صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

بحران انرژی در کمین کشور/ آیا دولت رئیسی به بهینه سازی مصرف سوخت توجه خواهد کرد؟

۱۴۰۱/۰۵/۲۳ - ۰۸:۱۳:۵۵
کد خبر: ۱۳۶۳۵۳۴
یکی از چالش‌های اصلی در حوزه انرژی ناترازی مصرف و تولید انرژی در کشور است. به طوری که بر اساس آمار موجود مصرف کشور از تولید پیشی گرفته و در چند سال آینده، کشور مجبور به واردات انرژی خواهد شد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری برنا، یکی از چالش‌های اصلی در حوزه انرژی ناترازی مصرف و تولید انرژی در کشور است. به طوری که بر اساس آمار موجود مصرف کشور از تولید پیشی گرفته و در چند سال آینده، کشور مجبور به واردات انرژی خواهد شد. از این رو به سراغ آقای دکتر محمد رضا اکبری کارشناس حوزه انرژی رفتیم تا پیرامون این موضوع با وی به گفت‌وگو بپردازیم. این گزارش در دو بخش منتشر خواهد شد که بخش اول به شهر زیر است.
 

برنا: به نظر می‌رسد که ناترازی انرژی به شدت در کشور سبب بروز بحران خواهد شد، این موضوع را چگونه تحلیل می‌کنید؟!

 

 اکبری: موضوع ناترازی انرژی چه در حوزه گاز و چه در حوزه برق و چه حوزه فرآورده‌های نفتی و احتمالا در سال‌های دورتر در حوزه نفت چالشی بسیار جدی است. بخاطر اینکه تمرکز اصلی کلیه دولت‌ها قبل و بعد از انقلاب روی تولید بوده و عملاً مصرف را به عنوان یک بخشی که خیلی نیاز به مدیریت ندارد تلقی می‌کردند و متاسفانه این موضوع تا آنجا پیش رفته است که در ساختار حکمرانی انرژی کشور این معضل به چشم می‌خورد و حوزه مصرف انرژی متولی ندارد.

 به عبارت دیگر وزارت نفت متولی تولید نفت و گاز است و وزارت نیرو هم متولی تولید برق است ولی در کشور نهادی وجود ندارد که عملاً متولی مدیریت مصرف انرژی باشد. البته وزارتخانه‌های زیادی به جز وزارتین نفت و نیرو مصرف‌کننده انرژی هستند مانند وزارت راه و مسکن و شهرسازی و صمت و کشاورزی و... اما یک نهاد مجزا که فرماندهی واحدی داشته باشد و برای مصرف انرژی کشور برنامه ریزی کند و بهینه‌سازی انرژی را انجام بدهد متاسفانه در کشور وجود ندارد.

همین موضوع باعث شده که مصرف انرژی کشور یک لجام گسیختگی و ناهمگونی را داشته باشد و با سرعت زیادی شدت مصرف انرژی کشور بالا برود. یک زمانی عملاً تراز تولید ما از میزان مصرف بیشتر بود و با صادرات آن می‌توانستیم کسب درآمد کنیم. لذا مقدار انرژی را هم تراز می‌کردیم ولی از یک زمانی به بعد به علت، رشد پایین سرمایه گذاری در بخش تولید و از طرف دیگر رشد بالای مصرف باعث شد که این ناترازی خیلی بیشتر خودش را نشان بدهد و اگر چاره ای عاجل اندیشیده نشود این چالش در آینده ای نه چندان دور قطعا کشور را با بحران جدی امنیتی روبرو خواهد کرد.

در سال‌های قبل در برهه‌هایی خاص این ناترازی خودش را به طور محدود نشان می‌داد؛ مثلاً در زمستان در بخش گاز و در تابستان در حوزه برق در یک مقطع کوتاهی درحد یک هفته یا دو هفته با یک مدیریت غیر قیمتی و تبلیغاتی و بعضاً خاموشی‌های مقطعی از این چالش عبور می‌کردیم؛ ولی الان دیگر به نقطه ای رسیدیم که دیگر تولید کشش ندارد و سقف تولید را داریم در گاز می‌زنیم و عملاً دیگر بیشتر از این ظرفیتی وجود ندارد که تولید داشته باشیم و این در حالی هست که برای مصرف هنوز هیچ سقفی را متصور نیستیم.

