گروه سیاسی خبرگزاری برنا- سارا هوشمندی فعال رسانهای: نامگذاری سال ۱۴۰۳ تحت عنوان «جهش تولید با مشارکت مردم» از سوی رهبر حکیم انقلاب در حالی صورت گرفت که در ۱۶ سال اخیر عنوان سالها همواره محور اقتصادی داشته است؛ «اصلاح الگوی مصرف، همت مضاعف - کار مضاعف، جهاد اقتصادی، تولید ملی - حمایت از کار و سرمایه ایرانی، حماسه اقتصادی، اقتصاد مقاومتی - اقدام و عمل، اقتصاد مقاومتی - تولید و اشتغال، رونق تولید، جهش تولید، تولید؛ پشتیبانیها - مانعزداییها، تولید؛ دانشبنیان - اشتغالآفرین و مهار تورم، رشد تولید» نامهای ۱۶ سال اخیر است که حتی یک سال نیز چه به صورت مستقیم؛ چه تلویحی نبوده که نامش اقتصادی نباشد. فلسفهٔ نامگذاری سالها از نخستین نوروز رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای چه رسما با نامگذاری و چه با اشاره بیشتر در پیام نوروزی معظمله به موضوعی ویژه، جلب توجه مردم به یک «ارزش خاص» و در نقطهٔ مقابل، به یک «مشکل خاص» است. بر این اساس، رهبر انقلاب با بررسی دقیق پارامترهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، دینی و فرهنگی، هر سال مردم را به یک موضوع توجه میدهند که تداوم حدود ۲ دههای «نامگذاری اقتصادی سالها» نمایانگر آن است که مشکلات اقتصادی متأسفانه برطرف نشده است.
۱/ ریشه نامگذاری سال ۱۴۰۳ را باید در ۲ دهه اخیر و تاکید ایشان بر حرکت در مسیر تحقق اقتصاد پویا و پیشرفته از راه رشد و رونق تولید دانست. رهبری این بار خواستار ورود مردم به تولید و جهش آن و رفع و اصلاح قوانین نابجا و صرفا دست و پاگیر از سوی مسؤولان برای تحقق این جهش با حضور و مشارکت گسترده ملت شدهاند.
تحقق شعار «جهش تولید با مشارکت مردم» در اسفند ۱۴۰۳ قابل راستیآزمایی است و اینکه تا چه حد مسیر ورود مردم در تولید و جهش مناسب آن به طوری که در رشد سالانه اقتصادی محسوس باشد، عملی شده است. این موضوع قبل از هر چیز به ۳ موضوع مهم و حیاتی بستگی تام دارد؛ «ایجاد اعتماد برای تولیدکنندگان، رفع موانع ورود ثروت مردم به تولید با تصویب قوانین بهروز و شناخت دقیق ظرفیتها و قابلیتهای بالقوه اقتصاد ایران که تاکنون به مرحله فعلیت نرسیده». به عنوان مثال اقتصادهای توسعهیافته، گرچه در حالت عادی از رونق اقتصادی متداولی برخوردارند و دچار تکانشهای غیرمعمول نمیشوند؛ اما این رونق نهایتا دارای رشدهای اقتصادی حداکثر ۳ درصدی است(در حالیکه برنامهریزی دولت برای سال ۱۴۰۳، رشد ۸ درصدی است که تحقق آن از سوی سازمانهای بینالمللی اقتصاد جهانی نیز ممکن دانسته شده است). دلیل عمده این امر آن است که تمام ظرفیتها در این اقتصادها استفاده شده و دیگر موضوع بالقوه اقتصادیای برای رشد بیش از ۳ درصدی برایشان نمانده. برای مثال در قیاس اقتصاد ایران و ژاپن به عنوان ۲ کشور آسیایی، ژاپن با استفاده تمام و کمال از ظرفیتهای