به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ هشتمین قسمت «نقد سینما» شب گذشته ۱۹ بهمنماه با حضور کارگردان و تهیهکننده فیلم سینمایی «هایپاور»، عوامل فیلم سینمایی «اتاقک گلی» و نقدوبررسی آثار و همچنین برپایی میز گفتگوی ویژه برنامه با حضور محمدرضا عباسیان و اکبر نبوی روی آنتن شبکه چهارسیما رفت.
ابتدا هادی محمدپور، کارگردان «هایپاور» به جرقه اصلی این فیلم اشاره کرد: همه چیز از یک کلیپ یک دقیقهای شروع شد. در فضای مجازی دیدیم که شهید ستاری در اتاق عملیات رادار با افسر سامانه هاوک صحبت میکند. ما بررسی کردیم این مربوط به کجا میشود؟ گفتند که فیلم مربوط به عملیات والفجر۸ و شهید ستاری است. عملیات والفجر۸ چه بوده است؟ گفتند که پدافند هوایی ارتش در بیست روز، ۷۸ هواپیما را بر اساس طرحی که شهید ستاری داده، زده است.
وی ادامه داد: همینطور سوالات پیش میآمد. تا اینکه ما درخواست گزارش کردیم و ما را به آقای جوکار که به عنوان یکی از فرماندهان اسبق پدافند هوایی ارتش که الان هم مشغول حفظ آثار پدافند هوایی هستند، معرفی کردند و اسناد و مدارک را در اختیار ما گذاشتند. شروع به نوشتن قصه اصلی کردیم. در کنار اسناد ما را به یکی از دوستان شهید ستاری که یکی از بازماندههای عملیات در حوزه پدافند هوایی بود، معرفی کردند.
سپس مینو خانی در میز نقد «هایپاور» بیان کرد: عملیات والفجر ۸ اتفاق بسیار مهمی در تاریخ جنگ هشتساله است. اما ما چگونه این عملیات را باید به تصویر بکشیم. با چه دستاوردی؟ با چه تجربه تصویری؟ من معتقدم از فیلمنامه گرفته، تا طراحی چهره، طراحی صحنه، بازیها، انتخاب بازیگر همه چیز بد بود! دیالوگها بدتر از هرچیز دیگری بود. من دردم آمده است. چرا که یک موضوع بسیار مهم، استراتژیک و بسیار لازم برای تاریخ تصویریمان را سوزاندهاند. بعید است که کسی دوباره به سراغ این سوژه مهم برود.
در بخش دیگر برنامه، زهرا دمزآبادی فعال رسانه در میز رسانه عنوان کرد: از دوره سی و هفتم تا چهل و یکم، نهادهای حکومتی نقش به سزایی در سرمایهگذاری فیلمها داشتند. به نظر من این به سیاستگذاری فرهنگی ما برمیگردد.
وی تصریح کرد: منظور نهادهای دولتی است. مثل فارابی، اوج، حوزه هنری و انجمن سینمای دفاع مقدس. سالهای گذشته هم اینها بوده، اما امسال بسیار بیشتر شده است. چرا سرمایهگذارهای خصوصی دیگر نیستند؟ میشود گفت خیلیها چشماندازشان، جشنوارههای خارجی است. خیلیها هم در حال حاضر به گیشه فکر میکنند.
دمزآبادی درباره دو پاره شدن خانه جشنواره گفت: اگر از بُعد خبرنگاریام بخواهم بگویم، مخالف این کارم. شور و حال و انرژی جشنواره به این است که همه کنار هم فیلم میبینند. اما با توجه به تجربهای که در جشنوارههای جهانی داشتیم، این شیوه تخصصیتر است. یعنی آدمی که دلش میخواهد فیلم خارجی ببیند، میداند کجا باید برود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: جشنواره فجر ۴۱، جشنواره فیلم دفاع مقدس نیست. ما امسال فیلمهای اجتماعی بسیار زیادی هم داشتیم. سال پیش هم تعداد فیلمهای اجتماعیمان بر اعداد فیلمهای دفاع مقدس غالب بوده است. مهر حاکمیتی_دفاع مقدسی به جشنواره نزنیم. کاش به سینمای کودکمان بیشتر توجه کنیم و داوریهای بهتری داشته باشیم. همینطور اگر فیلم کمدی میآید، در سبد داوری قرار بگیرد و مراقب جشنواره باشیم.
