صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

خبرگزاری برنا بررسی می‌کند

مسئولان تاکیدات رهبر انقلاب را پشت گوش انداختند/ ماجرای نامه ۵ هزار دانشجو نخبه به رهبری در سال ۹۷ چه بود؟

۱۴۰۰/۱۲/۲۱ - ۰۰:۰۱:۳۱
کد خبر: ۱۳۰۸۱۱۳
در سال ۹۷ گروهی از جوانان نخبه انقلابی برای خروج کشور از شرایط موجود طرحی را برای نجات کشور در بخش‌های مختلف آماده کردند به دنبال آن پویش جوانان انقلاب اسلامی شکل گرفت و نامه‌ای نیز برای مقام معظم رهبری نوشتند و گفتند که در ما خدمت انقلابیم.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا؛ سال 97 درست بعد از خروج آمریکا از برجام، کشور با شرایط متفاوتی روبه رو شده بود و اعمال تحریم‌های جدید توسط ترامپ، رئیس جمهور مجنون ایالات متحده شرایط را در ایران بیش از هر زمان دیگری سخت‌تر کرده بود. مشکلات اقتصادی، نوسانات بازار، روند صعودی قیمت ارز، طلا و ... باعث شده بود عرصه نه تنها برای اداره کشور توسط مدیران دولتی، بلکه برای مردم نیز تنگ‌تر شود. در همان زمان گروهی از جوانان نخبه انقلابی برای خروج کشور از شرایط موجود طرحی را برای نجات کشور در بخش‌های مختلف آماده کردند به دنبال آن پویش جوانان انقلاب اسلامی شکل گرفت و این جوانان نخبه اعلام کردند که آمادگی دارند طرح‌های خودشان را در اختیار مدیران دولتی جهت اجرایی شدن و ایجاد شرایط بهتر در کشور قرار دهند. نامه‌ای نیز برای مقام معظم رهبری نوشتند و گفتند که در ما خدمت انقلابیم.

بعد از آن نیز رهبر معظم انقلاب در سخنرانی 22 مرداد ماه سال 97 خود در جمع اقشار مختلف مردم، بیان کردند: حدود 5 هزار نفر دانشگاهی به بنده نامه نوشتند، امضا کردند، می‌گویند ما در خدمت انقلابیم، درخدمت شماییم، آماده‌اییم، آماده‌‌اند. ما نیرو کم نداریم، نیروی انسانی کم نداریم الحمدالله کشور غنی است از لحاظ نیروی انسانی، خب از این‌ها استفاد شود، از این کمک‌ها خواسته شود. انشاءالله کارها انجام گیرد.

اما سرانجام پویش جوانان انقلاب اسلامی چه‌شد؟ بعد از تاکیدات رهبر انقلاب مسئولان از این جوانان نخبه استفاده کردند؟ به طرح‌های این جوانان برای بهبود وضع موجود، توجهی شد؟ به دنبال پاسخ به سوالات با سید محمدرضا سلیم بهرامی مسئول پویش جوانان انقلاب اسلامی به گفت‌وگو نشستیم تا از اتفاقات سال 97 و پویش بیشتر برایمان بگویند.

برنا: آقای بهرامی در ابتدا از پویش جوانان انقلاب اسلامی بگویید که با چه هدفی شکل گرفت؟

بهرامی: سال 97، پویش جوانان انقلاب اسلامی بر پایه بازگشت به ایدئولوژی انقلاب اسلامی شکل گرفت و براساس آن می‌خواست راه‌های برون رفت از مشکلات را ترسیم کند و کشور را به سمت حقیقت انقلاب اسلامی سوق دهد. چراکه معتقد بودیم در شرایط هستیم که واقعیت و حقیقت انقلاب اسلامی در ساختارهای سخت افزاری و نرم افزاری کشور عملی نشده و ما چیز دیگری را عمل می‌کنیم که سبب نارضایتی مردم شده است. همچنین راه اندازی این پویش همزمان شده بود با پاره کردن برجام توسط ترامپ، که جو روانی نامناسبی بین آحاد مردم شکل گرفت، وضعیت اقتصادی بهم خورد و قیمت دلار افزایش پیدا کرد. در این شرایط جوانان نخبه، جوانانی که صاحب اندیشه و فکر در حوزه‌های مختلف بودن دست به دست هم دادند و اعلام کردند که هستند و می‌توانند راهی را ترسیم کنند و تضمین دهند که می‌توانیم با تمام مشکلات موجود در کشور در شرایط ایده آل قرار می‌گیریم. دیدگاه ما این بود در سختی می‌توانیم شکوفاترین حالت ممکن را برای کشور ترسیم کنیم. از سراسر کشور جوانان، اساتید و کارشناسان در حوزه‌های مختلف طرح‌هایی را جمع آوری کردند که بر پایه دیدگاه رئال انقلاب اسلامی بود. در حوزه‌های مختلف و مهمی مانند؛ نظام مالیاتی، نظام بانکداری و اقتصاد، صنعت و انرژی، اجتماعی و فرهنگی، نظام مسکن، سیاست خارجه و ... ایده دادند و گفتند اگر این اقدامات را در کشور انجام دهیم هیچ چیزی در خارج از کشور نمی‌تواند به ما آسیب وارد کند و به نقطه امنی خواهیم رسید.

