به گزارش برنا؛ دیوید چیانگ علاوه بر بازی در فیلمهای متعدد، کارگردانی فیلمهای زیادی را هم بهعهده داشته است؛ بازی در فیلم «روزی روزگاری در چین ۲» در کنار جت لی و دانی ین چهرههای معروف سینمای رزمی، یکی از درخشانترین کارهای او به حساب میآید.
جان چیانگ در ۲۹ ژوئن ۱۹۴۷ در ژیانگ سوی هنگکنگ متولد شد؛ با اینکه نام چینی او چیانگ داوی است، اما در دنیای سینما با نام «دیوید چیانگ» هم شناخته میشود البته این نام را کارگردان معروف فیلمهای رزمی «چانگچه»، برای او انتخاب کرد.
دیوید در خانوادهای اهل هنر متولد شد و تحتنظر پدر و مادری که هر دو بازیگر بودند تربیت شد و رشد یافت. پدر او، ایم دوت و مادرش هونگ وی از ستارگان مشهور سینمای آن دوران بودند.
دیوید چیانگ بعد از حضور موفقیتآمیز در فیلمهای «انتقام» و «شمشیرزن یکدست» توانست در فیلمهای زیاد دیگری از جمله معبد شائولین، دوئل مرگ، رازهای گمشده کونگفو، افسانه جغد، ضربه قانون، ماجراجویان و سیمرغ قرمز ایفای نقش کند و در سینمای رزمی دنیا به چهرهای معروف تبدیل شود.
به خاطر اینکه پدر و مادر دیوید جزو بازیگران مطرح آن دوران بودند، پای او خیلی زود به عرصه سینما باز شد و او توانست در ۴ سالگی در فیلمهایی که هنوز در آن زمان در هنگکنگ به صورت سیاه و سفید ساخته میشدند بازی کند.
با این حال علاقه عجیب او به بازیگری باعث شد که او از همان ابتدا و با وجود سن کمش از عهده انجام نقش هایی که در فیلم به او واگذار میشد برآید و تصمیم بگیرد که به این کار ادامه بدهد. اما از آنجا که دوست داشت حضورش در فیلمهای سینمایی ماندگار باشد، وقتی پا به نوجوانی گذاشت به دنبال یادگیری هنرهای رزمی هم رفت تا با یادگرفتن فنون رزمی مختلف مخصوصا کونگفو و بهکارگیری آنها در فیلمهای سینمایی به ستارهای بیرقیب در سینمای رزمی دنیا تبدیل شود. با اینکه این کار از نظر خیلیها بیفایده بود اما دیوید معتقد بود که اگر شانس بیاورد و مورد توجه کارگردانها قرار بگیرد، قطعا میتواند مهارتش را به همه نشان بدهد.
شانسی که دیوید منتظرش بود در سال ۱۹۶۶ به سراغ او آمد؛ یعنی وقتی که ۱۹ سال بیشتر نداشت. او از مدتی پیش از این تاریخ در فیلمهای سینمایی به عنوان بدلکار رزمی حاضر شد، اما در این زمان بود که مورد توجه چانگچه کارگردان بزرگ آن روزهای سینمای هنگکنگ قرار گرفت. چانگچه با مشاهده نبوغ ذاتی دیوید، ایمان آورد که او میتواند روزی به یکی از بازیگران بزرگ سینما، به خصوص سینمای اکشن تبدیل شود. علاوه بر توانایی ذاتی دیوید در عرصه بازیگری، مهارت او در زمینه هنرهای رزمی باعث میشد تا او به طور خاص مورد توجه مخاطبان خود قرار گیرد. اما این شانس چطور در خانه دیوید را زد!؟ تا قبل از حضور دیوید چیانگ در فیلمهای چانگچه، چهره مشهور دیگری به اسم وانگ یو، در فیلمهای رزمی ایفای نقش میکرد.
