صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

بانوی هنرمندی که با صدای گیرایش نقش ها را ماندنی کرد

۱۴۰۰/۱۲/۰۶ - ۱۴:۴۵:۴۱
کد خبر: ۱۳۰۲۴۶۴
سید رضا اورنگ منتقد سینما و تلویزیون به مناسبت درگذشت رفعت هاشم‌پور یادداشتی منتشر کرد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، متن یادداشت سید رضا اورنگ به شرح زیر است:

روزگار عجیبی است با اتفاقات باورنکردنی و رویدادهای تلخی که باید آن را پذیرفت و باور داشت.

چند ماهی بود که می خواستم درباره بانویی توانا با صدایی گیرا و زیبا مطلبی بنویسم تا حدودی خود را از زیر دین این بزرگوار بیرون بیاورم،اما کرونا فرصت نمی داد،چون هر بار عزیز هنرمندی از دست می رفت و مجبور می شدم درباره تازه درگذشته بنویسم.

امروز درگذشت حزن انگیز بانو رفعت هاشمپور مرا وادار کرد تا بنشینم و مطلب ناتمام را تمام کنم،اما با کمی تغییر.هرچند که بسیار دوست داشتم در زمان حیات ایشان بنویسم و منتشر کنم.

هنرمندانی مانند رفعت هاشمپور،بعداز رحلت شان به دنیای باقی نیز،هنرشان دیدنی و شنیدنی است.مرگ ظاهری دارند،اما نام،یاد و هنرشان همیشه ماندنی است.

از کودکی عاشق سینما بودم.تعداد فرارها و غیبت هایی  که از مدرسه داشتم برای رفتن به سالن های تاریک،اما جذاب سینما را به یاد ندارم،حتی کتک ها و اخراج هایی را که برای این عشق، خورده و تجربه کرده بودم.

هرچند صدای زیبا و تاثیرگذار بانوهاشمپور در هر فیلم و سریالی جلوه گر بود و مخاطب را مسحور می کرد،اما ترنم صدای او روی لب های سوزان هیوارد،برایم بسیار جذاب و زیباترین آهنگ و ترانه ای بود و هست که تاکنون دیده و شنیده ام.

تمام بازیگران دوران باشکوه سینمای کلاسیک را دوست داشته و دارم، اما سوزان هیوارد و بازی اش را با اینکه مانند بقیه بازیگران جایزه نگرفته بود و نامی تر از وی بسیار بودند،خیلی دوست داشتم و از دیدن اش لذت می بردم.

آنچه مرا بیش از بازی جلب این هنرپیشه جذاب و فقید کرد،صدای دوبلور بزرگی بود که روی لب های او مترنم بود.بی شک اگر صدای جادویی بانورفعت هاشمپور روی چهره و نقش این بازیگر نبود،هرگز تا این حد به او علاقه مند نمی شدم.

شاید برای نسل امروز باورنکردنی باشد که من در عرض تنها دوهفته بارها به دیدن فیلم «می خواهم زندگی کنم» با بازی سوزان هیوارد و شنیدن صدای بانوهاشمپور رفتم.

آن زمان،نه آهی در بساط داشتم و نه پول توجیبی چشمگیری،اما بیش از نود درصد آن خرج سینما رفتن می شد،چون عاشق اش بودم و هستم.

بازی سوزان هیوارد در فیلم «می خواهم زندگی کنم» چشمگیر بود،اما آنچه مرا محو فیلم می کرد و بارها مجبورم کرد به دیدن این اثر بنشینم،صدای جذاب و مسحورکننده ای بود که جای این بازیگر حرف می زد.

هیوارد بازی خاصی در این فیلم داشت که با نقش آفرینی اش در دیگر آثار متفاوت بود،اما جذاب تر از بازی،صدای مخملی  و گیرای بانو هاشمپور بود که مرا مسخ و مست می کرد.

دوبله نبود،جادویی به تمام معنا بود که همه را مسحور می کرد و می کند.خنده ها،گریه ها،فریادها و...این بازیگر سرشناس آمریکایی با دوبله یک بانوی هنرمند ایرانی به دل می نشست.

بدون دوبله بانوهاشمپور،مطمئنا بیش از یک بار به تماشای این فیلم و بازیگرش نمی نشستم.

اکنون نیز نسخه ای از آن فیلم را دارم که هنگام دلتنگی نگاه می کنم و با این صدای جادویی آرامش پیدا می کنم.

در فیلم «می خواهم زنده بمانم» سوزان هیوارد نقش زنی را بازی می کرد که قرار بود به جرم قتل اعدام شود،هرچند که با صدای مرحوم هاشمپور،مدام فریاد می کشید که من بی گناهم.این طنین جادویی همان لحظه اول مرا به عنوان مخاطب مجاب کرد که این زن بی گناه است،هرچند که به اعدام محکوم شد و در نهایت او را به سمت مرگ سوق دادند.

در صحنه ای گیرا و به یادماندنی در این فیلم،سوزان هیوارد در زندان با فرزند اش ملاقات می کند.این صحنه حال تمام مخاطبان را بدون استثنا دگرگون می کرد و اشک گوشه چشمان شان می نشاند که من نیز مستثنی نبودم.

سوزان هیوارد در این صحنه پس از بازی با دلبند اش،او را روی زانو می نشاند،تکانش داده و با صدای زیبا و معصومانه بانوهاشمپور می خواند:«از بابلتون تا بیبلتون پونزده مایله».

این صحنه،بازی زیبای سوزان هیوارد و طنین صدای بانوهاشمپور، آنچنان تاثیگذار بود و هست که آن زمان هر لحظه روی لبانم مترنم بود و امروز نیز گاهی به ترنم در می آید.

آن زمان رسم نبود دوبلورها جلوی دوربین ظاهر شوند تا چهره آنان را ببینیم.اینترنتی هم نبود مثل امروز سرچ کنیم و هرکه را که بخواهیم ببینیم و آنچه را که دوست داریم بشنویم.فقط می دانستم صاحب این صدای گیرا بانورفعت هاشمپور است.

همیشه او را در قامت سوزان هیوارد دیده و می بینم.امروز نیز که به خاطر درگذشت حزن انگیزاش عکس های او دست به دست می چرخد،اما همچنان او را در همان قد و قامت می بینم و خواهم دید.

خداوند به همسر هنرمندش استاد جلال مقامی صبر دهد،زیرا تنها کسی که با تمام وجود می داند مرحومه رفعت هاشمپور کیست،فقط اوست.

خداوند این بانوی هنرمند و بی حاشیه را که با صدای دلنشین اش من و مانند من را به سالن های تاریک سینما کشاند تا عاشق سینما شویم و همچنان نیز باشیم،بیامرزد و در جنت، ماوا دهد.

نظر شما