به گزارش برنا؛ با بررسی تاریخ انقلاب اسلامی، میتوان به عوامل و ریشههای وقوع مهمترین انقلاب قرن بیستم پی برد. انقلاب اسلامی برخلاف بسیاری از انقلابهای جهان ریشه در چندین عامل فرهنگی، سیاسی و دینی داشته و نشانههای اقتصادی در آن کمتر به چشم میخورد.
با مطالعه اتفاقات رخداده در روز ۱۳ آبان میتوان به بخش مهمی از دلایل تحقق و وقوع انقلاب اسلامی پی برد. روز ۱۳ آبان یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی بهیادماندنی به ثبت رسانده است.
تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، واقعه کشتار جمعی دانشآموزان تهرانی در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ که بعدها روز دانشآموز نام گرفت و در نهایت تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ که امام خمینی(ره) از این اتفاقات بهعنوان انقلاب دوم نام بردند؛ بهعنوان سه حادثه مهم تاریخی مطرح در تقویم کشورمان ثبت شده است.
هیچیک از این سه واقعه تاریخی را نمیتوان از نظر اهمیت نسبت به دیگری اولیتر دانست؛ چراکه هر کدام در دورهای وقوع تأثیرگذاری خاص خود را داشته و شرایط را بهنحوی تغییر دادهاند. در ادامه بهطور مختصر درباره چرایی وقوع این سه اتفاقات مهم تاریخی توضیح داده شده است که از نظر میگذرد.
در سال ۱۳۴۳ شرایط اجتماعی و فشارهای مردمی و یاران امام(ره) و روحانیت و طلاب و مدرسین حوزه علمیه قم سبب شد تا عناصر رژیم پهلوی حضرت امام خمینی(ره) را پس از ۱۰ ماه زندان و حصر در تهران آزاد کنند و چنان تصور میکردند که امام راحل پس از آزادی از زندان و حصر، نهضت و حرکت اسلامخواهانه را ادامه نخواهند داد.
هر روز که میگذشت بر شدت مبارزات حضرت امام خمینی(ره) با رژیم فاسد طاغوت افزوده میشد تا در مهرماه ۱۳۴۳ که مصونیت مستشاران نظامی آمریکا از تصویب مجلس گذشت و حضرت امام آن سخنرانی معروف را بر ضد آن قانون در روز تولد حضرت زهرا(س) که برابر با چهارم آبان ۱۳۴۳ بود، فرمودند و تنظیمکننده لایحه و تصویبکنندگان و توشیحکننده و اجراکنندگان را خائن به اسلام و کشور دانستند و شدیدترین حملات را به رژیم شاه و آمریکا بهویژه به رئیسجمهور آمریکا داشتند.
فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود: «دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگهای آمریکایی پستتر کردند. اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد».
امام خمینی(ره) دستور دادند این سخنرانی بهصورت اعلامیه توسط مؤتلفه اسلامی و بهصورت گسترده پخش شود.
شرایط سیاسی و اجتماعی در سال ۱۳۴۳ بهگونهای بود که شاه هیچ راه گریزی جز تبعید امام خمینی(ره) با هدف حفظ رژیم و استمرار سلطه آمریکا در کشور نمییافت؛ لذا در ۱۳ آبان همان سال دستور تبعید امام(ره) به ترکیه با یک هواپیمای نظامی را صادر کرد.
شاه خیال میکرد با تبعید امام(ره) به ترکیه صدای مخالفان تصویب کاپیتولاسیون و مخالفان حکومتش در نطفه کور خواهد شد، اما این سرآغاز هجرتی بود که ۱۴ سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زد.
درحالیکه انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) به روزهای سرنوشتسازی نزدیک میشد، تمام اقشار مردم سعی در ایفای نقش تاریخی خود و عمل به تکلیف الهی داشتند.
