کوهی از تجهیزات که قراضه نشد
مدیرعامل فولاد مبارکه اظهار کرد: روایت اول «کوه قراضه» است، زمانی قصه پیشرفت کشورهای مختلف را میخواندم که روایتی مربوط به حوالی سال ۱۹۸۱ میلادی در کشوری درگیر جنگ نظرم را جلب کرد، در این دوران یک عده جوان تصمیم میگیرند کارخانه تولیدی و فولادی برای ایجاد زیرساختهای کشورشان بسازند چون در صنعت دنیا از کنسروسازی تا کشتیسازی، همه وابسته به صنعت فولاد هستند.
وی افزود: این کشور در آن سالها و در شرایط جنگی رتبه سیام دنیا در تولید فولاد در جهان را داشت و همه آنها را از این کار منع میکردند و بر این باور بودند که موفق نخواهند شد چرا که امکان استفاده از تجهیزات و تکنولوژی روز را به دلیل تحریمها و جنگ نداشتند و اعتقاد داشتند نمیتوانند این کار را انجام دهند و اینجا نهایتا کوهی از تجهیزات قراضه خواهد شد. آن زمان خیلی از افراد میپرسیدند کشوری که برای تأمین نیازهای اساسی مردم مشکل دارد و حتی امکان خرید مهمات جنگ را ندارد چرا به دنبال یک کارخانه فولاد سازی با آخرین تکنولوژی روز دنیا است. وی ادامه داد: نهایتا جوانان ایستادند، تجهیزات را خریداری و نصب کردند و امروز این کشور در رده ۱۰ کشور برتر جهان در حوزه تولید فولاد قرار دارد و آن شرکت فولادی نیز امروز برتر در جایزه دانشی آسیا است، رتبه اول در تولید فولاد در جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا را دارد و به عنوان بزرگترین شرکت بورسی آن کشور به شمار میرود. آن کارخانه، فولاد مبارکه اصفهان و آن کشور ایران است و من محمدیاسر طیبنیا افتخار دارم با بیش از دو دهه خدمت در این صنعت مادر امروز به عنوان مدیرعامل این مجموعه در خدمت شما هستم.
حکایت پیچ و مهره؛ حالا سنگ تا رنگ
محمدیاسر طیبنیا در روایت دوم گفت: قبل از اینکه به عنوان مدیرعامل منصوب شوم، معاون خرید بودم، بازدیدی از بخشهای مختلف داشتم شاهد بودم که بخش بزرگی از انبارها به پیچ و مهرهها و مواد مصرفی اختصاص داشت و در بین همه آن قطعات، کارتنهای قدیمی بزرگی بود که نظرم را جلب کرد. پرسیدم که این کارتنها چیست؟ جمله تلخی شنیدم؛ این کارتنها پیچ و مهرههای زمان ساخت کارخانه بود که از ایتالیا وارد شده بود، کارخانه در ابتدای دهه ۷۰ راهاندازی شد، نسل به نسل گذشت و تا امروز تولید ایتالیا بعد از کشور ما قرار گرفته ، به عبارت دیگر ایران نه تنها بالاتر از ایتالیا بلکه دانمارک و اسپانیا بسیاری از کشورهای مدعی دیگر در رده بندی جهانی قرار دارد.
روی پای خودمان
مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه در روایت سوم اظهار کرد: عنوان روایت سوم «روی پای خودمان» است که مربوط میشود به ۷ مهر سال ۱۴۰۰، روزی که به عنوان مدیرعامل شرکت منصوب شدم، فردای آن روز همکارانم را گرد هم آوردم، میدانستیم که کجا مشکل داریم و نقاط ضعف و قوت ما کجاست.
صنعت فولاد رشد خوبی را داشت اما متوازن نبود، ظرفیتهای خوبی ایجاد شده بود اما امکان بهرهبرداری کامل از آن را نداشتیم، کارگران میخواستند تولید کنند اما یک روز انرژی نداشتیم، تابستانها محدودیت برق داشتیم و زمستانها محدودیت گاز، معضل آب داشتیم و اگر همه اینها جور بود به مشکل حمل و نقل و مواد اولیه برمیخوردیم.
