به گزارش خبرنگار علم و فناوری خبرگزاری برنا؛ در دنیای امروز، هوشمصنوعی به عنوان یکی از فناوریهای پیشرفته و محبوب در میان مردم شناخته میشود و به سرعت در حال گسترش است. این فناوری به دلیل تواناییهای بینظیرش در پردازش دادهها و یادگیری از تجربیات، به یکی از ارکان اصلی تحولات صنعتی و اجتماعی تبدیل شده است.
به تازگی، مایکروسافت و گوگل، دو غول فناوری جهان برای تأمین برق ابزارهای هوشمصنوعی خود گامی به سوی هستهای شدن برداشتهاند. این اقدام نشاندهنده یک تغییر عمده در نحوه تأمین انرژی برای فناوریهای نوین است و میتواند پیامدهای گستردهای برای آینده هوشمصنوعی و جامعه بشری داشته باشد.
رقابت تنگاتنگ مایکروسافت و گوگل برای هستهای شدن
در همین راستا مایکروسافت در یک اقدام عجیب، اما جسورانه برای تامین برق هوشمصنوعی خود یک نیروگاه اتمی قدیمی را خریداری کرد. شرکت مایکروسافت در آستانه توافق برای تصاحب یک نیروگاه اتمی قدیمی است. این نیروگاه به دلیل مشکلات فنی در گذشته تعطیل شده بود و مایکروسافت اکنون قصد دارد دوباره آن را راهاندازی کند.
نیروگاه اتمی تریمایل آیلند در ایالت پنسیلوانیا قرار دارد و یکی از مراکز هستهای تعطیلشده ایالات متحده محسوب میشود.
مایکروسافت قصد دارد این نیروگاه را دوباره به چرخه تأمین انرژی بازگرداند. طبق قرارداد موردبحث، مایکروسافت ۲۰ سال حق انحصاری استفاده از برق تولیدشده در نیروگاه تریمایل آیلند را در اختیار خواهد داشت و مجوز استفاده از تمام ظرفیت خروجی آن را تصاحب میکند. اصلیترین انگیزه مایکروسافت برای خرید نیروگاه اتمی تعطیلشده با سابقه نهچندان درخشان، تأمین برق موردنیاز برای پردازشهای مرتبط با هوشمصنوعی است.
سرویس بینگ این شرکت در ماههای اخیر امکانات گوناگونی را بر پایه هوشمصنوعی به کاربران خود ارائه کرده که نیاز برای قدرت پردازشی و متعاقب آن، برق را افزایش داده است. کارشناسان اعتقاد دارند با گسترش استفاده از سرویسهای تولید ویدئو، توان مصرفی مراکز داده شرکتهای بزرگ، جهش چشمگیری پیدا خواهد کرد و نیاز به انرژی در این بخش را از گذشته هم بیشتر خواهد کرد.
اگر مایکروسافت بتواند این نیروگاه را بخرد، به توان الکتریکی عظیمی دسترسی پیدا میکند که در فرایند تولید آلایندگی کربنی ساطع نمیکند. همچنین با موافقت دولت آمریکا برای امضای چنین قراردادی، احتمال شکلگیری موج جدیدی از سیاستهای شرکتهای فناوری بزرگ وجود دارد که میخواهند برق بیشتری در اختیار داشته باشند.
شرکت گوگل هم در این زمینه اقداماتی انجام داده است و در حال گفتگو و مذاکره با نیروگاهها در ایالات متحده و سایر کشورها است تا امکان استفاده از نیروی هستهای را به عنوان منبع انرژی برای دیتاسنترهای خود ارزیابی کند.
مذاکرات گوگل برای بررسی امکان استفاده از نیروی هستهای، نشاندهنده افزایش علاقه به انرژی اتمی به عنوان راهحلی برای تأمین نیازهای رو به رشد دیتاسنترها در دوران رونق هوشمصنوعی است.
آماندا پترسون کوریو، مدیر جهانی انرژی دیتاسنتر در گوگل، اظهار داشت که در ایالات متحده، در بازارهای با تنظیمات دقیق که این شرکت امکان خرید مستقیم برق را ندارد، با شرکا و تولیدکنندگان برق همکاری میکند تا راههایی برای بهرهبرداری از فناوریهای جدید پیدا کند. وی همچنین اشاره کرد که نیروی هستهای ممکن است یکی از این فناوریها برای شبکه گوگل باشد و احتمال استفاده از آن در کشورهایی مانند ژاپن را رد نکرد. کوریو تأکید کرد که برای گوگل، داشتن نیروی ۲۴ ساعته و بدون وقفه از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا این شرکت به رشد بلندمدت خود فکر میکند.
