسترهای فرهنگی دنبال کرده‌ باشند بسیار اندک هستند. بیشتر آثار سینمایی ما نقد قانونی و ایدئولوژیک به خشونت علیه زنان داشته‌اند و خشونتی عریان را به تصویر کشیده‌اند که نمونه موفقی از این آثار فیلم «خانه پدری» کیانوش عیاری است که شاید مخاطب اصلی این آثار را بتوان قانون‌گذاران و ایدئولوژیست‌ها دانست. اینگونه آثار قطعاً ارزش خاص خود را دارند اما تعداد آثاری که موضوع خشونت علیه زنان را در بسترهای فرهنگی دنبال کرده‌ باشند همانطور که تأکید کردم اندک هستند و شاید دلیل اصلی آن کنکاش و تحقیق باشد که لازمه اینگونه آثار است.

او افزود: بخش زیادی از آموزه‌های فرهنگی ما هیچ ارتباطی با حکومت و سیاست حاضر ندارد و ما خیلی از مسائل خود را باید زیر سایه سیاست و قوانین که حاکم است حل کنیم. فیلمساز باید نگاهش را فرهنگی کند و اگر قرار است فقط به قانون ایراد بگیریم و حرف‌های تکراری بزنیم نه تنها به سازندگی و تغییر آن منجر نمی‌شود بلکه زیستن در این شرایط را هم سخت‌تر می‌کند. تحقیق، پژوهش و مطالعه نیاز به یک دلسوزی و دغدغه‌مند بودن دارد که در هر کشوری چنین افرادی بسیار اندک هستند و به همین دلیل در کشور ما هم همینطور بوده و کمتر اثر و کمتر فیلمسازی را می‌بینیم که چنین نگاهی دنبال کند و به خوبی موضوع را مورد تحقیق و پژوهش قرار دهد.

شهابی در پایان گفت: زبان بسیاری از فیلمسازان امروزمان را درک نمی‌کنم و حتی نمی‌دانم چه می‌گویند. فیلمسازان جوان بسیاری هستند که با یک اثر مطرح می‌شوند و چون تهیه‌کنندگان این افراد را وارد سینما کرده‌اند سرمایه آن‌ها را جهت‌دهی می‌کند و به سمت و سویی می‌روند که می‌بینیم امروز شبیه آن‌ها در سینمای ما بسیار زیاد است. ساختن فیلم‌های اجتماعی که به معضلاتی چون خشونت علیه زنان بپردازد کاری به شدت سخت است چراکه حمایتی از اینگونه آثار صورت نمی‌گیرد و اگر هم دولت برخی مواقع قصد حمایت دارد ممکن است فیلمسازان خوب با حمایت دولت زاویه داشته باشند و به همین دلیل این موضوع معمولاً مغفول می‌ماند. به شخصه همیشه سعی من بر این بوده که معضلات را با تحقیق و پژوهش ریشه‌یابی کنم و معمولاً در آثاری که ساخته‌ام همیشه نقش اصلی را زنان بر عهده داشته‌اند.

کاوه صباغ‌زاده: معضلات به ابزاری برای وجهه دادن به فیلمسازان تبدیل شده‌اند/ نشان دادن ایده‌آل‌ها می‌تواند بیشتر از پرداختن به واقعیت‌ها فرهنگ‌ساز باشد

کاوه صباغ‌زاده، کارگردان سینما، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: از آنجا که قرار نیست سینما عین واقعیت را به تصویر بکشد من به شخصه علاقه دارم اگر قرار است به مسئله‌ای بپردازیم و زنان را در جامعه به تصویر بکشیم بهتر است زنانی را به تصویر بکشیم که می‌خواهیم چهره‌ ایده‌آلی از آن‌ها را در جامعه نشان دهیم.

صباغ‌زاده خاطرنشان کرد: زن‌های مختلفی در جامعه زندگی می‌کنند و اینکه چقدر در پرداختن به زندگی زنان در فیلم‌هایمان به واقعیت نزدیک شده‌ایم نیاز به یک بررسی دقیق دارد که شاید جامعه‌شناسان درباره آن بتوانند اظهار نظر بهتری داشته باشند. قطعاً سینما قابلیت این را دارد که به مسائلی چون خشونت علیه زنان بپردازد اما اعتقاد من بر این است که به جای به تصویر کشیدن واقعیت صرف بهتر است ما برای فرهنگ‌سازی به دنبال نشان دادن قابلیت‌های برتر زنان باشیم و ایده‌آل‌ها را نشان دهیم.