اما بعد از عدم همکاری ناگهانی وانگ یو، بازیگر مشهور فیلمهای رزمی آن روزهای سینمای هنگکنگ، چانگچه برای نقش اصلی فیلمهایش به دنبال بازیگر دیگری میگشت، همین جا بود که با دیوید آشنا شد و تصمیم گرفت پیشنهاد بازی در فیلم جدید انتقام را به دیوید چیانگ بدهد. با راهنماییهای چانگچه، دیوید بعد از بازی در این فیلم توانست جایزه بهترین بازیگر شانزدهمین فستیوال فیلم آسیا در سال ۱۹۷۰ را کسب کند. دو سال بعد، در هجدهمین فستیوال فیلم آسیا، دیوید چیانگ جایزه اسب طلایی بهترین بازیگر را برای بازی در فیلم «برادران خونی» برد. در سال ۱۹۷۳، در نوزدهمین فستیوال فیلم آسیا هم، او مجددا جایزه بهترین بازیگر را برای بازی در فیلم «نسل شکست» به خودش اختصاص داد و به این ترتیب به عنوان یکی از رزمیکاران مشهور دهه ۸۰ شناخته شد.
البته بهتر است بدانید که از سری فیلمهای شمشیرزن یکدست، چانگچه ۲ فیلم اولش را با عنوان «شمشیرزن یکدست» در سال ۱۹۶۷ و «بازگشت شمشیرزن یکدست» در سال ۱۹۶۹ ساخته بود. او در این فیلمها، از وانگ یو د، یگر بازیگر فیلمهای هنگکنگی استفاده کرده بود. اما به دلیل جدایی و امتناع وانگ یو از حضور در فیلم بعدی این کارگردان بزرگ، چانگچه به دنبال بازیگر دیگری میگشت تا نقش اول فیلم بعدیاش را به او بدهد.
این کارگردان معروف با توجه به شناخت و آشنایی دیوید چیانگ تصمیم گرفت به این بازیگر تازه کار در دنیای سینمای رزمی اعتماد کند و نقش اول فیلم آیندهاش با عنوان انتقام در سال ۱۹۷۰ و شمشیرزن یکدست جوان که در سال ۱۹۷۱ ساخته شد را به او بدهد. این کار چانگچه در آن زمان ریسک بزرگی محسوب میشد. زیرا بهکارگیری هنرپیشههای آماتور در آن زمان هنوز چندان مرسوم و متداول نبود و کارگردانان این چنین فیلمهایی بیشتر سعی میکردند تا نقشهای اصلی را به بازیگران باسابقه و مشهور که مردم هم آنها را میشناسند بدهند.
علاوه بر این، به دلیل اینکه چانگچه برای نقش اصلی و قهرمان برخی از فیلمهای قبلی خود و همچنین ۲ فیلم قبلی شمشیرزن یکدست از وانگ یو، استفاده کرده بود این احتمال وجود داشت که استفاده از یک بازیگر تازهکار سبب شود تا فیلمهای او مورد استقبال قرار نگیرد و پروژه ساخت ۳ گانه فیلمهای شمشیرزن یکدست نیز با شکست مواجه شود. ۲ فیلم نخستی که وانگ یو در آن بازی کرد با استقبال زیاد تماشاگران مواجه شد.
اما چانگچه با وجود تمامی این احتمالات و ریسکها، مصمم بود تا نقش اول فیلمهای بعدیاش را به دیوید چیانگ بدهد. بعد از اکران سومین فیلم از سری فیلمهای شمشیرزن یکدست همه منتقدان و مخاطبان این سری فیلمها اعتراف کردند بازی منحصربهفرد و متفاوت دیوید چیانگ در این فیلم یکی از دلایل موفقیت سری سوم این فیلمهاست؛ طوری که شاید اگر نقش اول فیلم را وانگ یو بازی میکرد فیلم نمیتوانست موفقیت کسبشدهاش را بهدست آورد.
در سال ۱۹۷۳، دیوید چیانگ همراه مربی خود چانگچه هنگکنگ را ترک کرد و کمپانی مستقلی با نام کمپانی چانگ را تاسیس کردند. به این ترتیب دهه۷۰ میلادی برای چیانگ به پایان رسید. دیوید چیانگ در دهه ۸۰ میلادی به روند موفقیتآمیز خود ادامه داد. در همین دهه بود که او اولین سری از کارهای مجموعه تلویزیونی خود با نام توطئههای اژدهای سبز را آغاز کرد و به این ترتیب پا به عرصه ساخت فیلم گذاشت؛ از آنجا که سینمای رزمی علاقه اول و آخرش بود، سعی کرد به طور اختصاصی در این ژانر فیلم بسازد. اما نکته جالب اینجاست که منتقدان بزرگ سینمایی که کارهای او را دنبال کردهاند، معتقدند که در ۴ دهه اخیر، دیوید چیانگ بیشک یکی از اسطورهها و قهرمانان نامی کونگفو در جهان است.