در این میان دانشآموزان شور و حال دیگری داشتند. صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷، دانشآموزان درحالیکه مدارس را تعطیل کرده بودند، به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را به گوش شاه و حامیانش برسانند. این جوانان گروه گروه، داخل دانشگاه شدند و بههمراه دانشجویان و گروههای دیگری از مردم در دانشگاه اجتماع کردند.
ساعت ۱۱ صبح همان روز، مأموران چند گلوله گاز اشکآور در میان جمعیت معترض شلیک کردند، اما اجتماعکنندگان درحالیکه بهسختی نفس میکشیدند، صدای خود را رساتر کرده و با سر دادن شعارهای «مرگ بر شاه» لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه انداختند. در این هنگام تیراندازی آغاز شد و ۵۶ جوان و نوجوان بیگناه به شهادت رسیدند و صدها نفر دیگر مجروح شدند، اما دانشآموزان دست از شعار بر نمیداشتند.
امام خمینی(ره) وقتی از جنایت مزدوران شاه باخبر شدند در پیامی فرمودند: «عزیزان من صبور باشید، که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است. ایران امروز جایگاه آزادگان است. من از این راه دور، چشم امید به شما دوختهام. صدای آزادیخواهی و استقلالطلبی شما را به گوش جهانیان میرسانم».
شهید محمدعلی رجایی که بهتازگی از زندان آزاد شده بود، با تأسیس انجمن اسلامی معلمان نقش مهمی در ساماندهی اعراض معلمان، دانشآموزان و دانشجویان ایفا کرد؛ بنابراین به خاطر گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان دانشآموز، این روز در تاریخ انقلاب اسلامی به نام روز دانشآموز نامگذاری شده است.
در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند.
دانشجویان از دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و ... گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظان و آمریکاییها، سفارت را بهتصرف کامل درآوردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزات و غارتهای خود شدند، ولی پس از تسخیر سفارت بهسرعت از نابودی باقیمانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت.
به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند.
این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و ...، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.
اما پس از بیثمر ماندن، آنها به اقدامات جدیتری روی آوردند؛ از جمله قطع کامل روابط سیاسی در ۲۰ مهر ۱۳۵۹، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن دارایها و اموال ایران و... که هیچکدام تاکنون در عزم ملت ایران برای مقابله با ظلم و بیعدالتی جهانی و منشأ اصلی آن در جهان یعنی استکبار جهانی و آمریکا خللی وارد نکرده است.
اگربخواهیم به طورخلاصه به پیامدهای حادثه بزرگ تسخیر لانه جاسوسی بپردازیم میتوان به مواردزیراشاره کرد:
۱.پایان یافتن رابطه استعماری ایران وآمریکا
۲.روشن شدن ماهیت ننگین ایالات متحده آمریکا که بااقدامات جاسوسانه خود،افکارشیطانی وخرابکارانه درسرداشت.
۳.جلوگیری ازایجاد بحران وآشوب باتسخیرمرکزبحران آفرینی آمریکا
۴.ازبین رفتن گروهای مارکسیستی،گروههایی که تاپیش ازآن خودراتنهاسردمدارمبارزه باامپریالیسم آمریکا میدانستند.
۵.بازگشت مردم به صحنه که با توطئه های دولت موقت خانه نشین شده بودند.
۶.شکست هیمنه واسطوره جهانی آمریکا
۷.شکست کارتر درانتخابات ریاست جمهوری آمریکادرسال ۱۹۸۰
رخداد ۱۳ آبان شرایطی پیش آورد که ملتی با مشتهای گرده کرده هر روز کوبندهتر از دیروز فریاد «مرگ برآمریکا» سر دهند و درسهای آموزندهای برای ما دارد.
۱۳ آبان به ما آموخت که چپاولگران را به زباله دان تاریخ بیاندازیم و غیر از خدا در مقابل احدی کرنش و تعظیم نکنیم.
۱۳ آبان به ما آموخت که دیوار ستم شکستنی است، در معبد انسانیت، آزادانه و آگاهانه در برابر والاییهای ارجمند مکتب توحید به نماز بایستید.