او افزود: نمایش ایده‌آل‌ها به نظر من در فرهنگ‌سازی تأثیر بهتری دارد تا نشان دادن واقعیت و تنها پرداختن به معضلات و مشکلات. وقتی یک فیلمساز به سراغ ایده‌آل‌ها می‌رود با ممیزی‌های کمتری مواجه است و همانطور که پیش‌تر اشاره کردم ترجیح من به شخصه به عنوان کارگردان بر این است که صرفاً به جای پرداختن به واقعیت‌ها، بهتر است ایده‌آل‌ها را به تصویر کشید.

این کارگردان در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: اگر پرداختی به موضوع خشونت علیه زنان در سینما شاهد بودیم بیشتر معطوف به نقد قوانین حاکم بر جامعه بوده و فیلمسازان توجه کمتری به فرهنگ‌سازی داشته‌اند. به عنوان مثال اگر قتل ناموسی را مطرح کرده‌ایم اشاره‌مان به قوانین بوده که چرا قانون پیش‌بینی‌هایی برای پیشگیری این اتفاقات نداشته و معمولاً این نگا‌ه‌ها با دافعه‌هایی از سوی حکومت همراه بوده که در نهایت به نتیجه مثبتی ختم نشده است.

کارگردان «رمانتیسم عماد و طوبا» تأکید کرد: در کشورهای پیشرفته اگر بخواهیم درصدی از آثار تولید شده به این شکل با موضوع خشونت علیه زنان یا مسائلی از این دست وجود داشته باشد نهایتاً 20 تا 30 درصد به نقد قانون پرداخته می‌شود و فیلمسازان بیش از هر چیز به مباحث فرهنگی می‌پردازند و مسائلی مطرح می‌کنند که جامعه باید برابر اتفاقات چه عملکردی داشته باشد یا چه راهکاری برای جلوگیری از اتفاقات تلخ وجود دارد. از آنجا که ما معمولاً در آثار سینمایی‌مان نشانی از راهکار نمی‌بینیم سال‌هاست که فیلم‌هایی با این موضوع ساخته می‌شوند و همچنان هر سال شاهد افزایش خشونت به شکل‌های مختلف هستیم.

صباغ‌زاده درباره عدم پرداختن به مسائل فرهنگی در فیلم‌های سینمایی گفت: شاید یکی از اصلی‌ترین دلایل تنبلی فیلمسازان باشد. فیلمسازان ما بیش از اینکه به تحقیق و پژوهش و بررسی معضلات و پیدا کردن ریشه‌ها فکر کنند به این مسائل اهمیت می‌دهند که چگونه خودشان به عنوان طرفداران حقوق مدنی، حقوق زنان و کودکان تبدیل شوند. هدف اکثریت فیلمسازان ما در برخورد با معضلات فرهنگی و مفاهیم مختلف استفاده از این مفاهیم به نفع پیدا کردن وجهه‌ای اجتماعی برای خود است. به همین دلیل سعی فیلمسازان بیش از هر چیز نشان دادن عین واقعیت است و همین مسئله باعث شده تا ما سینمایی به شدت واقعیت‌زده داشته باشیم که هیچ راهکار و ایده‌آلی نشان نمی‌دهد.

او در پایان گفت: با این نگاه البته فیلم‌های خوبی هم ساخته شده است که شاید به لحاظ هنری و سینمایی حائز اهمیت باشند اما تأثیرگذاری اجتماعی از این آثار معمولاً حاصل نمی‌شود. فعال حقوق زنان یا قعال مدنی شدن خود موضوعی جداگانه است و سینماگر پیش از هر چیز باید هنرمند باشد و هنرمند اگر دغدغه سازنده بودن و فرهنگ‌سازی داشته باشد در اثرش به ایده‌آل‌ها می‌پرداز یا حتی راهکار و راه حل ارائه می‌دهد. پرداختن به ایده‌آل‌ها یکی از کارهای است که در هالیوود صورت می‌گیرد و می‌بینیم که در فرهنگ‌سازی برای آن‌ها چه تأثیر مثبتی داشته است.

السا فیروزآذر: فیلمسازان اندکی را می‌توان نام برد که به موضوع خشونت علیه زنان پرداخته‌اند

السا فیروزآذر، بازیگر و کارگردان سینما و تئاتر، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: خشونت علیه زنان موضوعی جدی در جامعه ما است و پائین نگاه‌داشتن و تحقیر زنان و به نوعی عدم توجه به حقوق آن‌ها در جامعه خشونتی علیه زنان به وجود آورده و تا جایی که من به یاد دارم همواره این خشونت در جامعه ما وجود داشته است.