اگر همین روند ادامه یابد ما در ده سال آینده یک کشور خالص وارد‌کننده انرژی خواهیم بود هم در بحث گاز و هم برق و هم فرآورده‌های نفتی و تا 15 سال آتی نیز حتی در بخش نفت خام نیز وارد‌کننده خواهیم شد.

این مسئله هم از وجهه بین‌المللی برای کشور ایران بسیار بد است و به هر حال کشوری که اولین دارنده منابع هیدروکربوری دنیا است منابع خودش را نمی‌تواند مدیریت کند و در آینده نه چندان دور وارد‌کننده انرژی هم خواهد شد.

 

برنا: مشکل اصلی موضوع بهینه‌سازی چیست؟!
 

 موضوع بهینه‌سازی هم علیرغم همه راهکارهایی که گفته شده و بیان می‌شود مشکلش ساختاری است. انتظار این بود که شورای عالی انرژی با همه فراز و نشیب‌هایی که دارد حداقل بتواند یک حرکت فرابخشی در حوزه انرژی داشته باشد و مدیریت انرژی انجام به طور متمرکز انجام دهد که متاسفانه شورا هم نتوانست به اندازه کافی دراین موضوع ورود کند و کارکردی موفق داشته باشد چون خود ساختار شورا هم ساختار مشکل داری است و عملاً چرخ دنده‌های تصمیم‌گیری انرژی کشور درگیر شورای عالی انرژی نیست. شورای عالی انرژی یک شورای شکلی هست و عملاً کار اصلی دست وزارت خانه‌های نفت و نیرو است و هماهنگی نیز بین آنها نیست و هر دو وزرای نفت و نیرو هم با تمام همکاری‌هایی که با هم دارند مسیر خودشان را می‌روند و منافع بخشی آنها بر منافع ملی آنها می‌چربد.

بنابراین طبیعی است که وزیر مربوطه منافع وزارتخانه خودش را دنبال کند. این دبیرخانه شورا و رئیس شورا که رئیس جمهور است، باید وزرا را به خط و هماهنگ کند و منافع ملی را در اولویت قرار دهند. با این وجود عملکرد شورا نشان داده که کارکرد شورا موفق نبوده. در موضوع بهینه‌سازی این قضیه، اتفاقاً اگر قرار بود یک مدیریت واحدی در حوزه انرژی صورت بگیرد، شاید شورا یکی از نهادهای مناسبی بود که می‌توانست این کار را انجام دهد، چون همه دستگاه‌های ذیربط آنجا هستند، ولی به دلیل مشکلات ساختاری و مشغله‌های بالای رئیس جمهور به عنوان رئیس شورا می‌شود گفت که کارکرد خودش را ندارد.
 

برنا: تفکر دارندگی و برازندگی به کشور در حوزه بهینه‌سازی چه آسیب‌هایی وارد کرده است؟!
 

یک بحث دیگر خود مدل نامطلوب آمایش سرزمین و انرژی رسانی کشور است که متاسفانه ناشی از تفکر دارندگی و برازندگی که در حوزه انرژی است. این که گفته می‌شود ایران سیصد سال گاز دارد تا ده‌ها سال نفت دارد و مشکلی از جهت تامین انرژی ندارد، سم مطلق در تصمیم سازی‌ها و تصمیم‌گیری کلان کشور هست.
 

برنا: آیا تا تشکیل وزارت انرژی باید کشور را متوقف کرد؟!
 