از ۱۳ آبان درس گرفتیم که بایستی ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را با صبر و پایداری شکست، در برابر ظالم و زورگو شجاع وجسور بود، باید غروری مقدس و حماسهای جاوید را در دل مومنان مبارز ایجاد کرد.
۱۳ آبان به ما درس همراهی مظلوم و دشمنی با ظالم آموخت باید تقوای الهی داشت و به قدرت خدا متکی بود؛ و ۱۳ آبان درس مطیع خدا و پیامبر (ص) و امام معصوم (علیه السلام) و، ولی فقیه زمان بودن را به ما آموخت و اینکه همیشه باید در صحنه بود و به طاغوت نه گفت، تسلیم زور نباید شد و حزن و اندوهی هم به دل راه نداد.
سایروس ونس در اوایل ماه دسامبر 79(حدود10 آذر 58) به اروپا (لندن، پاریس، رم و بن) سفر کرد تا همکاری آنها را برای ایجاد فشارهای اقتصادی علیه ایران جلب کند.
این کشورها در مورد تحقیر امریکا از طرف ایران با آنها همدردی کردند و خود نیز در وضع ناراحت کننده ای قرار داشتند، زیرا در عین نیاز به نفت خاور نزدیک و ایران نمیخواستند سیاست خود را جدا از امریکا یا در مقابل آن یا بی تفاوت نشان دهند.
در12 نوامبر 79(21 آبان 58) کارتر دستور قطع خرید نفت ایران را صادر کرد. اگر چه این اقدام در داخل خود امریکا باعث کمبود نفت و بنزین و گرانی و نارضایتی مردم شد. همچنین کارتر از کشورهای غربی نیز خواست که از خرید نفت اضافی ایران خودداری کنند و آلمان، فرانسه، ایتالیا و انگلیس پاسخ مثبت دادند.
البته برای امریکا چشم پوشی از نفت ایران که تنها 3% مصرف آن را تشکیل می داد آسان بود زیرا صادرات سالانه 25 میلیون تن نفت ایران به آمریکا نسبت به 402 میلیون تن کل واردات نفتی امریکا ناچیز بود در صورتی که همین مقدار نفت برای اروپاییها مهم بود.
به دنبال قطع خرید نفت از ایران، ایران تصمیم گرفت سپردههای خود را از بانکهای امریکایی بیرون بکشد که در روز 14 نوامبر (23 آبان 1358) کارتر دستور مسدود شدن دارایی های ایران در کلیه بانکهای امریکایی و شعب خارجی آن را صادر کرد و اروپایی ها هم از آن حمایت نمودند، در این خصوص دیوان عالی لندن نیز دارایی های ایران در انگلستان را توقیف کرد.
در فرانسه نیز امانتهای پولی ایران دچار اشکال شد. دولت ایران متقابلا در 23 نوامبر (2 آذر) اعلام کرد که از بازپرداخت وامهای خارجی خود سر باز میزند و شکایتی برای باز گرداندن 56.5 میلیارد دلار اموالی را که شاه از ایران خارج کرده بود به دادگاه عالی نیویورک تسلیم کرد.
خروج شاه و گرفتن بهانه از دست ایرانی ها جزء دیگری از مرحله سیاسی سناریوی امریکاییها برای رهایی گروگانها بود.
ونس (وزیر خارجه) و ماندیل (معاون رئیس جمهوری ) و تا حدودی براون معتقد بودند که خروج شاه به حل مسئله کمک خواهد کرد و بهانه را از دست دانشجویان خواهد گرفت زیرا بهانه اصلی آنها برای حمله به سفارت ، حضور شاه در امریکا بود. از طرفی این نگرانی وجود داشت که ایرانی ها بگویند امریکا شاه را فراری داده و دست به تلافی علیه گروگانها بزنند.