شرط و شروط مسئولان؛ کار انتخاباتی کنید تا طرح‌هایتان اجرا شود!

برنا: با طرح‌های جمع آوری شده چه کردید؟

بهرامی: این طرح‌ها را بعد از آن در قالب نامه‌ای پیاده شد و حدود 5 هزار نفر از دانشگاهیان آن را امضا کردند و این نامه برای مقام معظم رهبری همزمان با روزی که ترامپ برجام را پاره کرد، ارسال کردیم. به دنبال آن رهبر انقلاب در سخنرانی دو روز بعدشان که دیداری با اقشار مختلف مردم داشتند به این نامه اشاره کردند و تاکید داشتند که از این نیروی انسانی برای حل مشکلات کشور استفاده شود. بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری ما خیلی تلاش کردیم، به سراغ ساختارهای مختلف دولتی و غیر دولتی رفتیم و مانند یتیم‌ها این طرف و آن طرف، خواهش و التماس می‌کردیم که این طرح‌ها و ایده‌های ماست و ببینند. جلساتی را با نمایندگان مجلس، مجمع تشخیص مصلحت و ... داشتیم همه در وهله اول به ما می‌گفتند؛ چه قدر عالی، چه قدر خوب، چه قدر طرح‌های نوینی، چه قدر دیدگاه درستی. اما نکته دومی که می‌گفتند این بود که درحال حاضر دولت دست ما نیست، شما صبر کنید، بیایید کار انتخاباتی کنید تا زمانی که ساختار مورد حمایت ما دولت را در دست بگیرد تا طرح‌هایی که شما دادید، اجرایی شود. همچنین به بنده پیشنهاد مسئولیت می‌دادند که شما مسئولیت این 5 هزار نفر را برعهده دارید فعلا در فلان سمت بمانید بعد از آنکه دولت مورد حمایت ما قدرت را در دست گرفت طرح‌ها را به سمت اجرایی شدن پیش ببریم. اما بنده همان زمان مخالفت کردم چراکه با این نوع دیدگاه مخالفم و معتقد بودم ترجیح دادن منافع شخصی به منافع ملی یک پارادوکس بزرگی است و وقتی وارد ساختار معیوب می‌شدم دیگر نمی‌توانستم از طرح‌ها و ایده‌های جوانان نخبه حرف بزنم.

خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است...

برنا: در نهایت طرح‌های مختلف جوانان چه‌شد؟

بهرامی: (خنده) این خنده، پر از درد و بغض است. بگذارید از طرح‌ها کمی به صورت مصداقی برایتان بگویم. سال‌هاست با این مشکل گریبان گیر هستیم و مسئولان اعلام می‌کنند کشور دچار کم آبی است، چه باران خوب ببارد چه باران خوب نبارد، مشکل آب و برق داریم. سال گذشته هم مردم با مشکل قطعی برق روبه رو بودند و نارضایتی شدیدی داشتند و امسال نیز حرف‌هایی درباره کمبود آب می‌زنند. ما یک طرحی را در حوزه انرژی دادیم و بررسی‌های مختلفی درباره آن انجام شد.  سال 97 دوستان ما گفتند، ظرفیت ساخت نیروگاه‌های خورشیدی، بادی و آبی در کشور فراهم است و لازم نیست نگاهی به خارج نیز داشته باشیم چراکه تمام ساختارهای اولیه آن در ایران تولید می‌شود از پنل‌های خورشیدی گرفته تا توربین‌های آبی و بادی. طراحان این طرح گفتند اگر به صورت عملیاتی مافیای نیروگاه‌های فسیلی را کنار بگذاریم و استارت ساخت نیروگاه‌های خورشیدی، بادی و آبی را بزنیم، نه تنها بزرگترین حامی محیط زیست خواهیم شد بلکه بزرگترین صادرکننده انرژی در خاورمیانه می‌شویم و در یک طرح 4 ساله با حجم سرمایه گذاری کم و داخلی می‌توانیم آن را انجام دهیم. در حوزه مشکلات آب نیز بحث نیروگاه‌های اتمی تصفیه آب در خلیج فارس و نیروگاه‌های غیر اتمی را مطرح کردیم و ایده دادیم. با کمیسیون‌های مختلف مجلس جلسه داشتیم اما در نهایت هیچ اتفاقی نیفتاد و هیچکس نگاهی نداشت. سراغ هرکس می‌رفتیم خیلی عامیانه می‌گفتند ما حال نداریم چندسال مسئول هستیم بعد می‌رویم! یکی از نمایندگان مجلس صادقانه گفت اگر این کارها را در کشور کنید شرایط کشور از این رو به آن رو می‌شود اما کسی جرات انجام دادن آن را ندارد و این طرح‌هایی که دارید برای برنامه‌های یک کاندید ریاست جمهوری هم حتی بزرگ است یعنی طرح‌ها و ایدها انقدر دقیق بود. آنقدر این طرح‌ها دقیق بود که رهبر انقلاب پشت میکروفن اعلام کردند که از این جوانان استفاده کنید اما هیچ استفاده‌ای نه در دولت قبل و نه در دولت جدید کردند.

