گروه بینالملل خبرگزاری برنا، همایون برخور: قاره آفریقا یا همان قاره سیاه از ۵۵ دولت مستقل عضو سازمان ملل تشکیل شده است و با توجه به تاریخچه مستعمره بودن بسیاری از کشورهای آفریقایی، تمام این کشورها گذشته سختی را پشت سر گذاشته تا بتوانند از زنجیر استعمار کلاسیک رهایی پیدا کنند و مستقل شوند.
در سالهای اخیر، نگاه جامعه جهانی به قاره آفریقا تغییر یافته و شکل ویژهای به خود گرفته است. رشد روزافزون فناوری در جهان و افزایش تعداد کشورهای درحال توسعه باعث شده تا بسیاری از کشورها به دنبال گسترش نفوذ خود در قاره سیاه شوند. هدف همه این دولتها اعم از غربی و شرقی، استفاده از پتانسیلهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قاره آفریقا است و رشد بی سابقه میزان تجارت قاره آفریقا با جهان و رشد این رقم به یک تریلیون دلار در سالهای گذشته، حاکی از علاقه جامعه جهانی برای حضور در قاره سیاه است.
اما جمهوری اسلامی ایران، از دیگر کشورها مستثنی است. زیرا، بخشی از سیاست خارجی ایران، برپایه حمایت از مستضعفان و گروههای محور مقاومت شکل گرفته و با توجه به شرایط قاره آفریقا و رقابت جنبشهای مختلف در این قاره برای رسیدن به قدرت، ایران میتواند نگاه ویژهتری به قاره سیاه داشته باشد. از طرفی کشورها و نهادهای آفریقایی متعددی درحال مقابله با استبداد و استعمار نوین کشورهای غربی هستند و همین مسئله، این کشورها را در دسته کشورهای مستضعف و نیازمند کمک قرار میدهد.
از طرفی کشورهای قاره آفریقا به علت داشتن تفکرات سیاسی استقلال طلبانه، در بسیاری از رخدادها با ایران همگرا بودهاند. برای مثال، میتوان به حمایت اتحادیه آفریقا به نمایندگی از کشورهای آفریقایی از فلسطین و محکوم کردن کنشهای رژیم صهیونیستی، شکایت آفریقای جنوبی از رژیم اشغالگر در دادگاه لاهه، حمایت اخراج استعمارگران غربی در طول تاریخ و بخصوص در سال گذشته با اقدامات کشورهای نیجر، گابن و بورکینافاسو در اخراج فرانسه از غرب آفریقا، حمایت از برنامه هستهای ایران در سالهای گذشته، نپذیرفتن درخواست رژیم صهیونیستی برای پیوستن به اتحادیه آفریقا در قالب عضو ناظر، دعوت از ایران برای حضور در اتحادیه آفریقا به عنوان عضو ناظر در طول سالیان متمادی و امضای توافقات گسترده بین کشورهای آفریقایی همچون الجزیره و ایران اشاره کرد.
در کنار مسائل سیاسی، این قاره با وجود سالها استعمار کشورهای غربی همچنان مملوء از منابع معدنی (الماس، طلا، بوکسیت، آهن، مس، اورانیم، منیزیم، سنگهای قیمتی، نفت و غیره) و غذایی است؛ علاوه بر این، به طور میانگین، جمعیت در سراسر قاره سیاه درحال افزایش است و این مسئله به معنای ورود نیروی کار جوان به صحنه میدانی و اجرایی کشورهای آفریقایی است. همچنین حضور ۵۵ کشور در قاره آفریقا در سازمان ملل، به معنای برخورداری قاره سیاه از توانمندی سیاسی گسترده در تصمیم گیریهای بینالمللی است و کشورهای آفریقایی میتوانند با همکاری با یکدیگر، سرنوشت بسیاری از مصوبههای سازمان ملل را تغییر دهند و کنترل کنند.
اقتصاد آفریقا از منظر جوامع و سازمانهای بینالمللیبانک جهانی در گزارشی تجمیعی درباره اقتصاد قاره آفریقا نوشت: با فراگیری بیماری کووید ۱۹ در جهان، روند صعودی اقتصاد آفریقا با مشکلات متعددی مواجه شد و در نهایت از شیب صعودی اقتصاد این قار کاست و با توجه به وابستگی کشورهای آفریقایی برای واردات غلات از اوکراین و روسیه، آغاز جنگ روسیه و اوکراین و تحریمهای اعمال شده علیه روسیه برای جلوگیری از صادرات غلات، بسیاری از کشورهای آفریقایی را با بحران غذایی روبرو کرده است.
