صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

از دید نوجوانان به اعتراضات نگاه کنیم

۱۴۰۲/۰۶/۰۸ - ۱۰:۰۳:۵۰
کد خبر: ۱۵۱۷۳۹۱
نوجوان امروزی حاضر به گفت‌وگو نیست. چون می‌داند که در این مسیر «پسر دخترهای مدرسه‌ای‌‌ شهوت‌ران هنجارشکن» آنها هستند و اول و آخرش محکوم. او فیلسوف یا ادیب نیست و نمی‌تواند خواسته به حقش را در قالب کلمات مودبانه و اندیشمندانه بیان کند. او فقط می‌داند که این وضع را نمی‌خواهد و با همه وجودش این را بیان می‌کند.

 به گزارش خبرگزاری برنا، محمد جواد نوروزی اقبالی دکتر سیاستگذاری فرهنگی در یادداشتی واکاوی نقش شرکوب های جنسی را در ظهور نسل هنجارشکن بررسی کرد.

  1. تبعیت از شهوت جنسی چیزی است که خداوند آن را «انحرافی بزرگ» نامیده (نساء/27) و بلافاصله پس از آن می‌فرماید انسان (در این‌باره) ضعیف آفریده شده است! (نساء/28) این غریزه چنان قدرتی دارد که خدا به خاطر آن حکم عدم همبستری با همسر در ماه مبارک رمضان را نسخ می‌کند و به پارسایان و روزه‌داران! جامعه اسلامی می‌گوید که خدا می‌داند که شما (تاب این حکم را ندارید و) خیانت می‌کنید پس خدا شما را در این‌باره عفو کرد  (بقره/187) و از این دستور کوتاه آمد.
  2. در سنت اسلامی، برای مدیریت این غریزه‌ پرقدرت، از یک سو احکامی در حوزه حیا، عفت و حجاب وضع شده است که به کاهش حداکثری تحریک جنسی در جامعه بیانجامد و از سوی دیگر چارچوب‌های حلال برای ارضای این نیاز به صورت حداکثری ایجاد و تجویز شده است. چارچوب‌هایی که حالا کمتر کسی حتی جرئت به زبان آوردن آنها را دارد تا متهم و محکوم به شهوت‌رانی نشود!
  3. جوامع غربی نسخه دیگری برای غریزه جنسی دارند. آنها هم تنوع و شدت تحریک جنسی در سطح جامعه را بالا می‌برند و هم ساختارهایی عموما خارج از چارچوب‌های تعریف‌شده دینی برای ارضای این نیاز فراهم کرده‌اند و البته با این نظام جنسی جامعه را کنترل می‌کنند و نام آن را پورنوکراسی گذاشته‌اند.
  4. در این میان جمهوری اسلامی راهبرد تحریک حداکثری و ارضای حداقلی را در عمل اجرا می‌کند. راهبردی که پیش از این توسط کلیسای قرون وسطی تجربه شده و نتیجه آن طغیان مردم علیه نهاد دین و شکل‌گیری نهضت‌های پروتستانتیزم و در نهایت سکولاریته شدن جامعه اروپایی بود.
  5. نسل امروز نوجوان ایرانی، از زمانی که چشم باز کرده با انواع تحریک‌های جنسی پنهان و آشکار روبه‌رو بوده که از اینستاگرام و سینما تا مهمانی و خیابان گسترش داشته است. از طرف دیگر، هنجارهای جامعه دائما او را از اعلام و افشای این نیاز پرهیز داده چه برسد به ارضای آن! او حتی آینده خود برای یک ازدواج موفق را با توجه به وضعیت ازدواج و طلاق در جامعه از همین حالا از دست رفته می‌داند.
  6. خدایی که برای نوجوان امروزی تصویر شده، خدایی است که با شهوت جنسی که خودش خالقش بوده مخالف است! جمهوری اسلامی از نظر او حکومتی زورگوست که با نیازهای اولیه طبیعی او مبارزه می‌کند. نهادها و اشخاص گوناگون آنها را بی‌هویت، بی‌ادب و شهوت‌پرست می‌خوانند و دائما به تقوای الهی ارجاع می‌دهند. تقوایی که در واقع همان رهبانیت مسیحی است که شهید مطهری آن را حرام می‌دانست.
  7. این نسل کم کم رفتارهای اعتراضی خود را برای احیای حق مسلمش که ارضای نیاز جنسی‌اش است در همان چارچوب‌های محدودی که در اختیار دارد شروع می‌کند: ادبیات چاله‌میدانی و زیرنافی، گوش دادن به موسیقی‌های مستهجن ساسی‌ها و تتلوها و رقصیدن با آنها، ارتباط‌های ناهنجار و ناایمن با جنس مخالف در فضای حقیقی و مجازی و هر اتفاق کوچکی که بتواند به نوعی برون‌داد اعتراضی جنسی او باشد. نشانه‌هایی ظاهرا تاسف‌برانگیز از وضع فعلی نوجوان ما که همچنان نادیده انگاشته می‌شوند.
  8. و حالا از نگاه او جمهوری اسلامی دختری از دختران این مملکت را به خاطر وضع حجابش در مقر پلیس کشته است. از زاویه نگاه او این یعنی اعلام جنگ! نوجوان ما صحنه را آماده اعتراض می‌بیند و با خشونت‌بارترین و مستهجن‌‌ترین شکلی که می‌تواند به صحنه می‌آید و با تمام ناپختگی اعتراض می‌کند. دشمنان این مرز و بوم هم خوشحال از این وضعیت،  از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند.
  9. او حاضر به گفت‌وگو نیست. چون می‌داند که در این مسیر  «پسر دخترهای مدرسه‌ای‌‌ شهوت‌ران هنجارشکن» آنها هستند و اول و آخرش محکوم. او فیلسوف یا ادیب نیست و نمی‌تواند خواسته به حقش را در قالب کلمات مودبانه و اندیشمندانه بیان کند. او فقط می‌داند که این وضع را نمی‌خواهد و با همه وجودش این را بیان می‌کند.
  10. این اعتراض هم، با قوت قهری حکومت فروکش می‌کند و نوجوان ما باز هم به خانه برخواهد گشت. اما این نسل همیشه نوجوان باقی نمی‌ماند. آنها روز به روز قدرت بیشتری خواهند گرفت و اگر از حالا فکری به حال سیاستگذاری امر جنسی در جمهوری اسلامی نکنیم باید منتظر فردایی سیاه‌تر باشیم. هر چه سرکوب بیشتر، طغیان بزرگ‌تر...

انتهای پیام/

 

نظر شما