صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

به بهانه روز ملی سینما/ ۳

خاطره ابراهیم وحیدزاده از فیلم «شوهر آهو خانم»/ سکانسی که سه بار فیلمبرداری شد

۱۴۰۳/۰۶/۲۱ - ۱۳:۴۰:۰۲
کد خبر: ۲۱۳۷۴۲۸
محمدابراهیم وحیدزاده؛ فیلمنامه نویس و کارگردان به مناسبت روز ملی سینما خاطره‌ای شنیدنی از سکانسی در فیلم سینمایی «شوهر آهو خانم» تعریف کرد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا، محمدابراهیم وحیدزاده؛ فیلمنامه نویس و کارگردان، تهیه کننده و تدوین‌گر سینما و تئاتر که در فیلم سینمایی «شوهر آهو خانم» به عنوان دستیار کارگردان در کنار داوود ملاپور بود، به مناسبت روز ملی سینما خاطره‌ای شنیدنی از یکی از سکانس‌های این فیلم سینمایی که مربوط به سال ۱۳۴۷ است، تعریف کرد.

این کارگردان در گفتگو با برنا گفت: هنوز در دانشکده درس می‌خواندم که قرار شد فیلم «شوهر آهو خانم» ساخته شود. داوود ملاپور که کارگردان بودند، من را دعوت کردند که به عنوان دستیار کارگردان به این فیلم اضافه شوم. فیلمنامه را آربی آوانسیان از روی کتاب علی محمد افغانی نوشته بود. فصل تابستان بود و خود قصه هم فضای تابستانی داشت و اگر در تابستان هم فیلمبرداری می‌شد موفق بود. ما هم می‌خواستیم همین اتفاق رخ دهد، اما در آن فصل یک مقدار پیدا کردن بازیگر و عوامل زمان برد و از اواسط تابستان شروع به فیلمبرداری کردیم. به پاییز رسیدیم که پاییز خیلی سردی هم شد، اما باید صحنه‌های تابستان را ادامه می‌دادیم. 

وی ادامه داد: زن دوم آقای میران (که هما نام داشت و به خانه زن اولش یعنی آهو خانم آمده بود تا با هم زندگی کنند) خیلی شیطون بود و خانه هم از آن خانه‌هایی بود که اتاق هایش را به همسایه‌ها دیگر اجاره داده بودند. هما با پسر یکی از همسایه‌ها شیطنت و شوخی داشت. یک سکانسی داشتیم که در آن هما می‌خواست از چاه وسط حیاط آب بردارد، پسر همسایه می‌آید و می‌گوید اجازه بدهید که من کمک کنم و هما هم قبول می‌کند. پسر همسایه آنقدر چرخ چاه را می‌چرخاند تا سطل پلاستیکی بالا می‌رود و آب داخل آن روی سر هما می‌ریزد، هما خیس می‌شود، فرار می‌کند و به داخل اتاق می‌رود.

وحیدزاده افزود: ما می‌خواستیم این سکانس را داخل حیاط فیلمبرداری کنیم. به همه آدم‌ها اعلام کردیم که از اتاق‌ها بیرون نیایند و کسانی هم که بیرون هستند پشت دیوار‌ها بایستند و دوربین هم کنار دیوار باشد که ما نمای کلی حیاط را داشته باشیم و بعد از فرار هما به اتاق کات دهیم. یک ابزاری که در یکی از اتاق‌ها داشتیم بخاری علاءالدین بود که هم خودشان را با آن گرم می‌کردند هم غذا روی آن گرداغ می‌کردند و هم چای با آن دم می‌کردند. یک کارمندی هم به اسم اسماعیل داشتیم که کارش این بود چایی درست کند یا خریدی برود و به علاوه دستمزدی هم که می‌گرفت انعام هم به او می‌دادیم.

وی ادامه داد: هما به اسماعیل گفته بود که، چون هوا سرد است و این آبی هم که در سکانس روی من ریخته می‌شود سرد است، پس وقتی فیلمبرداری تمام شد بخاری را در این اتاق بیاور تا من بتوانم خودم را خشک کنم و لباسم را عوض کنم. ما همه چیز را آماده کردیم و سکانس را تا جایی که هما فرار کرد، گرفتیم. یک پای او هنوز وارد اتاق نشده بود که ما کات دهیم، اسماعیل با بخاری وارد صحنه شد (می خندد). حالا چکار می‌کردیم؟ هوا سرد بود، گریم هما خراب شده بود، حالا گریمور باید سشوار می‌آورد، باید لباسش را که یک دست بیشتر از آن نداشتیم با اتو خشک می‌کردیم. در این فاصله ما به اسماعیل نهیب زدیم که وقتی هما کامل وارد اتاق شد تو کار دیگری انجام نده! بعد من و داود ملاپور به این نتیجه رسیدیم که حالا که هما وارد اتاق می‌شود از داخل پنجره یک نگاه شیطنت آمیز به پسر همسایه که داخل حیات است، بیاندازد که نشان دهد از اتفاقی که افتاده خوشش آمده است. وقتی این صحنه را دوباره گرفتیم و به طرف پنجره رفتیم که این لحظه را فیلمبرداری کنیم، باز اسماعیل با چراغ علاءالدین وارد صحنه شد! (می خندد)

این کارگردان تئاتر افزود: داد و فریاد ملاپور بلند شد و از آنجا هم که زورش فقط به من می‌رسید سر من فریاد کشید که چرا حواست نیست و نمی‌دانی باید چه کنی... قرار شد برای بار سوم این صحنه را فیلمبرداری کنیم، من برای اینکه مطمئن باشم اتفاقی نمی‌افتد، دست چپ دوربین ایستاده بودم و اسماعیل هم کنارم ایستاده بود، دست او را محکم در مشت گرفته بودم که نتواند حرکت کند و این سکانس بالاخره گرفته شود. وقتی سکانس را گرفتیم و هما وارد اتاق شده بود، تنها مانده بود که از پنجره نگاهش را ببینیم و کات دهیم، یک دفعه اسماعیل از کنار من خودش را خم کرد، سرش را طرف دوربین برد و جلوی لنز قرار گرفت و گفت: «آقای ملاپور حالا من برم؟!» (می خندد...) بعد از این نه بازیگر حاضر بود این سکانس را بازی کند و نه خودمان فرصت داشتیم بار دیگر فیلمبرداری کنیم و در نتیجه گفتیم تا همان جایی که وارد اتاق می‌شود کافی است و صحنه از پنجره نگاه کردنش را نمی‌گیریم.

انتهای پیام/

نظر شما