کارتر در ابتدا میگفت تا وقتی گروگانها در اسارت هستند، شاه را وادار به خروج از امریکا نخواهد کرد اما ونس سرانجام او را قانع کرد که بازگشت شاه ممکن است به تسریع در آزادی گروگانها کمک کند و کارتر که مانند سایر مقامات امریکا نمی خواست کمترین شانس را از دست بدهد متقاعد شد.
اگر چه شاه مایل بود به مصر برود اما مقامات امریکا شدیدا با آن مخالفت میکردند زیرا بیم آن داشتند که حضور شاه موقعیت سادات را به خطر افکند و در روند اجرای کمپ دیوید خللی بوجود آید و در نتیجه به زیان منافع منطقه ای و جهانی امریکا تمام شود.
مقامات امریکا به مدت دو هفته با رهبران بسیاری از کشورهای اروپایی و غیر اروپایی برای قبول شاه در آن کشورها مذاکره کردند اما هیچ کشوری حاضر به پذیرش شاه نشد تا اینکه هامیلتون جردن با استفاده از سابقه آشنایی که در جریان امضای قرارداد کانال پاناما با ژنرال عمر توریخوس مرد قدرتمند این کشور بسیار کوچک حوزه امریکای لاتین پیدا کرده بود توانست با سفر به پاناما او را راضی به پذیرش شاه نماید.
شرح تفصیلی بی خوابی ها و آوارگی های هامیلتون جردن و دوره گردی او به منظور یافتن پناهگاهی برای شاه و جزئیات مربوط به جلب موافقت پاناما در کتاب او بنام بحران خواندنی است.
شاه با این شرط که در صورت نیاز به عمل جراحی مجدد و تشخیص پزشکان دوباره به امریکا مراجعه کند ، روز 15 دسامبر 79 (14 آذر 58 ) با یک هواپیمای نظامی به پاناما پرواز کرد.
دانشجویان پانامایی در اعتراض به حضور شاه دست به اعتراض زدند و دوباره پس از ده سال برای اولین بار پاناما شاهد اغتشاش و درگیری خیابانی بود.
احساس ناامنی شاه پس از دو ماه و نیم اقامت در پاناما و ترس او از تحویل دادنش به مقامات ایران موجب شد با اکراه تمام، سفر شاه به مصر را بپذیرد که انور سادات از او درست مانند یک شاه استقبال کرد و به گرمی او را پناه داد.
امریکاییها از طریق وکیل فرانسوی بنام کریستیان بورگ و بازرگان آرژانتینی بنام هکتور ویلالون که با بنی صدر و قطب زاده که از اعضای شورای انقلاب بودند ارتباط داشتند، در اوج ناامیدی راه تازهای را یافتند، در 18 ژانویه 1980 (28 دی 1358) هامیلتون جردن و هال ساندرس معاون وزارت خارجه امریکا در امور خاورمیانه و آفریقا (برای دیدار محرمانهای با این دو تن به لندن رفتند. از هنگامی که با بورگه و ویلالون آشنا شدند به مدت دو ماه هر لحظه چشم به راه خبر تازهای از مذاکرات محرمانه آنها با قطب زاده بودند. اشتباه امریکاییها این بود که قطب زاده را نماینده انقلاب اسلامی می دانستند و منتظر شنیدن اخباری از مذاکرات با او بودند. بهر حال پس از دو ماه، با عزیمت شاه از پاناما این مذاکرات هم شکست خورد زیرا رهبران ایران معتقد بودند که امریکا شاه را از پاناما فراری داده و این تصور، مواضع آنها را شدیدتر کرد و همه راه ها برای قطب زاده و بورگه و ویلالون بسته شد.