نه توقفی نیست؛ هدف تشکیل وزارت انرژی است، ولی وزارت انرژی چون مسیر بلندمدتی را دارد و در کوتاه مدت امکان تشکیلش نیست، باید یک دوران گذار و یک ساختار موقتی را تشکیل داد که بتواند بحران‌های فعلی را مدیریت کند؛ لذا شواری عالی انرژی که عملاً نتوانست کاری کند با همه تمهیداتی که داشته شاید معاون انرژی با تعریف یک وظیفه مشخص که آن هم مدیریت مصرف انرژی کشور هست، بتواند مصرف انرژی کشور را به طور یکپارچه مدیریت کند. تشکیل وزارت انرژی تقریباً گام نهایی اصلاح ساختار حکمرانی انرژی کشور است. قبل ازآن می‌بایست اصلاحات مبنایی در حوزه ساختار دو وزارت خانه نفت و نیرو صورت پذیرد که خوشبختانه در سند تحول دولت به خوبی به انها اشاره شده است و اگر این اقدامات به درستی انجام شود، مسیر برای تشکیل وزارت انرژی هموار خواهد شد.

 

برای دوران گذار و در کوتاه مدت باید معاون راهبردی انرژی رئیس جمهور تعریف شود، تا کم کم مقدمات تشکیل آن وزارتخانه فراهم شود، یکی از وظایف معاون انرژی هم بحث پیگیری مقدمات تشکیل وزارت انرژی دانست.

 در این قضیه، علاوه بر مدیریت مصرف بحث اصلاح ساختار و زمینه سازی برای تشکیل وزارت انرژی را می‌توان به عنوان دومین وظیفه معاون انرژی تعریف کرد و همین دو وظیفه کافی است که بتواند در این چهارسال اقدامات زیرساختی که لازم است را انجام دهد.

 یکی از مترقی‌ترین قانون‌های کشور قانون اصلاح الگو مصرف است که ذیل سیاست‌های کلی اصلاح مصرف تعریف شده است؛ یعنی کشور در این زمینه سیاست دارد، قانون دارد و حتی آئین‌نامه نوشته و ساختار و شرکت گذاشته، دو شرکت بزرگ ذیل دو تا وزارتخانه به عنوان شرکت بهینه‌سازی مصرف سوخت، (ایفکو) و سازمان انرژی‌های تجدیدپذیر و بهره‌وری انرژی برق تشکیل شده بود، ولی همه این ساختارها شکست خورده است یعنی اگر قرار بود جواب بدهد در این ده سال شدت مصرف انرژی کشور کاهش پیدا می­کرد ولی نه تنها کاهش هم که پیدا نکرده هیچ، افزایش هم پیدا کرده و تقریباً چند برابر شده در حالی که دنیا مسیرش نزولی بوده، اتحادیه اروپا از سال 1990 تا الان که سال 2022 هستیم در این سی سال کل مصرف انرژیش ثابت بوده این در حالی است که رشد اقتصادی بالایی هم داشته پس این رشد اقتصادی که پیش زمینه آن رشد انرژی است را از کجا آورده، همه را با بهینه‌سازی انرژی جبران کرده است؛ یعنی هر چقدر می‌خواسته رشد اقتصادی داشته باشد، با بهینه‌سازی انرژی را آزاد کرده و عملاً تمرکزش روی بهره‌وری انرژی گذاشته است.

ما نه تنها مصرف انرژی‌مان به عنوان یک شاخص کلیدی کم نشده، بلکه افزایش هم پیدا کرده که متاسفانه تبعات زیادی را برای ما خواهد داشت. برای همین مشکل ما ساختاری است درحوزه بهینه‌سازی مشکل اصلی نه قیمت و نه فرهنگ است، البته نمی‌گویم این‌ها نیست بلکه این‌ها معلول هستند؛ اما علت اصلی ساختار است که باید حل شود، ما هر چقدر هم قیمت را درست کنیم، باز برمی‌گردیم نقطه اول و با یک افزایش نرخ ارز، روز از نو روزی از نو می‌شود.