اکنون، حتی با وجود پایان یافتن همه گیری کووید ۱۹، اقتصاد قاره سیاه همچنان دچار هزینه بالای استقراض و تورم بالاست که مانع از رشد بالای اقتصادی میشوند. پنجره جمعیتی در این قاره و هزینه پایین استخراج نفت و گاز و منابع انرژی تجدیدپذیر، نقاط عطف اقتصادی در این قاره خواهد بود.اما از طرفی به گفته بانک توسعه آفریقا و صندوق بینالمللی پول، نرخ تولید ناخالص داخلی (GDP) در آفریقا بالاتر از میانگین جهانی بوده و روند رشد خود را برای بار دیگر آغاز کرده است.
کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (UNCTAD) در گزارش توسعه اقتصادی آفریقا ۲۰۲۳ به این نکته اشاره کرد که آفریقا از نظر منابع اولیه غنی است و بازار مصرف در حال گسترش دارد و با توجه به این نکات، قاره سیاه میتواند به یک مقصد تولیدی مهم برای صنایع مبتنی بر فناوری و یک حلقه کلیدی در زنجیره تامین جهانی تبدیل شود. اقتصادهای آفریقایی میتوانند از منابع عظیم مادی و بازارهای مصرفی رو به رشد مورد نیاز بخش فناوری پیشرفته بهره ببرند. براساس این گزارش، تقویت زنجیرههای تأمین انرژی و صنایع آفریقا، کلید رشد منطقه است و ادغام عمیقتر در زنجیرههای تأمین جهانی نیز باعث تنوع در اقتصاد آفریقا و افزایش انعطافپذیری آنها در برابر شوکهای آینده خواهد شد و به رشد جهانی کمک خواهد کرد.
آفریقا سرزمینی ایده آل برای کشت فراسرزمینی و مزیت های آن برای ایرانبر اساس آمار، بیش از ۱۰۰ کشور جهان امروز در این قاره به کشت فراسرزمینی مشغول هستند. در این حوزه درکنار چین، آمریکا و انگلستان که پیشتاز کشت فراسرزمینی در قاره آفریقا هستند، کشورهای همسایه ایران و منطقه خاورمیانه از جمله ترکیه و عربستان نیز بهچشم میخورند. البته ایران نیز بهدنبال کشت فراسرزمینی در این قاره بوده و ایران کشت فراسرزمینی در اوگاندا را کلید زده است و حدود ۴۵۰۰ هکتار از زمینهای این کشور را برای کشت فراسرزمینی در اختیار دارد. در ۶۲ کشور جهان، کشاورزی فراسرزمینی انجام میشود، قاره آفریقا میزبان ۴۹ درصد از کشت فراسرزمینی جهان بوده است که یکی از علل اصلی آن برخورداری از آب زراعی کافی و شرایط آب و هوایی مطلوب است.
کنیا، اوگاندا، لیبریا، برزیل، آرژانتین، ماداگاسکار، سودان، سیرالئون، غنا و موزامبیک در راس هرم کشت فراسرزمینی در آفریقا قرار دارند و محصولاتی، چون آناناس، قهوه، روغن آفتابگردان، ذرت، نهاده دامی و از مهمترین محصولات آنها به شمار میآید.
قاره آفریقا به دلیل منابع غنی و خاک حاصلخیز و به دلیل نزدیکی به خط استوا میتواند برای ایران بسیار سودمند باشد و از سوی دیگر ۱۰ میلیارد واردات نهادههای کشاورزی نیز میتواند از این کشور انجام شود و با قیمت مناسبتری در اختیار ایران قرار بگیرد. قاره آفریقا به دلیل خاک حاصلخیزی که دارد، امکانات فراوانی برای تجارت با ایران در بخش کشت فراسرزمینی، بخش دامپروری و شیلات دارد که با توجه به استقرار ایران در اقلیم گرم و خشک و منابع محدود آبی گزینهای طلایی برای تامین نیازهای کشور به شمار میآید.
شرق آفریقا مقصدی ایده آل برای توسعه دامنه تجارت ایرانقاره آفریقا و به طور اخص شرق آن بهلحاظ بکربودن منطقه، نیاز به رقابت کمتری از سوی ایران برای به دست آوردن بازار نسبت به مناطق شمال و شمالغربی آفریقا دارد، چرا که عمده کشورهای بزرگ و صنعتی در آن مناطق حضور دارند و هم چنین فضای اقتصادی کشورهای شرق افریقا، نسبت به شمال، شمالغرب و غرب آفریقا کمتر از پیامدهای تنشهای سیاسی متاثر است. افزون بر این، کشتیهای ایرانی با سوختگیری در ایران و بدون عبور از تنگهها و آبهای کشورهای دیگر میتوانند به سواحل شرق آفریقا دست پیدا کنند.