فیروزآذر خاطرنشان کرد: نگرش تحقیرآمیز به زنان که منجر به بروز خشونت در جامعه علیه آن‌ها می‌شود در فرهنگ و سنت ما ریشه دارد و بسیاری از شهروندان حتی به عوامل خشونت علیه زنان اعتقاد دارند و می‌توان آن را مسئله‌ای ریشه‌ای دانست که از همان دوران کودکی آن را می‌آموزیم. معدود خانواده‌هایی را می‌توان یافت که نگاه‌های سنتی علیه زنان را کنار می‌گذارند، برای زن احترام قائل هستند و جایگاه آن را می‌شناسند.

این بازیگر با اشاره به نگاه سینماگران ایرانی به مسئله خشونت علیه زنان گفت: در سینمای ما فیلمسازان معدودی هستند که به این موضوع پرداخته‌اند که البته همین فیلمسازان کسانی هستند که چندان اجازه کار ندارند و حتی در بسیاری مواقع اشخاص مختلف دست به تخریب این فیلمسازان زده‌اند. در بین معدود فیلم‌های ایرانی با این موضوع دو فیلم «دو زن» و «زن دوم» را می‌توانم مثال بزنم، این دو فیلم تفاوت بسیاری با هم دارند. فیلم «دو زن» اثری است درباره دو زن که به یکی از آن‌ها که استعدادی متوسط داشته، بال و پر داده شده و زنی دیگر که پرهایش شکسته و فیلم «زن دوم» روایتگر قصه مردی است که با دو زن ازدواج کرده و من به شخصه چنین نگاهی را نمی‌پسندم و علاقه‌ای به این نوع نگاه ندارم. یکی دیگر از فیلم‌هایی که بارها به عنوان اثری شاخص در این مورد نام برده می‌شود فیلم «شوکران» است و به اعتقاد من همین فیلم هم با نگاهی کاملاً مردسالارانه قصه‌اش به پایان می‌رسد.

او افزود: خشونت علیه زنان را نباید محدود به رفتار خشونت‌آمیز با زنان مثل کتک زدن، فحاشی و... بدانیم. خیانت مرد به همسرش، نگاه‌های کاملاً جنسی به زنان و مسائلی از این دست را هم باید مصداق خشونت دانست که متأسفانه در فرهنگ ما نقشی پر رنگ دارند و می‌بینیم که همچنان مردان به همین شکل تربیت می‌شوند. همه ما بارها شنیده‌ایم که رفتارهای نادرست مردان با همسران‌شان را با چنین جمله‌هایی مثل «او مرد است و باید این رفتار را از او انتظار داشت» توجیه کرده‌اند. با این توجیهات نمی‌توان به گرم بودن کانون خانواده‌ها امیدوار بود و متأسفانه سینمای ما هم به این موضوع مهم نگاهی سازنده ندارد و تعداد فیلم‌هایی که بخواهند نگاه درستی به این مسئله داشته باشند به نظر من بسیار اندک و انگشت‌شمار هستند که فیلمسازانی چون تهمینه میلانی را می‌توان از این دست فیلمسازان دانست که به کوچک‌ترین مسائل مهم در این بحث پرداخته‌ و موشکافی کرده‌اند.

این بازیگر تصریح کرد: فیلم‌های بسیاری را در سینمای ایران می‌توان نام برد که در ظاهر ضد زن نیستند اما واقعاً در مضمون و محتوا ضد زن عمل می‌کنند. به عنوان مثال فیلم «بادیگارد» که اثری خوش ساخت است به لحاظ فکری در همین بحث ضد زن عمل می‌کند. در سکانسی شاهد هستیم مرد (پدر) نشسته و مادر یا دختر پاهای او را که در جایگاه یک انسان بزرگ قرار گرفته و فرشته‌ها در خدمتش هستند ماساژ می‌دهند و به او سرویس می‌دهند و در واقع در این صحنه زنان هیچ هستند. چنین سکانسی خود اشاعه خشونت علیه زنان است و به‌طور کل سعی دارد زنان را عقب افتاده بار بیاورد و این نگاه‌ها باعث می‌شود تعداد زنانی که ازدواج‌‌های ناموفق دارند بسیار زیاد شود یا حتی زنان ازدواج نکردن تا سنین بالا را تجربه می‌کنند و به نوعی وضعیت نابسامان فکری برای‌شان به وجود می‌آید که خود را باور ندارند و به هیچ‌عنوان مستقل نیستند و متأسفانه حتی زنانی که در جایگاه مدیر قرار می‌گیرند و به ظاهر مستقل هستند اگر توجه کنید در جامعه ما همان نگاه زن را در خود دارند.

