آیا حجاب امری عرفی است؟

|
۱۴۰۲/۰۶/۰۷
|
۱۲:۳۹:۱۵
| کد خبر: ۱۵۱۷۰۲۴
آیا حجاب امری عرفی است؟
اکثر بانوان بی حجاب ابراز کرده اند که باور ندارند که حجاب دستور خداوند است. این نتایج نشان نمی دهد که بانوان بی حجاب مسئله پوشش را اساسا امری عرفی می دانند؛ امری که دین در آن نظری ندارد یا نمی تواند داشته باشد؛ بلکه تنها این را می رساند که باور ندارند خداوند حجاب را واجب کرده باشد؛ زیرا اگر واجب کرده باشد باید به آن ملتزم و پای بند باشند. بر اساس این پیمایش، این التزام به حدی است که اکثر بانوان بی حجاب با تذکر مؤدبانه به رعایت حجاب، مخالفتی ندارند.

به گزارش خبرگزاری برنا، یکی از ادعاهای رایج در مورد حجاب، ادعای گرایش بخشی از مردم ایران به «حجاب عرفی» در مقابل «حجاب شرعی» است. بر اساس این ادعا بخش قابل توجهی از مردم ایران سکولار شده اند و یا تفکر لیبرال، در اندیشه ی آن ها رسوخ کرده است. باید توجه داد که این ادعا، دقیق نیست. عرف ملت ایران، یک عرف متشرع است. اشتیاقی که ملت ایران هر ساله به اهل بیت ع نشان می دهند کم ترین واقعیت در اثبات این مطلب است. توجه روز افزون ملت ایران به امر ولایت، که مهم ترین بخش از دستورات اسلام است، نشان می دهد که دین داری مردم، بیش از هر زمان دیگری که بر این ملت گذشته است پوینده و بالنده شده است. اثبات این نکته نیاز به مجال دیگری دارد. آن چه از آن به حجاب عرفی تعبیر می شود، چیزی جز تطبیق درست یا نادرست احکام پنج گانه ی شرع در مورد حجاب، توسط عرف نیست.

رهبر انقلاب عبارات دقیقی در این زمینه دارند. «حقیقت مسئله این است که زنِ باشرف و ‌بااستعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربه‌ها را به تمدّن غرب زده. اینها دلشان پُر است؛ ... اینها سالها است ــ دویست سال است ــ که میگویند زن اگر چنانچه از قیود اخلاقی و شرعی و مانند این چیزها رها نشود ‌نمیتواند پیشرفت کند، نمیتواند به مقامات عالی علمی و سیاسی و اجتماعی و غیره برسد... زن ایرانی این را در عمل ‌تکذیب کرده؛ ‌زن ایرانی در همه‌ی میدانها با موفّقیّت و سربلندی و با حجاب اسلامی ظاهر شده.»(5/5/1401) «حجاب یک ضرورت شریعتی است؛... یک واجب شرعی است که باید رعایت بشود، منتها آن کسانی که حجاب را به طور کامل رعایت نمی‌کنند، اینها را نباید ‌متّهم کرد به بی‌دینی و ضدّانقلابی.‌»

یافته‌های پیمایش‌های میدانی درباره حجاب حاکی از آن هستند که حتی بانوانی که کشف حجاب کرده اند، چه رسد به بانوان کم حجاب، در نیتشان، خود را نسبت به دستورات شرع و در قبال دستورات خداوند، عاصی و نافرمان نمی دانند و ظرفیت این را دارند که در صورت تبیین درست مسئله ی حجاب برای ایشان و برداشته شدن موانع ساختاری و فشار های اجتماعی، حکم خداوند در مورد حجاب را رعایت کنند. همچنین اکثر بانوان بی حجاب ابراز کرده اند که باور ندارند که حجاب دستور خداوند است. این نتایج نشان نمی دهد که بانوان بی حجاب مسئله پوشش را اساسا امری عرفی می دانند؛ امری که دین در آن نظری ندارد یا نمی تواند داشته باشد؛ بلکه تنها این را می رساند که باور ندارند خداوند حجاب را واجب کرده باشد؛ زیرا اگر واجب کرده باشد باید به آن ملتزم و پای بند باشند. بر اساس این پیمایش، این التزام به حدی است که اکثر بانوان بی حجاب با تذکر مؤدبانه به رعایت حجاب، مخالفتی ندارند. اکثر این عده از مردم، خود را از طبقه ی متوسط می دانند و گرایش به خروج از کشور دارند و این نشان می دهد که به طور کلی علقه های ملی و دینی این عده از مردم به وطن و ارزش های اسلامی - ایرانی آسیب دیده است و این آسیب تنها متعلق به حجاب نیست.

برخلاف ادعای گویندگان سکولار، عرف کشور ما یک عرف متشرع است و در کشور ما، شکاف واقعی میان شرع و عرف وجود ندارد و حتی در میان بخشی از مردم که التزام کمتری به برخی احکام دینی دارند، در قبال الزام قانونی حدودی از پوشش که مورد تأکید شرع، عقل و عرف می باشد مقاومتی وجود ندارد و اگر مقاومتی در این زمینه در این بخش از مردم به وجود آمده ناشی از تحریکات رسانه ای است. اکثر این بانوان موافق یا تا حدودی موافق با این نکته هستند که بی حجابی برای حریم خانواده خطر ساز است. این نکته نشان می دهد که حتی عرف بی حجابان نیز با مسئله ی حجاب از جهت حمایت از خانواده موافقند.

اکثر این بانوان انگیزه های تأمل برانگیزی نظیر تجربه کردن و جذابیت بیش تر را برای بی حجابی خود عنوان کرده اند. همچنین اکثر این افراد منکر بوده اند که دشمن روی بی حجابی اعمال مدیریت می کند. و اکثر خانواده ها و همسران ایشان نیز با بی حجابی ایشان موافق بوده اند. این موارد نشان می دهد که تا چه حد ضعف بینش دینی، سیاسی و سطح انگیزه افراد در انجام این کنش، نیازمند ارتقا، آموزش و پرورش است و البته طبیعی است که خسارتی که از جانب عدم پای بندی به حکم شرعی و اقتضائات یک جامعه ی خانواده مدار به جامعه وارد می شود با پرداخت جریمه ها و مبالغ مادی قابل جبران نباشد؛ ولی امر آموزش و فرهنگ سازی در این زمینه، ضرورتی غیر قابل انکار است.

نویسنده: محمد جواد ایزدپناه مسئول میز مسئله‌مندی پژوهشگاه فقه نظام

 انتهای پیام/

 

نظر شما