صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

زخمِ پیشانیِ دریا

۱۴۰۲/۰۴/۱۳ - ۱۰:۰۱:۰۲
کد خبر: ۱۴۹۴۲۰۳
علی ستاری نوشت: "خلیج‌فارس" تنش زخمیِ بحران‌هاس، این خلیج نیلگون هم داغ مدافعان هرمز دیده و هم به خون ۲۹۰ مسافر بیگناه آغشته است، دریای پارس هم اسدالله رئیسی‌اش را از دست دادهو هم شهید اسحق را که دارایی‌اش بود در تاراج آتش دیده، اگر پای حرف‌های در دل مانده‌ی خلیج آبی‌رنگ‌مان برویم چه دردها را که باز نخواهد کرد.

به گزارش خبرگزاری برنا هرمزگان، علی ستاری فعال رسانه‌ای و فرهنگی استان هرمزگان، در یادداشتی به مناسبت فرارسیدن ۱۲ تیر سالروز حمله ناو آمریکایی به هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران، نوشت: به قول "حافظ موسوی" "اینجا خاورمیانه است، ما با زبان تاریخ حرف می‌زنیم، خواب‌های تاریخی می‌بینیم و بعد، با دشنه‌های تاریخی‌‌‌ سرهای همدیگر را می‌بُریم " "اینجا خاورمیانه است، سرزمین صلح‌های موقت، بین جنگ‌های پیاپی"؛ ما خاورمیانه‌ای از یک جایی به بعد مشاهده کردیم که کشورهایمان تبدیل به محل نزاع ابرقدرت‌ها و محل قدرت‌نمایی کشورهایی شد که دوست داشتند خود را در قواره‌ی یک ابر قدرت نشان دهند، شاید آغاز استکبار در منطقه ما با حضور نیروهای رومی و سپس مقدونی‌ها آغاز شد مسئله‌ای دهه‌ها و قرن‌های بعدی به دلیل اینکه خاورمیانه یکی از بالقوه‌ترین مناطق زمین بود ادامه پیدا کرد و کشف نفت در این منطقه حتی مناطق بیابانی خاورمیانه را نیز به محل نزاع استکبارهایی چون پرتغال، اسپانیا، روسیه، بریتانیا، فرانسه، آمریکا و حتی رژیم صهیونیستی تبدیل کرد.             و همین موضوع باعث شد که خاورمیانه‌ی ما با شمشیر و خون و سرنیزه، باروت و تفنگ و گاز خردل، موشک و خمپاره و دوشکا، جنگنده و تانک و ناوشکن رفاقت دیرینه‌ پیدا کند و از بلخ و بخارا گرفته تا هرات و خوی و سلماس، حلب و قدس و سردشت تا تهران و تبریز و بندرعباس زخم‌هایی از تلاش غارتگران برای یک جو غارت بیشتر بر تنش بنشیند؛ تاریخ آسیای میانه مملو است از زخم‌هایی که نتیجه توحش‌های اربابانی با موهای بور و چشمانی آبی است که در رویای حکومت بر عالم دخترکان بسیاری را به حجله خون شوهرانشان نشاندند و نوزادان چند ماهه را روی هوا خوراک دریا کردند، برای ما ساکنین تاریخی منطقه و ایران سزار، پاپ‌، قیصر و جنتلمن پشت میز مذاکره، هشداری بزرگ است از اینکه اگر حواسمان نباشد ممکن از پشت خنجر بخوریم و سردارانمان ابتدا خلع سلاح و سپس به دار بلا آویخته شوند؛ ما خاورمیانه‌ای‌ها و ایرانی‌ها هیچ‌گاه نمی‌توانیم سلاح‌هایمان را روی زمین بگذاریم چرا که دشمن چند چشم قرض کرده و ما را می‌پاید تا از غفلت ما برای حمله‌ای دیگر استفاده کند و امروز اگر می‌بینیم که دیگر استکبارِ زمان دم از گزینه‌های روی میز بر علیه‌ ما نمی‌زند علتش تغییر ماهیت آن‌ها نیست بلکه تنها یک علت دارد و آن هم این است دیگر ما آن ایرانی نیستیم که کسی بتواند ما را تهدید کند، جمهوری اسلامی ایران دیگر آن کشوری نیست که دلخوش به لقب‌های اربابان زر و زور و تزویر باشد ‌که بخواهند بعد از کلی سواری گرفتن از او، آن را ژاندارم منطقه بنامند، امروز غرب و شرق عالم قبول کند یا نکند " ایران " با آن چیزهایی که از دستاوردهایش به نمایش گذاشته و رونمایی کرده است قدرت اول منطقه است و دشمن حساب کار دستش آمده اما آنچه که خواب از چشمان تمام بدخواهان نظام اسلامی روبوده است دستاوردهای رونمایی‌نشده و طبقه‌بندی شده‌ی نیروهای مسلح لشکر اسلام است‌، دستاوردهای فرزندان ایرانیِ پیامبر خاتم(ص) در حدی است که اجازه ندهد هیچ ژنرالی حتی در مخیله‌اش لوله‌ی موشک‌اندازش را به سمت یک وسیله‌ی نقلیه‌ی ایرانی بگیرد و این یعنی اقتدار و توانایی و بازدارندگی که حاصل رشادت‌های نسلی‌است که سینه‌هایشان در جمع آوری پیکر عزیزانشان از کف دریا در دمای خرما پزون هرمزگان سوخت و راه را برای پیشرفت این مرز و بوم هموار کردند.