با توجه به وجود تبعیض نژادی در امریکا و رفتار سفید پوستان با سیاه پوستان و نیز نقش زنان بعنوان کالای تبلیغاتی در غرب، ایران در مقابل تدابیر سیاسی و بسیج امکانات فشار علیه ایران، پیامهای انسانی انقلاب را به دنیا اعلام کرد و به منظور نشان دادن منزلت زن و نفی تبعیض نژادی در دیدگاه اسلامی حکومت ایران به دستور امام خمینی(ره) در روز 18 و 20 نوامبر از 66 گروگان امریکایی، 13 تن از سیاهپوستان و زنان را آزاد کرد و 53 تن در سفارت امریکا ماندند.
بدینوسیله در افکار عمومی امریکا شکافی ایجاد شد و اهداف ایران را از این مبارزه مشخص تر و انسانیتر کرد.
مهم تر از آن این بود که در ایران صحبت از محاکمه برخی از گروگانهای عضو سازمان سیا بعنوان جاسوس به میان آمد و این اقدام مورد تائید امام خمینی (ره) قرار گرفت.
این تصمیم چنانکه دولتمردان امریکا در کتابهای خود نوشته اند وحشت عجیبی در آنها بوجود آورد. آنها در برابر ایران یک گام به پیش و دو گام به پس می رفتند و هدف های ایران به آرامی پیش میرفت.
آمریکائی ها با آزمودن همه راههای سیاسی و اقتصادی و به بن بست رسیدن مذاکرات محرمانه، دیگر چاره ای برای توسل به روش قهرآمیز نمی دیدند.
کارتر در روز هفتم آوریل 1980 اعضای شورای امنیت ملی را فرا خواند و گفت افکار عمومی در امریکا دیگر بی قرار شده و همه خواهان اقدام قاطع و مستقیم هستند و دیگر زمان دست زدن به اقدام جدی فرا رسیده است.
بدنبال آن امریکا تحریم اقتصادی علیه ایران و قطع کامل روابط دیپلماتیک با ایران را اعلام کرد. متحدین اروپایی امریکا چه در مورد فشارهای بین المللی و چه تحریم اقتصادی و قطع روابط دیپلماتیک با ایران، با امریکایی ها همراه نبودند زیرا آنرا بی حاصل و موجب دشوارتر شدن مسئله و بهره برداری روسها و افزایش نفوذ آنان در ایران می دانستند که ممکن است ایران را در نهایت به دامن شورویها بیندازد.
روز جمعه یازدهم آوریل، کارتر در جلسه شورای امنیت ملی و تصمیم گیری برای عملیات نجات گروگانها میگوید :«آبرو و حیثیت ملی ما به خطر افتاده و سادات (رئیس جمهور مصر) به او گفته است که اعتبار و موقعیت بین المللی امریکا بعلت سستی در این کار لطمه شدیدی خورده است».
آمریکایی ها چون امیدی به مجاری دیپلماتیک نداشتند و از طرفی با رهبری و هدایتهای امام خمینی قاطعانه مواجه بودند که بی هیچ قید و شرطی خواستار استرداد شاه، عذرخواهی امریکا و باز گرداندن اموال بلوکه شده و اموالی که شاه از ایران خارج کرده بود، بودند اما امریکایی ها به منظور رعایت اصل غافلگیری در عملیات نظامی همچنان تظاهر به تمایل برای حل مسالمت آمیز مسئله می نمودند. برژینسکی و هامیلتون جردن در یادداشتهای خویش متذکر می شوند که در روزهای پیش از آغاز عملیات نجات، مجدداً باب مذاکره تازهای را با ایرانیها گشودند تا آنها را اغفال کنند و ایرانی ها احتمال ندهند که امریکا قصد اجرای عملیات نظامی را دارد و همزمان به امریکایی های مقیم ایران از طرق مختلفی توصیه می کردند که ایران را ترک کنند.
