به گزارش برنا؛ هجرت امام خمینی به پاریس در 14 مهرماه 1357 روند مبارزات علیه رژیم پهلوی را شدت و گسترش بیشتری داد و بر خلاف پیش بینی سردمداران رژیم و آمران بیگانه موجب رساندن صدای مظلومیت ملت ایران به گوش جهانیان شد. بعد از استقرار امام در پاریس اولین پیام ایشان خطاب به محصلین مدارس و حوزههای دینی، دانشجویان و اساتید دانشگاهها و دانشسراها، صادر شد و موج مبارزات علیه استکبار و استبداد را خروشان ساخت.
در بخشی از متن این پیام آمده بود: «در آغاز سال تحصیلی به محصلین علوم دینیه و دانشجویان دانشگاهها و دانشآموزان که برای برقراری حکومت عدل اسلامی به پا خواستهاند درود میفرستم... من با تأیید خداوند متعال و تمسک به مکتب پرافتخار قرآن به شما فرزندان عزیز اسلام مژده پیروزی نهایی میدهم به شرط این که نهضت بزرگ اسلامی و ملی ادامه یابد و پیوند بین شما جوانان برومند اسلام ناگسستنی باشد.» در ادامه امام خطاب به جوانان فرمودند: «هان ای عزیزان من! در محیط مدارس و دانشگاهها و دانشسراها آگاهانه و متعهد به پا خیزید و به هم بپیوندید و برای نجات اسلام و کشور کوشش کنید.» این پیام انگیزه دانشآموزان و دانشجویان را در مبارزه علیه رژیم بالا برد و از نیمه اول آبان این اقشار بر تکاپوی خویش افزودند، خصوصاً دانشگاه تهران مأوای دانشآموزان و دانشجویان و مرکز تظاهرات مشترک آنان قرار گرفت.
خبرگزاری فرانسه در نخستین روز آبان با تیتر «اوضاع ایران نگران کننده است»، قدرت و کثرت تجمعات و تظاهرات علیه رژیم را چنین گزارش داد: «ناظران در تهران معتقدند از همپاشیدگی فزاینده شرایط اجتماعی و دانشگاهی و فعالیتهای اقتصادی در ایران به درجه نگران کنندهای میرسد. در کشوری که حضور ارتش در شهرهای بزرگ، دیگر مانع تجمع عمومی در محوطه داخلی دانشگاهها و تظاهرات سیاسی و مذهبی در شهرستانها نمیشو...».
روز دوم و سوم آبان دانش آموزان از مدارس مختلف با تظاهرات به سمت دانشگاه تهران رفتند. این تجمعات تا 5 آبان ادامه داشت تا این که رژیم برای جلوگیری از تجمع دانشآموزان اعلام کرد: «دانشگاه تهران در روزهای ششم و هفتم تعطیل است.» به دنبال این اعلام تعطیلی گروه کثیری از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران به مدت یک هفته اعلام تحصن کردند.
روز هفتم آبان اوضاع در اطراف دانشگاه غیرعادی و شرایط نظامی بود. نیروهای ارتش در اطراف دانشگاه تهران مستقر شده بودند. با این وجود هنوز خیابانهای اطراف دانشگاه تهران شاهد حضور دانشجویان و دانشآموزان بود. هشتم آبان نیز تظاهرات دیگری در حوالی دانشگاه برپا شد. در گزارش ساواک از رخدادهای روز 8 آبان آمده است:
«شماره گزارش: 41728 / 3 الف
تاریخ: 8 / 8 / 57
حدود ساعت 10:00 عده زیادی از دانشجویان و افراد متفرقه وارد دانشگاه تهران شده و در داخل محوطه دانشگاه مبادرت به تظاهرات و دادن شعارهای ملی و میهنی نمودند. ضمناً با انداختن زنجیر به دور پیکره شاهنشاه آریامهر قصد پایین آوردن پیکره را داشتند که موفق نشدهاند.