یک راه این بود که با رفتن پشت در اتاق وزرا از آنها بخواهیم مشکلات را حل کنند اما ما با رایزنی و نشست با مدیران متخصص و جهادی و بعد از ساعتها مسأله کاوی، تصمیم بر خود تأمینی گرفتیم. با تدارک دیده شده رویکرد توسعه را به جای غر زدن انتخاب کردیم، قرار بر این شد این بار توسعه متوازن را در دستور کار قرار دهیم، توسعهای که همه جنبههای ملی و انسانی آن با هم رشد کند.
۵۰ لوکوموتیو برای رفع مشکل مواد اولیه و حمل و نقل خریداری کرده، برای تأمین برق با همکاری مپنا، نیروگاه بزرگ با راندمان بالا را در کارخانه طی ۱۸ ماه بهرهبرداری کردیم، همچنین برای اینکه مردم کشور دچار خاموشی نشوند نیروگاه خورشیدی را با ظرفیت تولید ۶۰۰ مگاوات برق در شرق اصفهان کلنگ زنی کردیم و برای حل مشکل آب پروژه انتقال آب دریای عمان به فلات مرکزی را تسریع بخشیدیم .
سال گذشته برای اولین بار شاید جز معدود شرکتهایی بودیم که با ۱۰۰ درصد ظرفیت کار کردیم و جذب نیرو و اشتغالزایی برای ۱۳ هزار و ۵۰۰ نفر با اجرای ۲۲۰ طرح در نقاط مختلف کشور را محقق ساختیم و طی این مدت ۲۲ محصول جدید به محصولاتمان اضافه شد که برخی از آنها محرمانه است. قطعهای سنگ آهن را فرآوری کردهایم که ارزش آن را ۳۰۰ برابر بیشتر شد و با تولید فولاد زنگ نزن (Stainless Steel) برای اولین بار در منطقه ارزش سنگ آهن را از استخراج تا فرآوری ۱۰۰۰ برابر بیشتر کردیم که این اقدام من را یاد کیمیاگری میاندازد که بشر به دنبالش بود، اما این کیمیاگری با اکسیر شیمیایی نیست و فرمول دیگری با عنوان «اکسیر همدلی، اکسیر تلاش، اکسیر اراده ایرانی» دارد.
این یعنی تحقق وعده قرآن: «و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس.» «و آهن را نازل کردیم که در آن منافعیست برای مردم.»
روایت چهارم «آن ۳۶ ساعت»
محمدیاسر طیبنیا، مدیرعامل فولاد مبارکه در روایت چهارم گفت: فولاد مبارکه تنها کارخانه فولادی است که نامش مستقیماً در لیست تحریمهای آمریکا تکرار شده، این موضوع نه تنها ما را متوقف نکرد، بلکه ما را به سمت خودکفایی، تغییر تکنولوژی و نوآوری سوق داد.
دشمن وقتی از تحریمها ناامید شد در تیر ماه سال ۱۴۰۱ ما را مورد یکی از بزرگترین حملههای سایبری صنعتی انجام شده طی چند سال اخیر قرار داد، ساعت ۶ و ۳۰ دقیقه صبح بود، خاطرم هست با من تماس گرفتند که مورد حمله سایبری گسترده ای قرار گرفتیم و همه بخشهای کارخانه متوقف شده است، ۱۷ پاتیل ۲۰۰ تنی مملو از مذاب ۱۶۰۰ درجه حرارت بلاتکلیف معلق شبیه به یک بمب در فضای فولادسازی روی جرثقیلها و غیره ماندهاند، همه سیستمها قطع است و بیش از ۵۰۰ کامیون حامل مواد اولیه و محصولات فولاد مبارکه پشت در مانده بودند.
وی اظهار کرد: همزمان در آن روز به چند شرکت دیگر نیز حمله شده بود اما هیچکدام پیوستگی و گستردگی بالای سیستمهای ما را در حوزه IT و OT نداشتند اما آنها نتوانستند به اهداف خود برسند.
حملهای که قرار بود کارخانه ما را حداقل ۶ ماه متوقف کند در عرض ۳۶ ساعت به همت بچههای فولاد رفع شد و کارخانه به تولید بازگشت. امروز ما نزدیک قله هاییم. ما امروز به خلق آینده بهتر برای مردم فکر میکنیم این هدف ما در کارخانه فولاد مبارکه است: خلق آینده بهتر برای ایران و ایرانی!