برژینسکی مینویسد : «طرح عملیات که پس از هفته ها بررسی و تحلیل تهیه شده بود جمعا دو روز (از 24 تا 26 آوریل 1980 برابر با 4 تا 6 اردیبهشت 1359 ) بطول می انجامید. در شب اول هشت هلی کوپتر و سه هواپیمای سی – 130 در عمق خاک ایران در وسط بیابان فرود می آمدند. هلی کوپتر پس از سوختگیری شبانه به نقطه ای در نزدیکی تهران پرواز می کردند و تمام روز را در انتظار فرا رسیدن شب در این نقطه توقف می نمودند. حمله بسوی سفارت که محل نگهداری گروگانها بود ،در شب دوم با وسایل نقلیه ای که قبلا تدارک شده بود انجام می گرفت و یک گروه جداگانه هم برای نجات «بروس لینکن» کاردار سفارت و دو تن از همکارانش به محل وزارت خارجه ایران می رفتند. برنامه دقیقی برای ورود به ساختمان سفارت و آزاد ساختن گروگانها پیش بینی شده بود و گروگانها پس از رهایی و شاید به همراه چند اسیر از اشغالکنندگان سفارت به استادیومی که در نزدیکی سفارت قرار داشت منتقل می شدند و به وسیله هلی کوپتر به یک فرودگاه مجاور پرواز می کردند. قرار بود این فرود گاه شبانه بوسیله یک گروه کماندویی اشغال شود و گروگان ها و کماندوها با هواپیماهای مستقر در فرود گاه به پرواز درآیند. تمام مراحل عملیات بوسیله گروه ورزیده ای که داوطلب انجام این ماموریت شده بودند، همه ما به نتیجه آن امیدوار بودیم.»
عملیات نجات قرار شد توسط گروه رزمی مشترکی که متشکل بود از گروه دلتا و بخش هایی از نیروی هوایی ، دریایی و رنجرها انجام شود.
نام رمز ماموریت برای آزاد کردن گروگان ها «پنجه عقاب» بود طرح از این قرار بود 3 هواپیمای ام سی – 130 حامل نیروها و سه هواپیمای ئی سی – 130 حامل سوخت (جمعا 6 هواپیما) جزیره مصیره واقع در سواحل شیخ نشین عمان را ترک می کنند و بسوی ایران به پرواز در می آیند و در محلی در کویر طبس فرود و در آنجا منتظر ورود هشت هلی کوپتر آر- اچ 53 دی بمانند.
علیرغم همه پیش بینی ها، دقتها، تمرینها، محاسبات، کمک های خارجی و ... عملیات نجات با وقوع یک رویداد بسیار ساده شکست خورد و نتایجی کاملا معکوس به بار آورد.
تردیدی نیست شکست امریکا در این عملیات یک معجزه بوده و تنها امدادهای الهی در تاریکی شب که همه نیروهای مسلمان انقلابی در خواب بودند به یاری ملت ایران شتافته و با شن های روان پیچیده ترین سیستم تکنولوژی را از کار انداخت و بار دیگر داستان عام الفیل را در اذهان مسلمانان زنده نمود.
آغاز جنگ تحمیلی و بسیج نیروها و امکانات برای دفع تجاوز دشمن خارجی، مرگ شاه که مسئله بازگرداندن وی به ایران برای محاکمه منتفی شده بود . امام راحل ( ره ) تعیین شرایط و نحوه حل مسئله را بر عهده مجلس شورای اسلامی که در شرف تشکیل بود ، گذاشت. مجلس شورای اسلامی هم با تعیین شرایط چهارگانه آزاد نمودن دارائیها و اموال ایران، برگرداندن اموال به سرقت رفته ملت از شاه و خاندانش، لغو محاصره اقتصادی و تعهد امریکا در مورد عدم مداخله در امور داخلی ایران به دولت ماموریت داد تا از طریق دولت الجزایر مذاکرات لازم را انجام و موضوع حل و فصل شود.
از طرف دیگر با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا و نهایتا شکست کارتر و پیروزی ریگان تنها فرصت باقیمانده تا انتقال قدرت به ریاست جمهوری جدید آمریکا در اختیار طرفین بود که با شرایط مناسبی موضوع حل و فصل شود.