ارزیابی: صحت دارد.«
روزهای 10، 11 و 12 آبان نیز تظاهرات بدون زد و خورد ادامه یافت. روزها به همین منوال در «دانشگاه تهران» گذشت تا این که در روز سیزده آبانماه 1357 تظاهرات دانشآموزان در حوالی دانشگاه تهران با مداخله نیروهای نظامی به خون کشیده شد. نیروهای نظامی رژیم در پی تجمع تعداد کثیری از دانشآموزان از ساعت 11 صبح دانشگاه را محاصره کردند.
حدود ساعت 12 ظهر نیروهای ارتش جلوی درب جنوبی دانشگاه مستقر شده و شلیک گاز اشکآور را به داخل دانشگاه آغاز کردند. تظاهرکنندگان با برافروختن آتش به خنثیسازی گازها پرداختند که ناگهان نیروهای نظامی نوک اسلحههای خود را به سوی تجمعکنندگان گرفتند و بر روی آنها آتش گشودند. تعداد زیادی از دانشآموزان در خاک و خون غلطیدند و صدها نفر مجروح شدند.
این تظاهرات خونین 6 ساعت ادامه داشت. خبرگزاریها تعداد شهدا را 10 نفر اعلام کردند در حالی که به ادعای انقلابیون، این تعداد بالغ بر 65 نفر بود. کمکم تظاهرات به بیرون از دانشگاه کشیده شد و سرتاسر تهران به میدان جنگ تبدیل شد.
امام خمینی به مناسبت فاجعهی 13 آبان در پیامی خطاب به ملّت ایران نوشتند:
((من نمیدانم که از کدام مصیبتهای ملت و از کدام جنایتهای شاه بنویسم، قلم من عاجز است. آیا جنایاتی را که در دانشگاه تهران به دست دژخیمان شاه واقع شد، متذکر شوم یا از کشتارهایی که در سراسر ایران به امر این جنایتکار حرفهای صورت گرفت؟))
امام خمینی از ملت خواستند تا «رسیدن به هدف، نهضت را هر چه شورانگیزتر ادامه دهد.» امام هدف نهضت را سرنگونی شاه، نابودی رژیم شاهنشاهی و برقراری حکومت اسلامی اعلام کردند. ایشان در پایان از «سران نیروهای هوایی و زمینی و دریایی» خواستند «با افراد خود به ملّت بپیوندند که اطاعت شاه اطاعت از طاغوت است» و از «سربازان و سایر قوای انتظامی» خواستند که از «اوامری که برخلاف مسیر ملت است سرپیچی کنند.»
1. با وقوع کشتار 13 آبان، حربه رژیم در انتصاب شریفامامی به نخستوزیری برای جلوگیری از اعتراضها و تظاهرات مردم و ایجاد دولت «آشتی ملی» بینتیجه ماند.در واقع حوادثی که در 13 آبان پیش آمد، رژیم را به تشکیل یک دولت نظامی ترغیب کرد. یکی از نتایج مشخص روز 13 آبان، اظهار ضعف و ناتوانی از سوی شریفامامی بود که به اطلاع شخص شاه رساند و شاه نیز در همان شب طی جلسهای فوری که با سفیران امریکا و انگلیس داشت، ارتشبد ازهاری را برای تشکیل دولت نظامی فراخواند.
ناصر مقدم ـ آخرین رئیس ساواک ـ یکی از نتایج رخداد 13 آبان را اضمحلال «دولت آشتی ملی» عنوان میکند. او با اشاره به ملاقات خود با شاه میگوید: «شاه گفت با توجه به این که حکومت شریفامامی موفق نبوده است و هرگونه تلاش مینماییم بینتیجه است، لذا تنها راه حل، وجود یک دولت نظامی است. ما مذاکراتی با سفرای امریکا و انگلستان داشتیم. آنها نیز این مسئله را تأیید و پشتیبانی مینمایند. لذا تصمیم گرفتهام یک دولت نظامی روی کار بیاید و بلافاصله اشاره به ازهاری نمود که شما رئیس دولت خواهید بود...»
2. وقتی تلویزیون ملی ایران بدون هیچ سانسوری برای اولین بار در شب 13 آبان، فیلم تظاهرات و کشتار دانشآموزان و دانشجویان را به نمایش گذاشت، مردم به خشم آمدند. در پی آن مدیرعامل تلویزیون ناصرالدین شاهحسینی مجبور به استعفا شد. همچنین نمایش این فیلم از تلویزیون بیشترین تأثیر را در میان مردم داشت. بازتاب این فیلم موجب شد مردم در اکثر مناطق کشور جنایتها و کشتارهای بیرحمانه رژیم را به چشم مشاهده کنند.