به طور مثال، برای بنزین این مسیر طی شد. در اواسط دهه 80 شمسی بحث هدفمندی وکارت سوخت و افزایش قیمت بنزین مطرح و اجرا شد و به طور مقطعی مصرف کاهش پیدا کرد ولی مجدد با افزایش نرخ ارز مجدد به نقطه اول بازگشتیم. اگر کرونا نبود، زودتر چالش ناترازی را در حوزه مصرف بنزین و گازوئیل داشتیم حالا با دو سه سال تاخیر، دوباره دارد ناترازی بنزین و گازوئیل برمی‌گردد؛ لذا تا کشور این مشکل را ساختاری حل نکند، اتفاق جدیدی نمی‌افتد و بازی کردن با قیمت‌ها صرفاً تبعات اجتماعی و امنیتی خواهد داشت و بازی مارپله‌ای است که مدام می‌چرخد و در یک لوپ معیوب عملاً گرفتار می‌شویم.

 

برنا: با توجه به ساختار معیوب وظیفه وزارت نفت چیست؟
 

وزارت نفت و نیرو اساسا به دلیل ساختاری که دارد خودشان را متولی بحث مصرف نمی‌دانند و تا زمانی که وزارت انرژی تشکیل نشود، این اتفاق نمی‌افتد حتی وزارت انرژی هم تشکیل شود این وظیفه همه اش به دوش وزارت انرژی نیست. ولی آن زمان حداقل می‌شود با با توجیه مدیریت یکپارچه در تولید بحث مدیریت یکپارچه در مصرف انرژی را هم کلید زد.

متاسفانه ایران تنها کشوری است در دنیا که درب هر خانه‌ای دو حامل انرژی را مستقلاً برده است و واقعا از نظر بحث‌های آمایش سرزمین و سرمایه گذاری و اقتصاد مهندسی کار بسیار اشتباهی بوده که این تصمیم باید یک زمانی در شورای عالی انرژی گرفته می‌شد که ما بنا بر پتانسیل‌های هر منطقه می‌آمدیم ویژگی‌ها و توانمندی‌ها و ظرفیت‌های انرژی رسانی را شناسایی می­کردیم و از این ظرفیت‌ها به صورت بهینه استفاده می‌کردیم.

به هرحال کشور ما چهار فصل است و تمام منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر انرژی در آن موجود است و از همه ظرفیت‌ها برای انرژی رسانی می‌شد استفاده کرد.

یک تفکر اشتباه شاید در دهه 70 که در توسعه پارس جنوبی داشتیم، که عدالت انرژی یعنی اینکه همه باید در ایران گاز داشته باشند. در صورتی که عدالت یعنی اینکه ما باید هر ایرانی انرژی در دسترس، پاک و به قیمت مناسب ارائه دهیم. اصلاً تعریف امنیت انرژی همین است نه اینکه یک حامل انرژی خاص به همه داده شود، حالا یک منطقه‌ای اولویتش گاز است گاز به آنداده می‌شود و یک منطقه‌ای اولویتش برق است برق داده می‌شود. یک منطقه ای تجدیدپذیر و خورشیدی است و یک منطقه ای باد است و یک منطقه ای زمین گرمایی است.

شما ببینید ما گاز را در عسلویه تولید می‌کنیم و به یک شهری مثل مشکین شهر 2500 کیلومتر دورتر انتقال داده می‌شود، در صورتی که کنار همان شهر یکی از بهترین چاه‌های زمین گرمایی دنیا است که می‌تواند انرژی همان شهر را به میزان قابل توجهی تامین کند. یا مثلاً بخش‌های از کویر را می‌رویم گاز رسانی می‌کنیم که یک پتانسیل خوبی است برای انرژی خورشیدی است. از این مسائل زیاد داریم که متاسفانه خواستیم با یک نسخه کل کشور را انرژی رسانی کنیم و الان همین سیاست بلا جان کشور شده و بحران ایجاد خواهد کرد.