میز گفتگوی ویژه «نقد سینما» دیگر بخش این برنامه با حضور اکبر نبوی و محمدرضا عباسیان بود. ابتدا محمدرضا عباسیان با اشاره به اینکه جشنواره فیلم فجر هیچوقت به طور مستقیم بر جریانهای فرهنگی-اجتماعی جامعه تاثیر جدی و مشخص نداشته است، بیان کرد: تاثیری که بر سینما میگذارد و متعاقباً تاثیری که سینما بر جامعه میگذارد. اما چرا می گوییم جشنواره تاثیرگذار نیست. حتی تاثیری که بر سینما میگذارد، چندان جدی نیست. چون هیچوقت سیاست منسجم واحدی در برگزاری جشنواره فجر وجود نداشته است و مهمترین چالش آن تغییر مکرر مدیران و دبیران جشنواره و بعد از آن تغییر مکرر سیاستگذاران و مسئولان ارشد برگزاری جشنواره است.
اکبر نبوی نیز در ادامه گفت: به گمان من جشنواره فیلم فجر از زمانی که نطفه آن شکل گرفت، اهدافی برایش ترسیم شده بود که طی یک دوره زمانی تقریباً ده ساله به اهدافش رسید. لازم بود از یک مقطعی به بعد جشنواره بازتعریف شود یعنی باید اهدافش در پیوست و نه نفی اهداف گذشته، با توجه به شرایط جدید باز تعریف میشد.
وی توضیح داد: شاید بهتر است بگویم که لازم بود پس از رسیدن به اهداف اولیه، بازنگری میشد. این ظرفیتی که به وجود آمده است، قابلیت حمل چه نوع از مضامین هنری و فرهنگی را دارد؟ که بتواند به عنوان سرمایه به سینمای کشور اضافه شود.
نبوی در پایان خاطرنشان کرد: تغییرات پی در پی دبیران آسیب جدی میزند از این جهت که برنامهریزی برای جشنواره فجر را دچار اختلال میکند. اما آقای عباسیان جشنواره فیلم فجر قابل مقایسه با کن و برلین و لوکارنو و ونیز نیست به لحاظ ماهیت، مأموریت و... نیست. اگر فجر بینالملل، میتوانست قدرتمند ظاهر شود، بله میشد شباهتهایی میان فجر بینالملل و کن و برلین و لوکارنو پیدا بکنیم. بله تغییر پیدرپی دبیران جشنواره آسیب میزند اما نکته مهمتر این تغییرات پیدرپی ناشی از فقدان استراتژی فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران است.
گفتگو با عوامل و نقدوبررسی فیلم «اتاقک گلی» بخش پایانی نقد سینما بود که ابتدا سجاد شاهحاتمی در میز نقد بیان کرد: فکر میکنم امروز ما در اتمام فیلم بالاترین واکنش مثبت و تشویق را از سمت تماشاگر داشتیم. احساس میکنم اتفاقات خوبی برای این فیلم در روز جوایز خواهد افتاد. اما توصیه میکنم این مدل فیلمسازی جنگی آمریکایی، ادبیاتش را هم لوکال و بومی کنیم. جغرافیای خاص کمک میکند که ما بتوانیم هم تصاویر زیبایی داشته باشیم و هم فرهنگهای مختلف را با خودمان همراه سازیم.
پدرام کریمی نویسنده «اتاقک گلی» تصریح کرد: حتی قبل از اینکه من و کارگردان کار به پروژه اضافه شویم، آقای صبوری با حدود صد و پنجاه نفر از رزمندههایی که در لشگر ۲۷ محمد رسول الله حضور داشتند، گفتگو کرده بود. یکسری از گفتگوها را دیدم. بعد محمد عسگری آمد و به اتفاق با عزیزان مصاحبه و صحبت کردیم.
محمد عسگری کارگردان «اتاقک گلی» نیز در پایان خاطرنشان کرد: هر چیزی که به شورا و مشورت میرسد، ماحصل درخشانتری خواهد داشت. به هر حال نکات یا پارهداستانهایی به ذهنم میرسید که به پدرام انتقال میدادم. اما قلم، قلم پدرام کریمی بود.
انتهای پیام/