بازیگر فیلم سینمایی «تسویه حساب» در ادامه اظهاراتش گفت: اگر قرار است نگاهی جامعه‌شناختی در آثار سینمایی ما وجود داشته باشد باید این نگاه با مناسبات اجتماعی ما مناسب باشد و نگاه جامعه‌شناختی در جامعه ما با دیگر کشورها متفاوت است. به نظر من نگاه درست جامعه‌شناختی در آثار سینمایی ما وجود ندارد و آنچه که من به شخصه شاهد هستم متوجه می‌شوم که در 90 درصد آثار سینمایی ما مسئله‌ای چون تحقیق و پژوهش به هیچ‌عنوان جدی گرفته نمی‌شود و در نهایت یک ذوق و قریحه و شناختی سطحی وجود دارد و با همین ذوق و شناخت دست به ساخت اثر می‌زنند. تحقیقات جامعه‌شناسی، روانشناسی و آسیب‌شناسی در سینمای ما متأسفانه بسیار کم است ولی با توجه به شناختی که نسبت به خانم تهمینه میلانی دارم می‌دانم که ایشان در این زمینه تحقیق و پژوهش دارند و به دقت مسئله‌ای که در فیلم‌شان قرار است مطرح شود را با تحقیق و بررسی مطرح می‌کنند که به همین دلیل شاهد هستیم حاصل کار مورد استقبال عموم مردم و به خصوص زنان قرار می‌گیرد. اگر از آثار تهمینه میلانی استقبال می‌شود به این دلیل است که او نگاهی دقیق و کارشناسی به موضوع زنان دارد و همین باعث می‌شود که او به شخصه مثل یک بازیگر معروف باشد اما متأسفانه در بسیاری از فیلم‌های ما زن یک مترسک است و نقش چندانی در قصه ندارد.

این بازیگر در ادامه درباره نقش محدودیت‌ها در عدم پرداختن به موضوعات مختلف درباره زنان گفت: یک سینماگر برای پرداختن به معضلات اجتماعی باید از روانشناسان، جامعه‌شناسان و متخصصان متعدد در زمینه‌های مختلف پرس‌وجو کند و تحقیقات کاملی انجام دهد تا اثرش پیام و تأثیرگذاری خوبی داشته باشد. هنرمندان باید راهکاری به جامعه ارائه دهند و حتی قانون را نقد کنند و به قانونگذار از زوایای مختلف معضلات را به عنوان هنرمند گوشزد کنند و حتی به تغییر قوانین کمک کنند. با این حال متأسفانه با وجود همه معضلاتی که احساس می‌شود هنرمندان چندان توجهی به این مسائل ندارند و بیش از هر چیز با توجه به وضعیت اقتصادی بدی که در آن قرار داریم، همین موضوع مشکلات اقتصادی مدنظر هنرمندان قرار گرفته است. حتی اگر یک کارگردان و نویسنده مولف، با سواد و دغدغه‌مند در سینمای ایران وجود داشته باشد قطعاً اثرش می‌تواند در جامعه تأثیری مثبت و سازنده داشته باشد.

او افزود: تلویزیون ما از جامعه و آنچه که مردم در زندگی خود تجربه می‌کنند فاصله گرفته و نمی‌توانیم در آثار این رسانه شاهد واقعیات باشیم. بسیاری مواقع وقتی یک اثر تلویزیونی را شاهد هستم خنده‌ام می‌گیرد که چطور کارگردان و فیلمنامه‌نویس چنین نگاهی به جامعه دارند. پوشش بازیگران در آثار تلویزیون بسیار بی دقت، غیر اصولی و ضد فرهنگ است. برخی مواقع شاهد ترویج نوعی پوشش هستیم که اصلاً مناسب نیست یا حتی مسائلی مثل الفاظ نادرست که بارها در تلویزیون تکرار شده و به نوعی در خدمت فرهنگ‌سازی در جهتی مخرب قرار گرفته است. ما هنوز در همین مسائل ابتدایی فرهنگی عقب‌مانده‌ هستیم؛ مسائلی چون خشونت علیه زنان که دیگر جای خود دارد. متأسفانه در بسیاری از آثار تلویزیونی ما اتفاقاتی چون خیانت به زن از سوی همسر یک حق مسلم برای او در نظر گرفته می‌شود.