3. یکی دیگر از پیامدهای واقعه خونین 13 آبان 57، استعفای وزیر علوم بود. روزنامه اطلاعات نوشت: «وزیر علوم و آموزش عالی، دکتر ابوالفضل قاضی طی نامهای به آقای نخستوزیر استعفای خود را در اعتراض به وقایع دیروز دانشگاه تهران (یعنی 13 آبان) اعلام کرد. وی اظهار داشت که با این وضع نمیتوان به خدمت ادامه داد.«
4. پس از روی کار آمدن دولت نظامی، دولت ازهاری برای آرام کردن جو، به کارهای ظاهری که جنبه روانی داشت دست زد تا احساس بدبینی مردم نسبت به رژیم کاسته شود لذا عدهای از مقامات عالیرتبه رژیم که در چندسال اخیر پستهای حساسی داشتند، بازداشت شدند. در میان این عده «نعمتالله نصیری»، «منوچهر آزمون»، «داریوش همایون»، «غلامرضا نیکپی» و... دیده میشدند. در هفدهم آبان، نام «امیرعباس هویدا» نیز به این فهرست اضافه شد.
5. وقایع روز 13 آبان اگر چه به شهادت تعداد زیادی دانشآموز انجامید ولی مانع از ادامه مبارزه آنان نشد. به طوری که درست فردای آن روز تظاهرات وسیعتری در تهران انجام گرفت. در بخشی از گزارش روزنامه کیهان در تشریح تظاهرات روز 14 آبان آمده است: «تظاهرات ملت ایران به اوج خود رسیده و در عین حال روز اوج آتشسوزیها در تهران بود... و در شب، تهران در آتشی که از صبح روشن شده بود، روشن بود. در همین روز سفارت انگلستان نیز در جریان آتشسوزیها دستخوش حریق شد و به دنبال آن کارخانه پپسی کولا واقع در خیابان آیزنهاور آتش زده شد و ساعتها در میان آتش سوخت.«
ساواک طی گزارشی درباره امتداد تظاهرات بعد از 13 آبان نوشت:
«شماره گزارش: 180 / ل1 / 20ط11
تاریخ وقوع: 14 / 8 / 57
موضوع: محرکین تظاهرات اخیر
ساعت 10:20 یکشنبه 14 / 8 / 57 در خیابان ادیب الممالک مقابل مسجد سنگی میتینگی علیه رژیم و دولت... تشکیل [شد] و پس از این که دبیرستانهای وهابی، دانش، رهنما، و کلیه مدارس اطراف را تعطیل و دانشآموزان را که حدود دو هزار نفر میشدند جمع نمودند، در وسط خیابان چهارپایهای گذاشتند و مجتبی فرآورده بالای آن رفت و اظهار داشت: ما امروز برده امریکا هستیم و باید حتماً از این بردگی نجات بیابیم.
باید مسلح شویم و بجنگیم. ما امروز اسلحه در اختیار داریم. لکن منتظر دستور خمینی میباشیم. و سپس افزود که: امروز باید به دانشگاه برویم و تا میتوانیم در مسیر خود دست به اموال خارجیها و امریکاییها بزنیم. همان طور که آنها ما را میکشند ما هم بدین طریق انتقام خود را میگیریم. و سپس افزود که: روز شنبه بر اثر حمله بیرحمانه ارتش به دانشگاه حدود 65 نفر کشته شدهاند و در این حال همه مردم را به گریه انداخت و از احساسات مردم استفاده کرد...»
بدین ترتیب، با ادامه مبارزات و تظاهرات، دولت نظامی ازهاری هم کاری از پیش نبرد و 13 آبان ماه به نقطه عطفی برای شروع مبارزاتی تازه علیه رژیم پهلوی تبدیل شد و حوادث بعد از آن پیروزی انقلاب اسلامی را بیش از پیش شتاب داد.