خود، به ثبات رسیده ولی ایران حتی ۱۰ درصد ظرفیتش نیز استفاده نشده است. وقتی گفته میشود براساس اعلام صندوق بینالمللی پول، سازمان تجارت جهانی و بانک جهانی، ایران در میان ۲۰۰ کشور دنیا رتبه ۱۷ بزرگترین اقتصاد دنیا را دارد، همه متعجب میشوند و میگویند پس این چه اقتصادی است که هفدهم جهان است ولی مردم دچار این همه معضلات عدیده معیشتی هستند؟! دلیل قرار گرفتن در رتبه ۱۷ اقتصاد این است که ما حداقل ۹۰ درصد اقتصادمان دستنخورده است ولی در آمارهای اقتصادی این ثروت عظیم محاسبه میشود. معادن بزرگ ایران همچنان استفاده نشدهاند، پس از گذشت ۱۲۰ سال از اکتشاف و استخراج نفت همچنان خامفروشیم، پتروشیمی کشور که ثروتی هزاران برابر نفت تولید میکند چه بسا دههها از دنیا عقب است، دهمین کشور دارای قابلیت توریسم و صنعت گردشگری هستیم ولی یکصدمین کشور توریستپذیر هم نیستیم، از زمینهای کشاورزی ۳ استانمان میتوانیم قوت ۹۰ میلیون ایرانی را تامین کرده و کشاورزی ۲۸ استان کشور را صرفا به صادرات محصولات به کشورهای دنیا اختصاص دهیم، اغلب صنایع یا دچار ورشکستگیاند یا با حداقل ظرفیت مشغول کار و تولیدند و بسیاری مشکلات ریز و درشت دیگر.
۲/ در صورتی که دولت و مجلس موانع را از سر راه بردارند، در حوزههای جدید و مدرن اقتصاد، حرفهای بسیاری برای گفتن داریم. در هوش مصنوعی، اقتصاد دانشبنیان و توریسم سلامت(جذب و مداوای بیماران غیرایرانی) شرکتهای دانشبنیان، برنامهنویسان، استارتآپها و تورلیدرهای توانمند، کاربلد و جوانی داریم که با اندکی حمایت(و حتی عدم حمایت ولی بدون آزارشان!) میتوانند ارزهای زیادی را به کشور سرازیر کنند. اقتصاد ایران به دلیل آنکه در خیلی موارد دستنخورده است، اقتصادی جوان و سرشار از زمینهها و حوزههای جدید است که هنوز ورود جدی به آنها نشده است. از این نظر - دارا بودن ظرفیتهای بکر در اقتصاد کشور - شرایط برای جهش کاملا مهیاست.
۳/ ۱۴۰۳ چندمین سالی است که نام تولید را یدک میکشد. اما چرا اینقدر تاکید بر تولید؟ دلیل آن این است که تولید تنها بخش اقتصاد است که تحول و گسترش آن، منجر به توسعه تمام شاخصهای اقتصاد میشود. افزایش تولید به این معناست که اگر اقتصاد ایران سال ۱۴۰۲، ۱۰ کالا تولید کرده است اما سال ۱۴۰۳ بتواند ۲۰ کالا تولید کند؛ تولید این اقتصاد ۱۰۰ درصد افزایش خواهد یافت. در پی افزایش ۱۰۰ درصدی تولید - که هم رقمی دستیافتنی و هم خیرهکننده است - عرضه کالا نیز افزایش یافته و قیمت آن کاهش و قدرت خرید ایرانیان ارتقا مییابد. تولید بخشی از اقتصاد است که تاثیرات دومینویی دارد و با افزایش تولید علاوه بر کاهش قیمتها در داخل کشور، امکان رقابت و میزان صادرات نیز بیشتر شده و از این حیث میزان ارزآوری نیز افزایش مییابد.
تمام این مسیر با جهش تولید با مشارکت البته کمدردسر مردم، هموار خواهد شد.
انتهای پیام/