بازیگر فیلم سینمایی «سوپر استار» در پایان تأکید کرد: علاوه بر همه مسائل اجتماعی، محدودیت‌ها و عدم تحقیق و پژوهش بحث مشکلات مالی و اقتصادی نیز مطرح است که می‌تواند منجر به کم‌کاری در این زمینه شود. سازمان‌های دولتی می‌توانند از سینماگران حمایت کنند چرا که یک سینماگر به تنهایی نمی‌تواند در همه زمینه‌ها هزینه کند و در بسیاری مواقع برای صرفه‌جویی مجبور است بخش تحقیق و پژوهش را کنار بگذارد. اگر قرار است سینمایی داشته باشیم که فرهنگ‌سازی کند و به مردم مسائل مختلف فرهنگی را آموزش دهد لازم است از سینما و سینماگران حمایت شود. امروز در سینما و تلویزیون نشانی از فرهنگسازی دیده نمی‌شود و مسائلی چون آداب شهرنشینی، آپارتمان‌نشینی، دوست‌یابی، ازدواج، رفتار درست با خانواده و... را در آثارمان نمی‌بینیم و اگر هم چنین نشانه‌هایی دیده شود، رفتار و آدابی ترویج می‌شود که دیگر کارایی ندارد و به نوعی منسوخ شده است.

مریم مقدم: سانسور، موجب نادیده گرفته شدن بخشی از جامعه شده است/ امکان به تصویر کشیدن زندگی بسیاری از زنان جامعه در سینمای ایران وجود ندارد

مریم مقدم بازیگر، نویسنده و کارگردان سینما در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: خشونت را می‌توان مهم‌ترین مشکل جامعه امروز ما دانست. در واقع خشونت در فرهنگ و رفتار روزمره ما نهادینه شده و بخش عمده‌ای از این رفتار بیمار که در واقع ابزاری برای کنترل و سرکوب ضعیف‌تر است و می‌تواند از طرف اشخاص یا حتی نهادهای صاحب قدرت به دیگران اعمال شود؛ این قدرت میتواند برگرفته از مقام بالاتر، سن بالاتر و یا حتی جنسیت، دین و قومیت متفاوت باشد. متاسفانه در کشورهایی با سیستم مردسالار این خشونت ها حمایت قانونی دارد و بسیار فراگیر است در صورتیکه اینگونه رفتارها، در کشورهای متمدن جرم محسوب می شود.

مقدم تصریح کرد: به طور کل تیغ تیز خشونت بیش از هر چیز به سمت زنان، کودکان و دگرباشان جنسی است و این سه گروه در یک جامعه مردسالار طبقه فرودست به حساب می‌آیند. پس از این سه گروه می‌توان حیوانات را هم در این دایره گنجاند که اتفاقاً خشونت بالایی را علیه آن‌ها در کشورمان شاهد هستیم.

این بازیگر در ادامه درباره نگاه آثار سینمایی به زنان جامعه در سال‌های اخیر گفت: در برخی آثار سینمایی ما چهره‌ای واقعی از برخی زنان جامعه می‌بینیم اما بخش بزرگی از جمعیت ما و به خصوص زنان ایرانی همواره نادیده گرفته شده‌اند. شکل‌گیری این وضعیت و نادیده گرفته شدن برخی از افراد جامعه چند دلیل مشخص دارد؛ اولین دلیل را می‌توان قوانین سانسور دانست، به این معنی که ما اجازه نداریم چهره‌ واقعی خیلی از زنان جامعه‌مان را در سینما نمایش دهیم. زنانی قوی در جامعه وجود دارند که با تفکرات و سبک زندگی مورد نظر خودشان زندگی می‌کنند اما امکان به تصویر کشیدن این زنان در سینمای ما به دلیل سانسور وجود ندارد.

او افزود: دلیل دیگر به نویسنده‌ها و فیلمنامه‌نویس‌ها برمی‌گردد که اکثر آن‌ها مرد هستند و درصد زیادی از مردان ایرانی شناخت کافی از زنان ندارند و ناخواسته زن‌ها را واقعی ترسیم نمی‌کنند. علت این اتفاق بیش از هر چیز به سبک زندگی ما برمی‌گردد که از همان دوران کودکی تفکیک جنسیتی داریم و پسر و دختر را از هم جدا می‌کنیم تا هیچ‌کدام هیچ‌وقت شانس شناخت جنس مخالف را نداشته باشند و همین وضعیت باعث شده حتی خیلی از افراد مادر و خواهر خود را هم نشناسند و فاصله زیادی با آن‌ها داشته باشند.