اهداف سیاسی از اشغال لانه جاسوسی کاملا محقق شده بود و امریکا به شکست خود در این ماجرا از یک دولت کوچک اعتراف کرده و بازتاب داخلی آن در امریکا سقوط کابینه کارتر و حزب دمکرات بود.
نگهداری گروگانها بیش از این مدت و در شرایط جنگی دیگر به صلاح نبود. با این وجود مسئله مزبور در آخرین روزی که کارتر میرفت که کاخ سفید را ترک کند و درست در لحظه تحویل مقام ریاست جمهوری به ریگان با امضای بیانیه های الجزایر توسط دولتین ایران و امریکا حل شد و گروگانها پس از 444 روز در فرودگاه مهر آباد در حالی که با شعارهای «مرگ بر آمریکا» از آنها بدرقه میشد، این ماجرا فیصله پیدا کرد.
٭ از نظر داخلی اشغال لانه به عمر حاکمیت لیبرالها و میانهروها پایان داد. روند حرکتی که در آن دوره شروع شده بود میرفت تا با کند کردن حرکت انقلاب، به تدریج مردم را از صحنه خارج نموده و همچون نهضت مشروطیت و ملی شدن صنعت نفت بصورتی دیگر با برقراری سیستمی لیبرال منش و متمایل به غرب مسیر انقلاب را از اهداف اصلی و اعلام شده آن منحرف سازد.
٭ برملاسازی ماهیت حقیقی بسیاری از لیبرالهای حاکم بر نظام جمهوری اسلامی که تا این زمان چهره واقعی آنها بر مردم پوشیده مانده بود.
٭ انفعال در میان ضد انقلاب داخلی از جمله گروه های چپ ، زیرا این جریان تنها حربه ای که برای بر چسب غربی زدن به انقلاب و انقلابیون میزد با این عمل خنثی شد و مدتها نیروی چپ گرا را در انفعال سخت فرو برد.
٭ سقوط دولت موقت و افشای اسرار لانه جاسوسی موجب شد نیروهای غیر انقلابی و ضد انقلابی از دستگاه های دولتی به سرعت تصفیه شوند و راه برای حاکمیت افراد متعهد هموار گردد.
٭ اخلال در سیستم اطلاعاتی و جاسوسی امریکا در کل منطقه و لو رفتن شگردهای خاص آنها
٭ اشغال لانه موجبات اتحاد و انسجام همه نیروهای متعهد و حزب الله را فراهم آورد تا در قبال تهدیدی بزرگتر و مبارزه ای وسیعتر با همه توان ایستادگی نمایند.
٭ عزم راسخ و اراده بی پایان ملت بویژه جوانان برومند ایران اسلامی در حفظ استقلال و آزادی میهن و مقابله با نفوذ جریانهای مرعوب و دسیسهگر
٭ اقدام شجاعانه دانشجویان مسلمان خط امام در تسخیر لانه جاسوسی موجب شد تا موج بزرگی از استکبار ستیزی در تمامی دنیا ، تسری یابد و مردم کشور های تحت سلطه ، جان تازه ای در مبارزات ضد استکباری خود بیابند.
٭ الهی بودن این اقدام در نظر امام راحل ( ره ) در قسمتی از فرمایشات امام در قبال این حرکت آمده است :«در هر صورت من از شما ها تشکر میکنم که خودتان بدون اینکه غیر از خدا کسی وادارتان بکند خودتان وارد این میدان شدید ، این چیزی است که از مبدا الهی جوشش پیدا کرده»
٭ ایجاد فضای رسانه ای و تبلیغی به نفع انقلاب و امام ، تسخیر لانه جاسوسی از آن وقایعی بود که انقلاب اسلامی را در یک جریان رسانه ای وسیعی در جهان قرار داد. تسخیر لانه جاسوسی آمریکا ، انقلاب را برای جهانیان معرفی کرد و رویاروی منطق ضد استکباری و ضد امپریالیستی انقلاب اسلامی را به جهانیان شناساند . این واقعه توانست مرزها و سدهای رسانه ها را بشکند و به نوعی نفوذ و تکثیر انقلاب در جهان بود.