نامه دوم به رهبر انقلاب؛ ما خواستیم، شما تاکید کردید، اما بستر فراهم نشد!

برنا: شما در صحبت‌هایتان اشاره کردید در حوزه سیاست خارجه طرح داشتید، در این باره بیشتر توضیح دهید!

بهرامی: سال 98، طرح عبدالمحمد را در حوزه دیپلماسی عمومی دادیم که بعدا بنده بر روی این حوزه کار کردم. در این طرح گفته شده بود انقلاب ما بر پایه نگاه به مستضعفین است و قاعدتا حاکمان به دلیل مناسباتی که دارند در این دیدگاه نمی‌گنجد و ما با شرایط و ایدئولوژی که داریم باید به سمت ملت‌ها برویم و با پرورش جوانان مختلف در سراسر دنیا، ارتباط گرفتن و تکیه به مردم دنیا بر پایه دیپلماسی عمومی یا همان سیاست خارجه ملت‌ها می‌توانیم شرایط کشور را تغییر دهیم. در این زمینه نظریه و مقاله دادم اما توجهی نشد. طرح‌های مختلفی که داده شده بود آنقدر مفصل است که واقعا نمی‌توان در یک مصاحبه درباره آن حرف زد چراکه برای هر طرح ما ساعت‌ها جلسه داشتیم و بررسی می‌کردیم. تا اواخر سال 98 پیگیر اجرایی شدن طرح‌ها بودیم اما بعد دیدم که یاس و ناامیدی بین بچه‌ها ایجاد شده است، ادامه کارها را متوقف کردم و نامه‌ای خدمت رهبری نوشتم که شرایط و بسترها فراهم نبود اما به این معنی نیست ما دست از کار برداریم و در حوزه علمی و پژوهشی تحقیقات را ادامه می‌دهیم تا زمانی که بستر اجرایی شدن آن‌ها فراهم شود.

برنا: آقای بهرامی پیگیری‌هایی برای اجرایی شدن طرح‌ها داشتید که به نتیجه‌ای نرسید، بعد از آن چه اتفاقاتی در زندگی شما افتاد؟

بهرامی: بعد از آن برای ادامه تحصیل به اروپا رفتم. کارهای تحقیقاتی و علمی‌ام ادامه پیدا کرد سعی کردم بتوانم تحقیقات گسترده‌ای داشته باشم.

مردم غرب نمی‌دادند ایران کجای نقشه جهان است!

برنا: شرایط اروپا چه‌طور دیدید؟ نگاه مردمشان نسبت به ایران و جمهوری اسلامی به چه صورت بود؟

بهرامی: یکی از مسائلی که وجود دارد همان بحث دیپلماسی عمومی است. به نظرم نگاه واقعی نسبت به غرب در کشور ما وجود ندارد و ما به خاطر شرایط دیدگاه متفاوتی که نسبت به حاکمان این کشورها داریم شناخت درستی نسبت به مردم غرب نداریم. هنوز بعد از سال‌ها نتوانستیم ایران را به این افراد بشناسانیم. وقتی از من می‌پرسیدند اهل کجایی؟ می‌گفتم ایران نمی‌دانستند در کدام قسمت از جغرافیای جهان هستیم و یا اگر که می‌دانستند ایران کجاست فکر می‌کردند وضعیت ما از نظر پیشرفت‌ها و توسعه‌ای بحرانی‌تر از افغانستان است و شرایط سیاهی را در ذهنشان نسبت به ایران ترسیم کردند چراکه مردم غرب، مردم سیاسی نیستند و هرچیزی که رسانه‌هایشان به خوردشان می‌دهند را می‌پذیرند و بسیار پذیرش بالایی دارند اگر در حوزه دیپلماسی عمومی کار می‌کردیم شرایط بسیار تغییر می‌کرد.

مدیران دولت جدید قبل از انتخابات فقط وعده دادند

برنا: در سال جدید، بعد از انتخابات و تغییر دولت چه قدر پیگیر اجرا شدن طرح‌ها و ایده‌هایی که در سال 97 مورد توجه قرار نگرفت، بودید؟

بهرامی: حقیقتا از راه‌های مختلف سعی کردم این موضوع را احیا کنم و در روزهای پیش انتخابات به یکی از افرادی که امروز مسئولیت بزرگی در دولت دارد صراحتا اعلام کردم که حاضریم این طرح‌ها و ایده‌ها را بیان کنیم، هیچ حقوقی دریافت نکنیم، هیچ مسئولیتی نگیریم و کاملا جهادگونه پای این طرح‌ها و ایده‌ها باشیم تا این طرح‌ها را به ساحت اجرایی ببریم اما قبل از انتخابات تاکید داشتند که این طرح‌ها خیلی خوب است و در دولت جدید حتما باید اجرایی می‌شود چراکه فرصت مناسبی فراهم می‌شود، ولی بعد از به دست گرفتن دولت گویا سرشان خیلی شلوغ شده است.

انتهای پیام/

نظر شما