به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری برنا، در سالهای گذشته ایران به عنوان یکی از صادرکنندگان بنزین در جهان شناخته میشد. اما در دو سه سال اخیر روند افزایش مصرف بنزین کشور را به واردات این محصول استراتژیک سوق میدهد. این در حالی است که در دیگر حاملهای انرژی از جمله گاز نیز وضعیت کشور به همین شکل است با حال تولید بنزین کشورطبق گفته سالاری معاون وزیر نفت و مدیر عامل پالایش و پخش و تولید روزانه حدود 100 میلیون لیتر است وی پیرامون این موضوع میگوید: « همانند سنوات گذشته در حد ۹۴، ۹۸ و ۱۰۰ و ۱۰۴ میلیون لیتر در روز بنزین در حال تولید است.»
از طرفی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی نیز اخیرا در گزارشی درباره وضعیت تراز بنزین در کشور عنوان کرد: «باتوجه به پاندمی کرونا که از دو سال گذشته تاکنون دنیا را درگیر خود کرده است، شیوع آن منجر به تغییر رفتار در بازار مصرف شد و با نوسانات ایجاد شده بازار سوخت را نیز متحول کرد. براین اساس در ایران، فرصت صادرات فرآوردههایی مانند بنزین ایجاد و شرایط برای ارزآوری در این بخش مهیا شد.»
در این گزارش آمده است: «اما رفته رفته و با ایمنی ایجاد شده در کشور ناشی از واکسیناسیون، مجدد عقربه مصرف نه تنها به زمان پیش از کرونا بازگشت بلکه با تحقق یک پیشبینی قریب الوقوع، دامنه (و نه میانگین) سوزاندن بنزین در باک خودروها تا یک ماه دیگر به 120 میلیون لیتر نیز خواهد رسید. امری که میتواند گمانهزنی برای واردات بنزین را شدیدتر کند.»
مصرف 117 لیتری بنزین در روز بیخ گوش ایران
در ادامه اشاره شد: «در ادامه با تغییر کنش بازار مصرف و همچنین عدم نوسازی و بازسازی تاسیسات پالایشگاهی در سالهای گذشته، این امر محرز شد که ظرفیت فعلی پالایش نفت خام و میعانات گازی معادل 2.2 میلیون بشکه از عهده شیب تند مصرف برنخواهد آمد. شاهد این مدعا برآوردی از الگوی مصرف بنزین است که گویای یک جهش قابل توجه در مصرف بنزین است که طی سال ۱۴۰۵ به ۱۱۷ میلیون لیتر در روز، در سال ۱۴۱۰ به ۱۳۴ میلیون لیتر در روز و در افق سال ۱۴۲۰ به بیش از ۱۵۳ میلیون لیتر در روز خواهد رسید.»
اولویتی به نام بهینه سازی در ذهن مسئولین موجود نیست
از طرفی عقیل براتی، رئیس پژوهشکده راهبردی فناوری موسسه مطالعات بین المللی انرژی وزارت نفت معتقد است: « در کشور ما به خاطر منابع خدادادی فراوان، متاسفانه بهینه سازی مصرف در اولویت کار مدیران و سیاستمداران کشور نبوده است. همیشه ذهنیت این بوده که ما منابع فراوان نفت و گاز داریم؛ بنابراین باید مصرف کنیم؛ حالا هر اندازه توانستیم مصرف می کنیم و اگر باقی ماند، صادر می کنیم.
وی ادامه داد:« دوره کوتاهی است که این موضوع بهینه سازی در کشورمان مورد بحث قرار گرفته است. همین موسسه مطالعات بین المللی انرژی از سال ها قبل، شاید از سال 92 نسبت به این موضوع هشدار می داد. برای مثال گروه مدل سازی انرژی بررسی و اعلام کرده بود که تراز گاز کشور ما در حدود سال 1403 کامل منفی می شود. به عبارت دیگر الان به صورت مقطعی تراز گاز کشور منفی می شود و به جای گاز مجبوریم به صنایع فرآورده های نفتی بدهیم که خودش ضررهای زیادی برای اقتصاد و زندگی مردم دارد. اما اگر با روند فعلی ادامه دهیم، تا دو سال آینده کلا تراز گاز کشور منفی می شود. تحولات انرژی در دنیا خیلی سریع تر از تحولات سیاستگذاری در کشور ما است.»
براتی با اشاره به تمرکز تقاضا به جای مدیریت عرضه در کشور گفت:« در کشور ما رویکردی که از سال 89 تاکنون بوده، این است که با وجود یک قانونی به اسم قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی، همیشه تمرکز بر طرف عرضه بوده است. یعنی ما همیشه دنبال مدیریت عرضه بودیم، در حالی که کارشناسان انرژی همیشه میگویند که باید تمرکز بر مدیریت تقاضا باشد، نه بر مدیریت عرضه و دولت هم پای خودش را باید از این قضیه بیرون بکشد.»