هم چنین کلونیهای شیعه و ایرانیتباران از قبل در این مناطق وجود داشتهاند. تعدادی از شیرازیتباران در زنگبار ساکن هستند و همچنین شیعیان هندیتبار موسوم به خوجه نیز به تجارت در این منطقه مشغولند. شیعیان لبنانی نیز در این منطقه مانند دیگر مناطق آفریقا فعالیت دارند. این گروهها برای توسعه بازارهای تجاری، ارائه محصولات حلال و استقبال از کالاهای ایرانی ظرفیت بسیار بالایی محسوب میشوند.
نکته مهم دیگر این است که سواحل گسترده شرق آفریقا رهگیری مبادلات اقتصادی ایران با این کشورها برای تحریم ازسوی آمریکا را با مشکل مواجه میسازد. همچنین بهدلیل وجود دولتهایی با مختصات دولتهای شرق آفریقا، این دولتها حتی درصورت موافقت با آمریکا، انگیزه مسدودسازی تجارت با ایران را ندارند. حضور در سواحل و کشورهای شرق آفریقا راه را برای تجارت با کشورهای پرجمعیتتر و سرسبزتر غرب این قاره هموارتر میکند. این مساله از دو جهت مهم است. نخست کوتاهشدن مسیر تجاری ایران و دوم آنکه حضور اقتصادی ایران در شرق آفریقا انگیزه کشورهای غربی این قاره را برای اجرای تحریمها علیه ایران میگیرد.
هم چنین برخی کشورهای توسعهیافته شرق آسیا با اجاره زمین در شرق آفریقا بهدنبال توسعه کشاورزی و تامین برخی اقلام غذایی در این مناطق هستند. ایران نیز میتواند بخشی از نیازهای نهادهای دامی خود را بهجای تامین از کشورهایی همچون برزیل، استرالیا و... از این مناطق تهیه کند و نکته آخر آن که اقتصاد این منطقه قابلیت برقراری روابط تهاتری با ایران را دارا است. صادرات کالاهای مصرفی، ماشینآلات، اتصالات و وسایل کشاوزی توسط ایران و درقبال آن واردات طلا، سنگهای قیمتی، مواد کشاورزی مورد نیاز و... از این مناطق میتواند برای تجارت دوجانبه ایران و کشورهای شرق آفریقا موثر باشد.
گزارش آمریکا و چین از شرایط اقتصادی قاره سیاهاز طرفی، براسا گزارش کاخ سفید و پکن، در سال ۲۰۲۵، آفریقای سیاه حرکت سیر صعودی خود را خواهد کرد و به سیر صعودی خود پیش از همه گیری کرونا و چالشهای اجتماعی بازخواهد گشت. براساس گزارشهای مشابه آمریکا و چین، در طول پنج سال آینده، نرخ رشد جمعیت و شهرنشینی در جنوب صحرای آفریقا (افریقای سیاه) همچنان بالاترین میزان در سراسر جهان خواهد بود و فرصتهای تجاری و دموکراتیک را برای جمعیتی که به طور فزایندهای مرتبط و جوان هستند ایجاد میکند.
در چنین شرایطی، آفریقا به شروع روند صنعتی شدن، سرمایه و اشتغال نیاز دارد و حضور کشورهایی همچون ایران و چین در قاره سیاه و توافقات صورت گرفته برای صادارات اقلام صنعتی از سوی ایران به بسیاری از کشورهای آفریقایی، میتواند به حل این بحران تاحدی کمک کند. علاوه بر این، آفریقا غنی از منابع مانند نفت خام، منگنز، مس و ... است اما، به علت استعمارگریهای غرب، این منابع برای مدت طولانی مورد سوءاستفاده کشورهای غربی قرار گرفته بودند و یکی از دلایل پیشرفت عظیم کشورهای غربی در صنعتی شدن در قرنهای پیشین، استفاده از منابع آفریقا و بهرهبرداری از آن است.
خوشبختانه، در طول سال گذشته، بسیاری از کشورهای آفریقایی، از جمله نیجر، دوباره مقابل غرب ایستاده اند و با خروج نیروهای فرانسوی از نیجر و تصمیم دولت تازه نیجر برای قطع توافق نظامی خود با آمریکا و فراگیرتر شدن تفکرات استقلال طلبانه در سراسر آفریقا، حضور کشورهای غربی در آفریقا رو به کاهش است و حمایت غرب از رژیم صهیونیستی در جنگ غزه، کشورهای آفریقایی بسیاری را از خود رانده است. هرچند، عدم حضور غرب در آفریقا، به معنای فعال شدن گروههای تروریستی تحت حمایت غرب در قاره آفریقا است و کشورهایی همچون ایران، چین و روسیه و دیگر کشورهای خاورمیانه خواهان حضور در آفریقا باید برای مقابله با تروریسم در آفریقا تلاش کنند.
انتهای پیام/