چند سالی است که بازیگران هم به اندازه کارگردانان جوان به دنبال اتفاقات نو در کارنامه شان جسارت پذیر شده اند و این فرصتی است تا از بازی های تکراری، نقش های تکراری و آدم های تکراری در سینما نجات پیدا کنیم.
فیلم «برف آخر» به کارگردانی امیرحسین عسگری که برداشتی از جلال آباد محمد صالح علاء می باشد آخرین فیلم در این موقعیت و جغرافیای سرد است و اولین فیلم در این ژانر ، یک فیلم سخت برای کارگردانی که نگاه مستندگونه دوربینش موازی با سوژه فیلمنامه به یک موفقیت نسبی دست پیدا کرده است و آن ها روابط میان شخصیت ها می تواند مکملی بر ساز و کار یک فیلم خاص باشد.
بدیهی است که یوسف فیلم «برف آخر» با بازی امین حیایی یکی از متفاوت ترین تجارب بازیگری او می باشد و برای این نقش درونگرا امین حیایی در اوج دوران پختگی اش در دنیای بازیگری به دنبال یک بلند پروازی ویژه است اگرچه حیایی برای این نقش به سراغ سال ها تجربه و آموخته هایش در دنیای بازیگری رفته است اما پر واضح است که کنجکاوی و کوشش بازیگر در به دست آوردن کاراکتر در موقعیت ویژه قصه عاملی موثر تر در یک اتفاق مبارک برای بازیگر است.
از سوی دیگر مجید صالحی که سال ها با او خندیده ایم در تلاش های اخیرش برای ایفای نقش های جدی و خاص به یک فرصت ایده آل دست پیدا کرده است تا ابعاد جدیدی از بازیگری را در کارنامه اش به تصویر بکشد . خلیل با بازی مجید صالحی قبل از اینکه یک فرصت پر چالش در بازیگری محسوب شود زخمی است که بازیگر مجبور است آن را به تن بیازماید تا در اجرای آن از هر گونه ادا و اطوار و حتی درشت نمایی های غیر قابل باور دوری کند.
فیلم در شرایط سخت ساخته شده است و طبیعی است که در کارگردانی فیلم ، کارگردان خودخواسته به سمت قاب های مستند برود اما این قاب های زیبا و عکس هایی که در فیلم با وسواس خاص کارگردان کنار هم چیده شده است گاهی اوقات از جنس بازی ها فاصله می گیرد و هرچه فیلم پیش می رود این نقیصه کمرنگ می شود و سرمای فیلم همانطور که خالق اثر می خواهد تماشاگرش را می برد.
شاید یکی از جذاب ترین پایان بندی های فیلم های امسال جشنواره را در «برف آخر» تجربه کردیم چراکه مشخصا خالق فیلمنامه خوب می داند از ترکیب عاشقانه های فیلمش چیزی متفاوت تر از هرآنچه تا به حال دیده ایم می خواهد.
انتهای پیام//