 به هرحال باید یک تحول جدی برای تصمیم‌گیری در کلان کشور داشته باشیم، حالا چون فصل ابلاغ سیاست‌های برنامه هفتم است شاید بشود گفت که یکی از سیاست‌های کلان کشور همین بحث مدیریت یکپارچه مصرف انرژی باشد. بیش از اینکه ما بخواهیم در سیاست‌های تولید انرژی وقت بگذاریم و سیاست‌هایی برای تولید بنویسیم، شاید اگر یک بند صحیح وجود داشته باشد برای مدیریت مصرف انرژی باشد و کل حوزه‌های ذی‌ربط را پوشش دهد. البته در سیاست‌های قبلی هم این موضوع اشاره شده است، ولی به جای پرداختن به علت‌ها سراغ معلول‌ها رفتیم و مشکل اصلی که همان ساختار است همچنان پا بر جاست. متاسفانه کشور یک ساختار پراکنده و جزیره ای در تولید انرژی دارد که هر بخشی برای خودش برنامه ریزی، مدیریت و اجرا می‌کند که نتیجه‌اش هم پیش رو هست.

یک نهادی باید باشد که نخ تسبیح ذینفعان انرژی در کشور شود. این نخ تسبیح می‌توانست شورای عالی انرژی یا معاون انرژی رئیس جمهور باشد و رئیس جمهور در اولین اقدامش در دولت قبل از انتخاب وزرا می‌توانست چنین کاری را انجام دهد، که البته این پیشنهاد داده شد ولی متاسفانه خیلی از آن استقبال نشد.

در مورد تشکیل وزارت انرژی نیز ملاحظاتی وجود دارد. قبل از تشکیل یک سری اقداماتی انام می‌بایست انجام شود، حین تشکیل یک‌سری اقدامات دیگر و بعد از تشکیل نیز یک سری اقدامات تکمیلی می‌بایست انجام شود که لیست این اقدامات مشخص شده است. صرف تلفیق این دو وزارتخانه با هم بدون در نظر گرفتن ملاحاظات اشاره شده می‌شود همین وضعی که برای وزارت صمت اتفاق افتاد و مشکل ایجاد می‌شود و البته این موضوع زمان‌بر است و بابت این اجرای آن هم پیشنهادات خوبی در سند تحول دولت داده شده که در راستای آن طرح‌های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت طراحی شده است. یکی از ابتدایی‌ترین گام‌ها همان تعریف معاونت انرژی ریاست جمهوری برای این دوران گذار هست.

نکته غم انگیز موضوع آن‌جا است که انرژی یکی ازچالش‌های جدی دهه پیش روی کشور است و پیش از آنکه کشور با بحران‌های صندوق‌های بازنشستگی و بیکاری و نقدینگی و جمعیت روبرو شود با بحران انرژی مواجه خواهد شد، ولی شما می‌بینید برای همه این بحران‌ها کمیسیون ویژه و خاص است جز با موضوع انرژی و بحران انرژی هم مثل معضل مرغ و تخم مرغ نیست که بگوییم مردم نمی‌خرند و درست می‌شود دو سه ساعت برق در کشور قطع شود، عملاً کشور با اختلال روبرو می‌شود ازکسی که درآسانسور گیر کرده و بیمارستان‌ها و چراغ‌های راهنمایی و رانندگی تا... همه کشور با اختلال جدی روبرو می‌شوند که به این سادگی هم نمی‌شود از کنارش گذشت و این‌ها تبعات امنیتی دارد.

لذا به نظرم انرژی این قدر اهمیتش زیاد است که این ناترازی بوجود آمده بطلبد در حد اینکه رئیس جمهور یک نگاه ویژه به این موضوع داشته باشد که در حد یک معاون حداقل در کوتاه مدت به آن توجه شود تا آن مقدمات تشکیل وزارت انرژی فراهم شود و وزارتخانه انرژی تشکیل شود که هم مدیریت تولید را بصورت یکپارچه داشته باشد و هم مدیریت مصرف را انجام دهد.

انتهای پیام/

نظر شما