بازیگر فیلم سینمایی «قصیده گاو سفید» در ادامه در پاسخ به این پرسش که سینمای ایران تا امروز چه اندازه به موضوع خشونت علیه زنان پرداخته، گفت: تا امروز تلاش‌هایی برای پرداختن به این موضوع صورت گرفته و معدود کارگردان‌هایی هستند که فیلم‌هایی با این موضوع در چارچوب‌هایی که می‌شود حرف زد ساخته‌اند ولی تا زمانی که یک نظام فرهنگی و یک حامی قدرتمند پشت یک زیرمتن و یک دغدغه فرهنگی نباشد اتفاقی در راستای فرهنگ‌سازی برای عموم مردم رخ نمی‌دهد و جسته و گریخته هر چند سال یک فیلم با این موضوع ساخته می‌شود و تأثیری ندارد. سینمای ما در واقع یک سینمای کاملاً دولتی است و وقتی بیشتر سرمایه‌ها برای ساخت فیلم‌های ایدئولوژیک صرف می‌شوند نباید انتظار داشته باشیم که جریانی فرهنگی در این زمینه شکل بگیرد.

مقدم با اشاره به شرایطی که محدودیت‌ها در سینمای ایران به وجود آورده، اظهار داشت: در یک فضای آزاد کاری و تولید محصولات فرهنگی که در واقع هیچ رانتی وجود ندارد و بحث خودی و غیر خودی مطرح نیست، رقابتی سالم شکل می‌گیرد و این رقابت به خودی خود در بالا رفتن کیفیت و سلامت فیلمنامه تأثیر می‌گذارد که بخش مهمی از این سلامت به صداقت اثر برمی‌گردد. صداقت در یک فیلمنامه به معنای تحقیق و پژوهش و گفتن واقعیت‌ها و افشاگری است اما وقتی ملاک و معیار فراهم شدن سرمایه تولید فیلم و دریافت مجوز تولید فیلم داشتن ارتباط یا ایدئولوژی‌های مشخص در فیلمنامه است دیگر نمی‌شود انتظار داشت که آثاری صادقانه و واقعی ساخته شود.

این بازیگر با اشاره به اینکه در سینمای ایران امکان پرداختن دقیق و سازنده به موضوعاتی چون خشونت علیه زنان وجود ندارد، تأکید کرد: محدودیت‌ها و خط قرمزها، سینما را از نمایش واقعیت‌های زندگی دور می‌کند و وقتی اجازه شنیدن حرف‌های متفاوت که بخش مهمی از هنر و دموکراسی است فراهم نباشد مسلماً با پرداختن به بخشی از واقعیت و نادیده گرفتن دیگر بخش‌ها نمی‌توان به تحلیل کامل و درست امیدوار بود.

او افزود: اگر قانون حامی هر حرفی باشد هیچ مانعی برای گفتن مسائل مختلف برای هنرمندان باقی نمی‌ماند. قطعاً فرهنگ و سنت هر ملتی قابل تغییر و قابل رشد و تکامل است. در واقع اگر نگاه عقب‌‌افتاده‌ای در جامعه وجود دارد باید قواعد و قوانینی را مقصر اصلی دانست که طی سال‌هایی طولانی تغییر نکرده‌اند. متمدن‌ترین ملت‌های امروز جهان در گذشته‌شان قرون وسطا دارند که آن را پشت سر گذاشته‌اند. هیچ ملتی را از همان ابتدا نمی‌توان صاحب فرهنگی پیشرو و دموکرات دانست چرا که برای رسیدن به این موقعیت لازم است سنت‌های اشتباه و فرهنگ بیمار را به چالش کشید. اصلی‌ترین دلیلی که فیلمساز و بطور کل هنرمند به عنوان یکی از عوامل فرهنگساز، تلاشی در جهت تغییر نمی‌کند این است که از حمایت قانون بهره‌مند نیست و نه تنها تشویق نمی‌شود بلکه در صورت تلاش تنبیه می‌شود و هیچ انگیزه‌ای چه مادی چه معنوی برایش باقی نمی‌ماند.