سیاست گذاری یک پارچه انرژی در کشور نداریم
سید غلامحسین حسن تاش کارشناس ارشد انرژی نیز معتقد است:« در کشور سیاستگذاری انرژی یکپارچه نیست، یعنی جایی که انرژی را یکپارچه ببیند، یکپارچه سیاستگذاری کند و رگولاتوری و کنترل و نظارت داشته باشد را نداریم و بهتبع آن برنامه جامع انرژی هم یافت نمیشود. شاید هم بعضی که به این روال عادت کردهاند، نمیخواهند برنامهای مدونی داشته باشیم که جلوی داد و ستد سیاسیشان گرفته نشود.»
حسنتاش معتقد است:« نداشتن برنامه انرژی، موجب ریخت و پاشهای گزافی میشود؛ مثلا برق و گاز و فرآوردههای نفتی را به همهجا میبریم که اینها هزینههای زیرساختی مضاعفی دارند، در صورتی که بسته به شرایط هر منطقه باید فکر شود که گزینه بهینه کدام است. این نکته را هم بگویم که فکر نشود من مخالف انرژی مرفه برای شهرها و روستاهای پراکنده هستم، اما سوال این است که آیا با بسیار کمتر از این هزینه گزافی که گاز و برق و فرآورده به همه جا میبریم، نمیشد انرژی دیگری مثل خورشیدی و بادی و بیوگاز و غیره برای آنجا تامین کرد و آیا این کارها منطق اقتصادی دارد؟
وی عنوان کرد:« به این سوالات در یک برنامه جامع انرژی پاسخ داده میشود و در آن صورت کاندیدای نمایندگی هم اگر بخواهد به مردم وعده بدهد، وعده یک انرژی پایدار، خوب و مناسب منطقه را میدهد و نه اینکه لزوما وعده گاز را بدهد.
حسنتاش در ادامه گفت: «اما نکته آخری که لازم است بر آن تاکید کنم، مساله بهرهوری انرژی است. وضعیت بهرهوری انرژی در ایران بسیار بد است و چنانچه من در نوشتههای زیادی توضیح دادهام، بهرغم قوانین و مصوبات و مجوزهای فراوانی که وجود داشته است، روی بهرهوری انرژی کار جدی صورت نگرفته است. اگر شده بود، هم گاز کافی برای نیروگاهها حتی در فصل سرد وجود داشت و هم گاز برای همین شبکه به قدر کافی موجود بود و در نهایت آلودگیهای محیطزیست هم کم میشد. شما تصور کنید اگر ۲۰ میلیون بخاری گازی با راندمان حداکثر ۴۰ درصدی با بخاریهای با راندمان بیش از ۹۰ درصدی جایگزین شده بودند که مجوز آن هم وجود داشت، چه مقدار عظیمی گاز در زمستان صرفهجویی میشد.»
بهینه سازی انرژی به صرفه تر از تولید
نصرتالله سیفی مدیرعامل اسبق شرکت بهینهسازی مصرف میگوید: ما به جای افزایش تولید یا واردات گاز میتوانیم با بهینهسازی مصرف، حجم زیادی از میزان مصرف گاز در کشور را بکاهیم، زیرا مصرف گاز در ایران به طور قابل ملاحظهای غیراستاندارد و غیربهینه است. حجم سرمایهگذاری پروژههای بهینهسازی بسیار کمتر از هزینههای مربوط به توسعه میادین گازی است.
وی اظهار داشت: برآوردها نشان میدهد که به ازای هر متر مکعب گاز، هزینه افزایش تولید گاز از طریق توسعه میادین گازی سه برابر بهینهسازی مصرف همان مقدار گاز است. در نتیجه بهینهسازی مصرف در مقایسه با سایر راهکارها در اولویت بالاتری از منظر اقتصادی قرار دارد.
سیفی در پایان گفت: همچنین بهینهسازی مصرف باعث اشتغالزایی در بخشهای مختلف میشود. یعنی شما اگر کمی دقت کنید میبینید به اندازه هر وسیله انرژیبر در بخش خانگی و اداری میتوان یک پروژه بهینهسازی تعریف کرد که بدین ترتیب تعداد زیادی از مهندسان و تکنسینها و استادکاران ما مشغول به کار میشوند.
حال باید دید که دولت با توجه به وضعیت حاملهای سوخت در کشور آیا به فکر کار سخت و انجام بهینه سازی مصرف سوخت خواهند افتاد یا مجددا به راحتترین کار ممکن یعنی افزایش تولید یا واردات تن خواهند داد.
انتهای پیام/