به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ جلسه نقد و بررسی کتاب «وطندار» و «چای سبز در پل سرخ» در سالن سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب برگزار شد.
در ابتدای این برنامه نادر موسوی نویسنده افغانستانی درباره کتاب وطندار اثر مرحوم محمد سرور رجایی گفت: من از آغاز ایده این کتاب با آقای رجایی صحبت و مشورت میکردم. آقای رجایی قبل از این کتاب، کارهای پژوهشی خوبی انجام داده بودند. بسیاری از مقولههایی که مهاجران جرات ورود به آن را نداشتند، توسط مرحوم رجایی مطرح شد. مرحوم پرونده بسیاری از شهدای افغان ایران و عراق را مطالعه کرده بود.
وی در ادامه افزود: مرحوم رجایی جامعه ایران را دوست داشت و از طرفی برای کارهای انجام نشده ناراحت بود. سیر کارهای آقای رجایی مبنی بر شناخت دو جامعه بود. در تمام کارهای خود سعی میکرد که دو ملت را به هم بشناساند. وی اطمینان داشت افغانستانیهایی که در ایران هستند ایران را دوست دارند و کسی که علاقمند داشته باشد گلایهمندی هم دارد.
موسوی در ادامه خاطرنشان کرد: زمانی در دانشکده نمره کمی گرفتم ، استاد از من کار تحقیقی خواست، من تجربه زیستی مهاجرین افغان را بررسی کردم. وقتی تحقیق را به استاد نشان دادم، دیدم که بسیاری از مسائل را نمیدانست. تمام تلاش آقای رجایی این بود که بگوید ما بیگانه نیستیم و همه هموطنیم. در مورد کتاب «وطندار» خاطرم هست که مرحوم رجایی میگفتند، بسیاری از مهاجرین به سختی با ایشان ارتباط میگرفتند تا از تجربیات خود بگویند.
او تصریح کرد: من امیدوارم راه و کار آقای رجایی ادامه پیدا کند و کارهای پژوهشی حساب شدهای برای شناخت دو ملت صورت گیرد. کما اینکه دلخوریهای کوچکی که وجود دارد به عدم شناخت ملتها از هم برمیگردد.
در ادامه آرش نصراصفهانی درخصوص اهمیت شناخت ملت ایران و افغانستان اظهار داشت: در درجه اول باید بر اهمیت نگاشتن این کتابها و روایت زندگی مهاجرین افغانستانی در ایران تاکید کرد. شاید ما در شبکههای اجتماعی صدای مهاجرین را تا حد کمی بشنویم، اما به نظرم تولید محتوای نوشتاری به شکل کتاب، مهم و اثرگذار است. نکته مهم دیگر در مورد «وطندار» روایت ۲۸ تن از نخبگان افغانستانی است. باید توجه داشته باشیم که این گروه بخش کوچکی از مهاجران هستند. وقتی از مهاجران افغان در ایران حرف میزنیم، منظورمان طیف بزرگی از افغانها هستند که صدای آنها شنیده نمیشود. این کتاب ضمن ابراز وفاداری سیاسی به نحوی از محدودیتها انتقاد میکند، ما وقتی از افغانستان حرف میزنیم از جوان پشتون اهل سنت که فارسی هم زبان اولش نیست هم حرف میزنیم.
او تصریح کرد: وقتی یک استراتژی برای نزدیکی به جامعه ایران در نظر میگیریم، باید به تمام اقشار این جامعه نزدیک شویم. ما در ایران از اقوام مختلف شاهد گویشهای مختلفی هستیم، اما در این کتاب شاهد فروکاستن افغانها به افراد فارسی زبان هستیم. تعریف هویت مشترک بر اساس زبان باعث تردید بین ترک زبان یا عرب زبان یا ... میشود.
در ادامه پیمان حقیقتطلب یکی از نویسندگان کتاب «چای سبز در پل سرخ» که یادداشتهای سفر چند تن از نویسندگان به افغانستان است گفت: دیدگاه کلیشهای راجع به افغانستان زیاد است. ما آبان ماه سال ۹۷ در سفری که به افغانستان داشتیم، متوجه دو نکته شدیم. رابطه ایران و افغانستان پاشنه آشیلی به نام مهاجران ساکن در ایران دارد، با نگاه به سفرنامههایی که قبلاً راجع به افغانستان نگاشته شده بود، فهمیدیم که آثار گذشته پربار نبودهاند.
حقیقتطلب افزود: بسیاری از افراد به ما توصیه کردند تا وقتی که به افغانستان نرفتید و با آنها مواجهه نداشتید، نمیتوانید به شناخت برسید. ما در سفر به افغانستان اول از شهر هرات بازدید کردیم. سپس مردمشناسی این شهر و روند زندگی مالی و ارتباط با ایران را بررسی کردیم. نکته جالب برای ما این بود که مردم هرات همه ایران آمده بودند، مسابقه فوتبال پرسپولیس و استقلال را تماشا میکردند و لهجه مشهدی داشتند. هشدارهایی که در رابطه با هرات و افغانستان داده بودند برای ما فروریخت. ما در هرات اصلاً حس نمیکردیم که وارد یک کشور خارجی شدیم. چند روزی که در هرات بودیم، اندازه چند هفته مشاهده و یادداشت داشتیم. بعد از آن به کابل رفتیم، ویژگی مثبت این سفرنامه این بود که سعی کردیم جنبههای مختلف موضوع را ببینیم.
سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از بیستویکم آغاز شده و تا سیویکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در دو بخش حضوری در مصلای امام خمینی(ره) و مجازی در سامانه ketab.ir برگزار میشود.
انتهای پیام//