بازیگر فیلم سینمایی «احتمال باران اسیدی» خاطرنشان کرد: به نظر من بخش مهمی از فرهنگ همان ارزش‌های اجتماعی، هنجارها و باورهایی هستند که اصلاً آن‌ها را به ارث نبرده‌ایم و کاملاً اکتسابی هستند. به عنوان مثال ما نوعی رفتار و پوشش را 50 سال گذشته در کشورمان داشته‌ایم که امروز دیگر این رفتار و پوشش را شاهد نیستیم، پس سنت‌ها و باورهای فرهنگی به راحتی با تغییر قوانین تغییر شکل داده‌اند. در برخی کشورهای اروپایی که شاهد رعایت قوانین مدنی و حقوق برابر انسان‌ها هستیم طی شاید کمتر از صد سال اخیر این قوانین و قواعد شکل گرفته و آن‌ها حتی دورانی چون قرون وسطا را پشت سر گذاشته‌اند. قطعاً در گذشته این کشورها هم رفتارهایی چون آزار حیوانات، آزار زنان و کودکان و... وجود داشته است. پس این اتفاقات و ناهنجاری‌ها که امروز در جامعه‌مان شاهد هستیم را نمی‌توان ژنتیکی دانست و قانون است که می‌تواند به ما بیاموزد که حقوق زنان، کودکان، حیوانات و انسان‌های متفاوت را محترم بدانیم. رانندگی درست، رعایت حق تقدم، احترام به انسان‌ها و... آدابی است که می‌توان آموخت و به مرور فرهنگ را تکامل بخشید.

مقدم در پایان اظهاراتش گفت: در یک دنیای ایده‌آل تغییر و گفت‌وگو باید همزمان و پابه‌پا شکل بگیرد و حتماً قدم اول را باید قوانین متفاوت و پیشرو بردارند. بالطبع در سینمای آزاد هم به همین شکل است و در این شرایط است که سینماگران تشویق می‌شوند دست در دست قانون در راستای رشد و مدنیت اثر خلق کنند. اصطلاح معروفی وجود دارد که می‌گوید "خشونت، خشونت به بار می‌آورد"، همه ما این اصطلاح را شنیده‌ایم و به نظر من جمله‌ای است که باید آن را جدی بگیریم. شرایط اقتصادی، بایدها و نبایدهای اجباری در جامعه خشونت به بار می‌آورد و به هیچ‌وجه از مردم در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار دیگری داشت. همه ما اعم از مردم عادی و حتی مروجان خشونت باید برای بهتر شدن شرایط عادت‌های خشونت‌آمیز زندگی‌مان را تغییر دهیم.

بیژن میرباقری: سینمای صنعتی تصویری واقعی از زن ارائه نمی‌دهد/ تأثیر اجتماعی یک فیلم به بحث گروه‌های مخاطب پیام بستگی دارد

بیژن میرباقری کارگردان سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: باید یک واقعیت را قبول کنیم که تصویر زن در دنیای واقعی و به طور کل در ادبیات با تصور جمهوری اسلامی ایران از زنی که انتظار دارد متفاوت است.

میرباقری خاطرنشان کرد: در واقعیت تصویری که از زن داریم شکل‌های بسیار متفاوتی دارد و ما زنان موفق و ناموفق بسیاری را در جامعه می‌توانیم پیدا کنیم که هر شکلی از آن منطبق با فرهنگ عمومی مردم است و در کل اکثریتی را می‌توان از زن در جامعه دید که بازتابش را به طور کل در ادبیات، سینما و تلویزیون کم‌تر شاهد هستیم که دلیلش را می‌توان خودسانسوری‌هایی دانست که نویسندگان به خاطر ملاحظات گروه‌های نمایشی یا نوشتاری در نظر می‌گیرند.

او افزود: ما هیچ‌گاه نمی‌توانیم به آنچه که می‌خواهیم، در سینما و به طور کل در ادبیات دست پیدا کنیم. اما در فیلم‌های کوتاه پرداخت درستی را نسبت به مسائل مختلف از جمله موضوع خشونت علیه زنان شاهد هستیم که شاید اصلی‌ترین دلیل این اتفاق مخاطبان اندک فیلم‌های کوتاه باشد که محدودیت چندانی ندارند و دست فیلمسازان برای پرداختن به مسائل مختلف بازتر است.

این کارگردان تصریح کرد: سینمای صنعتی، سرگرم‌کننده و پر مخاطب تصویری واقعی از زن ارائه نمی‌دهد و اگر هم این تصویر واقعی در اثر وجود داشته باشد تلاش‌هایی فردی است که خیلی ساده، به راحتی فراموش می‌شود و تأثیر چندانی ندارد. به عنوان مثال ما سال گذشته فیلمی به نام «شنای پروانه» داشتیم که در آن شاهد خشونت علیه زنان بودیم اما این فیلم هیچ‌گاه به یک جریان تبدیل نمی‌شود چرا که جامعه زنان در کنار فیلم قرار نمی‌گیرند و درباره آن گفت‌وگو نمی‌کنند و هیچ جریان فکری در جامعه به وجود نمی‌آید.