"خلیج‌فارس" با تمام زیبایی‌هایی که دارد تنش زخمی از بحران‌هاس، این خلیج نیلگون هم داغ مدافعان هرمز دیده است و هم به خون ۲۹۰ مسافر بیگناه آغشته است، دریای پارس هم اسدالله رئیسی‌اش را از دست داده است هم شهید اسحق را که دارایی‌اش بود در تاراج آتش دیده است، اگر پای حرف‌های در دل مانده‌ی خلیج آبی‌رنگ‌مان برویم چه دردها را که باز نخواهد کرد، خلیج‌فارس ما قطعا از زخمی خواهد گفت که از " حقوق بشر آمریکایی" خورده است، حقوق بشری که ۳۵ سال پیش موشک‌اندازهای ناوهایش را به سوی هواپیمایی نشانه گرفت که پدر و مادر و خواهر و برادر من و شما در آن نشسته بود و بی‌خبر از قیل و قال‌های این عالم، از تشویش‌های زمین به آرامش آسمان پناهنده شده بودند.

دوازدهم تیرماه برای خیلی‌ها روز وحشت است، روز خبری دهشتناک، روز جستجویی سخت و طاقت‌فرسا، اولین روز از ۵۲ روز جستجو برای یافتن پیکرهای بادکرده روی دریایی بی‌پایان!

بدون شک یکی از اتفاقات وحشتناک و جانیانه نظام سلطه بر علیه ملت ایران حمله ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران بود. 

ناو جنگی وینسنس آمریکا (سی‌جی-۴۹) (USS Vincennes (CG-49)) در تاریخ دوازدهم تیرماه سال ۱۳۶۷ با دستور مستقیم ویلیام راجرز فرمانده این ناو به هواپیمای مسافربری ایرباس، پرواز ۶۵۵ حمله کرد حمله‌ای که منجر به کشته‌شدن ۲۹۰ سرنشین این هواپیما شد و این مایه‌ی ننگ را بر پیشانی آمریکایی‌ها حک کرد چرا که ۶۶ نفر از سرنشینان هواپیمای پرواز ۶۵۵، کودک بودند و هیچ‌گونه توجیهی برای دشمنی با آن‌ها وجود نداشت، وجود ۶۶ کودک در بین شهدای ایرباس سنگ محک مناسبی جهت سنجش وجدان جامعه جهانی و آمریکایی‌ها بود، وجدانی که اثری از بیداری در آن یافت نشد و در عین ناباوری سران ایالات متحده آمریکا به فرمانده ناو وینسنس که فرمان حمله به یک هواپیمای مسافربری را صادر کرده بود مدال افتخار اعطا کردند.