٭ روحیه آزادگی ، عدالت جویی ، آرمان خواهی و استکبار ستیزی دانشجویان انقلابی در برهه های مختلف دوران 27 ساله انقلاب همواره پشتیبان و مدافع انقلاب و جمهوری اسلامی ایران بوده و موضع گیری های ملی ، روشنفکرانه ، متعهدانه و پیشرو آنها موجب خسران و یاس دشمنان و نیز افتخار و سر بلندی نظام بوده و باید قدر این موضوع را دانست و با حساسیت آنرا دنبال کرد.
٭ اگر قرار باشد فعالیتی بالاتر از آنچه در سیزده آبان و جنگ به دست جوانان رخ دهد که شدنی هم هست باید همان هویتی که امام به جوانان ارائه کردند امروز به جوانان بدهیم . اگر این کار صورت بگیرد میتوانیم از جوانان معجزاتی را شاهد باشیم که دنیای کفر و استکبار را دوباره بلرزاند . ما بخش کوچکی از هویت دینی را به جوانان لبنانی دادیم و نتیجه آنرا امروز داریم مشاهده می کنیم یک مقدار از هویت انقلابی به فلسطین رفته تبدیل شده به انتفاضه ،به لبنان رفت و شد حزب الله، خب اگر این هویت امروز در ایران احیا شود به انقلابی شاید بزرگتر از انقلاب دوم منجر شود.
٭ بررسی علل انحراف و واخوردگی برخی از فعالان این حرکت و لزوم نگاه فرهنگی و اجتماعی و ساختار محور به این حرکت در کنار نگاه سیاسی و کارگزار محور لازمه تحلیل جامع پیرامون این رخداد است.
یوم الله 13 آبان همیشه مورد توجه مردم بویژه دانشجویان و دانش آموزان بوده و ملت ایران درسهای زیادی از آن آموخته است و بعد از این نیز هم خواهد داشت ، امسال که یکبار دیگر شاهد تهدیدات پی در پی آمریکا علیه کشورمان هستیم ، بدون شک حضور جوانان و دانشجویان بار دیگر درس مقاومت ، ایستادگی در جهت تحقق آرمان های انقلاب را بروز خواهد داد و طعم تلخ شکست های پی در پی قبلی را در آستانه روز ملی مبارزه با استکبار جهانی به دشمن می چشانند. در این بین لازم است ، دانشگاه ها و وزارت آموزش عالی و آموزش پرورش با پرداختن به جنبه های مختلف این رخداد عظیم و با یک نگرش علمی به پدیدار شناسی انقلاب دوم برای نسل سوم بپردازند.
نهادهای مرتبط که وظیفه تبیین علمی و آکادمیک چگونگی سه رویداد مهم 13 آبان بر عهده دارند تا با تولید فکر و اندیشه ،پاسخ به شبهات ،تحلیل علمی رویداد ها و آگاهی بخشی اذهان اقشار مختلف را نیز نسبت به این موضوع بسیار ضروری آگاه نگهدارند . چون امروزه آمریکا و انگلیس به عنوان نماد استکبار جهانی مطرح هستند اما ممکن است فردا استکبار، نمای دیگری داشته باشد؛ بنابراین روح استکبار ستیزی همواره در عمق و جان دانشجویان ، دانشگاهیان ، دانش آموزان و ملت زنده بماند .
شرایط حساس فعلی که قدرت های استکباری و بویژه آمریکای جهانخوار با بهره گیری از ترفندهای گوناگون در صدد ضربه زدن به کیان نظام مقدس جمهوری اسلامی هست، یکپارچگی مردم و پایبندی آنان به ارکان مقدس جمهوری اسلامی ایران ، اصلی است که می تواند همه نقشه های شوم قدرت های استکباری را نقش بر آب کند.