به گزارش برنا؛ حضرت امام خمینی در یکی از نامه های خود خود تصریح دارند “اگر با تنگ نظری(دشمنی) به اسلام و جامعه اسلامی نگریسته شود، ” تمدن جدید به کلی باید از بین برود و مردم کوخ نشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند.”
با ظهور اسلام در سرزمین خشک و سوزان عربستان، تغییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی فراوانی پدید آمد و دین مبین اسلام در اندک زمانی توانست با اتصال دادن انسانهای سرگشته، به مبدأ هستی و ارائه جهانشناسی نوین و آموزههای حیاتبخش، پایهگذار تمدن عظیم جهانی گردد و با وجود محرومیتهای فراوان اقتصادی و منافع مادی، تمدنی پدید آورد که تمدنهای قدرتمند و با سابقه ایران و روم آن زمان را به چالش و رقابت جدّی فراخواند.
بنابراین اسلام با تمدن و پیشرفت مخالف نیست چرا که:
تاکید فراوان قرآن، احادیث و روایات فراوان نسبت به اهمیت علم و علم آموزی وهمچنین وشخصیت و جایگاهی که اسلام برای دانشمندان و علماء قائل است. همچون پاسخ امام علی به سوال علم بهتر است یا ثروت که در کتاب گرانسنگ نهج البلاغه به روشنی بیان فرموده اند(حکمت ۱۴۷ نهج البلاغه) و یا فرموده ی معصوم که معلمین و اساتید را در ردیف والدین انسان قرار داده و احترام به آنها را چون والدین فرض و واجب دانسته و یا حدیث رسول اکرم (ص) که کسب علم در دوردست ها را سفارش می کند، همه و همه بیانگر این امر بوده که اسلام با علم، پیشرفت و تکنولوژی مخالف نیست.
روزی که اسلام بزرگترین دانشگاه ها را از بغداد تا اسپانیا بنا می کند و به واقع عصر طلایی و تولید دانش از فلسفه.نجوم.ریاضیات.شیمی و…، همراه با ظهور و وجود دانشمندان برجسته را در سرزمین های اسلامی شاهدیم، هم زمان در غرب (اروپا و آمریکا) خرافات حاکم بوده، به دنبال تفتیش عقاید و سوزاندن و یا به دار آویختن مخالفان(گالیله) به بهانه ی نفوذ جن و یا شیاطین در انسان بودندآنها جادوگری را یک اصل و به شدت رواج می دادند.
گوستاولبن(اندیشمند مسیحی و تاریخ نگار فرانسوی ) که شاهد کشتار مسلمانان به دست غربیان بوده می نویسد: کتاب های پزشکی زکریای رازی و یا ابوعلی سینا در دانشگاه های اروپایی تدریس می شود(کتاب های ابوعلی سینا تا ۶ قرن از کتب مرجع دانشگاهی غرب بود) و اروپا و غرب تمدن خود را وامدار مسلمانان و کشورهای اسلامی است.
۱: حفظ و حراست از اسلام و نظام با تمام توان و قدرت(ایشان در وصیت نامه خود این وظیفه را رأس همه ی واجبات می دانند )
۲: تلاش و کوشش بی وقفه در جهت تحقق محتوای جمهوری اسلامی ایران
۳: کوشش در جهت بقاء نظام و رفع مشکلات و موانع آن
۴: هوشیاری در مقابل سیاست بازان شرق و غرب
۵: پشتکار در جهت رفع وابستگی
۶: فدانکردن استقلال و انسانیت خود در برابر تجملات و بی بندباری (این توصیه در وصیت نامه سیاسی الهی حضرا امام خمینی بیشتر معطوف به جوانان است)
حضرت امام ۳ راه کار برای رفع وابستگی و استقلال از بیگانگان مطرح می کنند
الف: اتکا به خداوند و نهراسیدن از غیر او
ب: اتکای به نفس ( اعتقاد به اینکه ما به آنچه می خواهیم می رسیم به واقع شعار ما می توانیم)
ج: تحمل سختی ها ( به هرحال رسیدن به هر هدفی نیازمند پرداخت هزینه و تحمل سختی است مخصوصا اگر قرار باشد در دنیای لیبرال، تفکری دینی به یک بالندگی و رشد برسد)
حضرت امام در تشریح وظایف ملت به مورد هفتم از وظایف ملت اشاره دارند ( توصیه ملت به چگونگی انتخاب نمایندگان مجلس ).
۷: انتخاب وکلای متعهد و مسلمان
حضرت امام برای انتخاب نمایندگان متعهد و مسلمان ۴ شاخص بیان می کنند :
الف: غالبا از محرومین جامعه باشند ( به واقع مرفهین بی درد که توجهی به نیاز محرومین و طبقه متوسط ندارند نباشند)
ب: گرایش به غرب و شرق نداشته باشند
گرایش به غرب و شرق در نمایندگان موجب خود باختگی و ترس از شرق و غرب خواهد شد و قطعا مجلسی منفعل، بی خاصیت به مانند مجلس دوران رضاخان که ترس از حمله روس ها در شمال و انگلستان در جنوب بر تمامی مصوبات آن تاثیرپذیر بود.
( نتیجه ای جز وضع قوانینی که با روح اسلام اصیل و ناب مخالف باشد ندارد)
حضرت امام(ره) با بیان این شاخص در صدد این هستند تا ملت بدانند آنچه در شاخص های سه گانه بالا فرموده اند زمانی ارزش خواهند داشت که همراه با آگاهی و تخصص باشد یعنی تعهد در کنار تخصص .
اما حضرت امام برای تشخیص این شاخص ها الزاماتی را نیز بیان می کنند تا مردم بتوانند در تشخیص آن شاخص ها درست عمل کنند