براساس آنچه که در کتاب "شلیک کن و فراموش کن" که توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده آمده است، "ویل راجرز" فرمانده ناو آمریکایی "وینسنس" که در ۱۲ تیر فرمان حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران را صادر کرده بود‌، در جایی گفته است که سرنگونی هواپیمای ایرانی به "لکه ننگی" در پرونده‌اش تبدیل شده. 

وی در مصاحبه‌ای بعدها از او منتشر می‌شود گفته است: «من مفتخر به دریافت نشان به پاس خدمات و زحماتم در طی سالیان گذشته شدم، اما واقعه سرنگونگی ایرباس مسافری ایران در خلیج فارس، برای من لکه ننگی هست که تا ابد پاک نخواهد شد.» 

قربانی خودکامه‌گی آمریکایی‌ها در خلیج‌فارس تنها ایرانی‌ها نبودند بلکه از میان ۲۹۰ مسافر ۲۳۸ نفر ایرانی بودند اما در بین آن‌ها، ۱۳ تن آمریکایی، ۱۰ نفر هندی، ۶ نفر پاکستانی و ۶ نفر تبعه یوگسلاوی سابق، یک نفر ایتالیایی و یک تن اهل فرانسه بود که خط پایان زندگی‌شان با ۱۶ خدمه ایرانی هواپیما در روز دوازدهم تیرماه بود و در حالی که انتظار می‌رفت آمریکایی‌ها به طور نمادین هم که شده این اقدام را محکوم کنند در ۲۳ آوریل ۱۹۹۰ به فرمانده ناو وینسنس مدال افتخار دادند و بوش در تبلیغات انتخاباتی اش این حرکت شنیع نیروی دریایی امریکا را تحسین کرد و گفت:

"I'll never apologize for the United States of America, ever. I don't care what the facts are." Which makes of him a true hero, since America right or wrong is the right-headed attitude of every patriotic God-fearing American.

که ترجمه آن می‌شود: من هرگز برای ایالات متحده آمریکا عذرخواهی نخواهم کرد، برای من مهم نیست که واقعیت ها چیست، که از او یک قهرمان واقعی می سازد ، درست یا نادرست آمریکا، نگرش حق طلبانه هر خدای میهن پرست است. 

 بعد از سرنگون‌کردن هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران توسط ناو آمریکایی عملیات جمع‌آوری اجساد قربانیان پرواز ۶۵۵ ایران ایر با بسیجِ کلیه ی امکانات منطقه‌ یکم نیروی دریایی ارتش با اعزام ۸۰ تَن غواص، دو فروند ناو (ناوهای تنب و لاوان)، دو فروند هواناو و چهار فروند بالگرد آغاز شد و به طور کل جمع‌آوری پیکر شهدای پرواز و بقایای هواپیما، ۵۲ روز طول کشید چرا که دمای هوا در این ایام به حدود ۵۰ درجه سانتی‌گراد می‌رسید و همین امر عملیات جستجو در دل دریا را سخت کرده بود و از طرفی هم پیکر قربانیان متلاشی شده و از هم جدا افتاده بودند و به دلیل ماندن آن‌ها در آب بسیاری از اجساد باد کرده بودند که همه این‌ها کار جستجوی بقایای جان باختگان را سخت تر می‌کرد. 

آمریکایی‌ها امروز قطعا می‌دانند که بنا به فرموده‌ی امام خامنه‌ای دوران بزن و در رو تمام شده است و اگر خطایی از آن‌ها سر بزند تا هر جا که بروند تعقیب خواهند شد و جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر توان رزمی، عملیاتی و اطلاعاتی فرزندان سبز جامه و سپید جامه‌اش در دریا امروز می‌تواند حتی آمریکا را در حیات خلوت خودش نیز تحقیر کند چنانچه ناوگروه هشتاد و ششم نشان داد که دیگر نشدنی برای ایرانی‌ها وجود ندارد و دنیا باید مواظب رفتارش با ایران باشد؛ اما ای کاش فرزندان امام در سال ۶۸ ناوشکن دنا و ناوسواران امروز را داشتند و دستانمان خالی نبود تا می‌توانستیم ناو وینسنس را تا آخرین نقطه‌ای که برای فرار پیش‌رو دارد تعقیب کنیم و درس بزرگی را به تمام ایادی کفر بدهیم.

انتهای پیام/

نظر شما