او افزود: فیلم‌های ما فقط اکران می‌شوند و پس از نمایش هیچ بحثی درباره‌شان شکل نمی‌گیرد و ما شاهد جریانی اجتماعی نیستیم. به همین دلیل آثار هر چقدر باکیفیت باشند و هر چقدر پرداخت درستی به یک مسئله داشته باشند خیلی زود فراموش می‌شوند. ما در تلویزیون برنامه‌های گفت‌وگو محور بسیاری داریم اما در بین همه برنامه‌ها یک برنامه هم نمی‌توانیم پیدا کنیم که تفکر اجتماعی فیلمسازان را نقد کند و بگوید که مثلاً در فیلم «شنای پروانه» چه نگاه اجتماعی وجود دارد و یا به این بپردازد که اگر ما در قانونمان به برخی نکات توجه داشتیم هیچ‌گاه چنین اتفاقاتی رخ نمی‌داد. به این دلیل است که فیلم‌های ما به محصولی فرهنگی برای ترویج یک طرز تفکر تبدیل نمی‌شوند.

این کارگردان در ادامه گفت: معمولاً فیلمساز ضرورتی برای نقد قانون احساس نمی‌کند و بیش از هر چیز تمایل دارد به امر فرهنگی توجه داشته باشد و به معضلات اشاره کند و بگوید که چنین معضلاتی وجود دارد. باید جامعه پسافیلم در مورد اثر گفت‌وگو کند. به عنوان مثال در بحث خشونت علیه زنان باید جامعه زنان، قانون و شرع و ... درباره فیلمی که به این موضوع پرداخته به صحبت بپردازند تا به نقطه جدیدی برسند و موجی ایجاد شود. در تأثیرگذاری یک اثر سینمایی بر جامعه این پارامترها مهم‌تر از دیدگاه فیلمساز هستند و اینچنین است که بحث قانون و معضلات اجتماعی که در یک فیلم مطرح شده می‌تواند پس از نمایش آن در جامعه نیز نقشی سازنده داشته باشد.

کارگردان فیلم سینمایی «ربوده شده» درباره موضوع خشونت علیه زنان در جامعه امروز ایران گفت: این یک موضوع جدی در کشور ما و البته همه جوامع بشری است و به نظر من این موضوع را باید بحثی جدی در همه کشورهای دنیا دانست. قانون به هر شکل در جوامع مختلف به انسان‌ها اجازه می‌دهد این خشونت را نسبت به زنان بروز دهند و به نظر من حداقل در کشورهای خاورمیانه که این موضوع جدی‌تر است باید با ابزارهای فرهنگی این موضوع را به بحثی جدی در جامعه تبدیل کرد تا بستری فراهم شود تا با ورود انسان‌های جدید در عرصه قانون شاید تغییراتی سازنده باشیم.

میرباقری در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: سینما می‌تواند این گفت‌وگوی مهم را آغاز کند و همانطور که پیش‌تر اشاره کردم مشکل اصلی این است که مسائل مطرح شده توسط فیلم‌های سینمایی در جامعه ما تبدیل به حوزه تفکر نمی‌شوند و برای تبدیل شدن به چنین حوزه‌ای لازم است جامعه‌شناسان، روانشناسان، آسیب‌شناسان و دیگر گروه‌های مخاطب پیام درباره مباحث مطرح شده در فیلم، شرایط اجتماعی و همچنین قوانین بحث کنند و اتفاقی تازه رقم بزنند.

او در پایان افزود: متأسفانه جامعه ما تا امروز حوصله این کار را نداشته ولی شاهد هستیم که در جوامع پیشرفته این اتفاق رخ می‌دهد. به عنوان مثال می‌توان به ساخت سریال «Big little lies» اشاره کرد که بحث خشونت علیه زنان را مطرح می‌کند و آنقدر مورد استقبال قرار می‌گیرد که مخاطبان به نویسنده سفارش می‌دهند که ساخت این اثر ادامه پیدا کند و می‌بینیم این مبحث به اشکال مختلف دوباره در قالب آثار نمایشی مثل فیلم و سریال یا فصلی دیگر از این سریال ادامه پیدا می‌کند. برای تأثیرگذاری باید اصلاحاً بده‌بستانی وجود داشته باشد و ارتباطی بین مخاطب و فیلمساز احساس شود اما متأسفانه در کشور ما تماشاچی در زمانی مناسب نسبت به فیلم واکنش نشان نمی‌دهد.

انتهای پیام //

نظر شما