گوگل در نهایت اعلام کرد که اولین توافقنامه شرکتی جهان را برای خرید برق از چندین راکتور کوچک ماژولار برای پاسخگویی به تقاضای برق برای هوشمصنوعی امضا کرده است. هدف توافق گوگل با Kairos Power بهکارگیری اولین راکتور کوچک ماژولار Kairos تا سال ۲۰۳۰ به صورت آنلاین است و تا سال ۲۰۳۵ به طور اضافی به کار گرفته شود.
شرکتها جزئیات مالی توافقنامه یا جایی که در ایالات متحده کارخانهها ساخته میشوند را فاش نکردند. گوگل گفت که با خرید مجموع ۵۰۰ مگاوات برق از شش تا هفت راکتور موافقت کرده است که از تولید راکتورهای هستهای امروزی کوچکتر است.
مایکل ترل، مدیر ارشد انرژی و آب و هوا گوگل، در یک تماس به خبرنگاران گفت: ما احساس میکنیم که انرژی هستهای میتواند نقش مهمی در کمک به پاسخگویی به نیازهای ما داشته باشد.
مایک لافر، مدیرعامل و بنیانگذار شرکت کایروس گفت: ما اطمینان داریم که این رویکرد جدید چشمانداز پروژههای ما را در هزینه و بر اساس برنامه بهبود میبخشد.
به نظر میرسد که این دو شرکت بزرگ قصد دارند تسلط هر چه بیشتر بر هوشمصنوعی داشته باشند و به همین دلیل دست از تلاش برنمیدارند.
از آن جایی که فناوری هوشمصنوعی به سرعت در حال پیشرفت است و به تدریج به برخی از مدارس و مؤسسات آموزشی در سراسر جهان راه پیدا کرده است میتواند به بهبود فرآیند یادگیری و آموزش کمک کند و به دانشآموزان و معلمان ابزارهای جدیدی ارائه دهد. به عنوان مثال، استفاده از نرمافزارهای هوشمصنوعی در کلاسهای درس میتواند به شخصیسازی تجربه یادگیری کمک کند و به معلمان این امکان را بدهد که به نیازهای خاص هر دانشآموز پاسخ دهند، اما اگر این ورود به معنای سلطه بیشتر برخی از شرکتهای فناوری بر هوشمصنوعی و استفاده از آن به عنوان ابزاری برای قدرتنمایی باشد، این خطر به زودی گریبانگیر همگان خواهد شد.
بنابراین باید به این نکته توجه کرد که هوشمصنوعی نه تنها به عنوان یک ابزار تکنولوژیک، بلکه به عنوان یک پدیده اجتماعی هم باید مورد بررسی قرار بگیرد. این فناوری میتواند تأثیرات عمیقی بر روی بازار کار، حریم خصوصی و حتی روابط اجتماعی داشته باشد. به عنوان مثال، استفاده از هوشمصنوعی در استخدام و گزینش افراد میتواند به تبعیض و نابرابریهای اجتماعی منجر شود.
از این رو، ضروری است که در تدوین قوانین مربوط به هوشمصنوعی و مشتقات آن، از جمله این اقدام، با دقت و سرعت عمل شود. این قوانین باید به گونهای طراحی شوند که نه تنها از پیشرفتهای فناوری حمایت کنند، بلکه از سوءاستفادههای احتمالی و تسلط بیش از حد یک یا چند شرکت بر این فناوری جلوگیری کند. در نهایت، آینده هوشمصنوعی باید به گونهای شکل بگیرد که به نفع تمامی انسانها باشد و نه فقط گروهی خاص از شرکتها یا افراد.
به همین دلیل همکاری بین دولتها، نهادهای علمی و شرکتهای فناوری ضروری است. باید یک چارچوب قانونی و اخلاقی برای استفاده از هوشمصنوعی ایجاد شود که به حفظ حقوق بشر و ارزشهای اجتماعی کمک کند. این چارچوب میتواند شامل اصولی مانند شفافیت، مسئولیتپذیری و عدالت باشد.
در نهایت، هوشمصنوعی باید به عنوان یک فرصت برای پیشرفت و توسعه در نظر گرفته شود، نه به عنوان یک ابزار قدرت برای یک فرد یا یک شرکت و باید با اتخاذ رویکردی هوشمندانه و مسئولانه، از مزایای این فناوری بهرهمند شد و در عین حال خطرات آن را کاهش داد. این امر نیازمند همکاری و همفکری بین همه ذینفعان است تا بتوان به یک آینده پایدار و عادلانه دست یافت.
انتهای پیام/