صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

با ما همراه باشید تا از سینماگران ایران و جهان در روزهای تولدشان بیشتر بدانید

تولد یک ستاره

۱۳۹۴/۰۲/۰۸ - ۱۰:۴۲:۲۹
کد خبر: ۲۸۰۹۶۴
امروز ،هشت اردیبهشت ماه ،بهرام رادان متولد شد .

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا ،امروز تولد بهرام رادان است . استار سینمای  ایران که هشتم ادریبهشت 1358 در تهران به دنیا آمده است . فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه آزاد اسلامی است .خودش  چنین  از اینکه چه شد از دنیا مدیریت بازرگانی کمی دور شده و پررنگ در فضای بازیرگی و هنر حضور یافت می گوید :« من دراین دنیا افتادم. همه چیز ابتدا برایم شوخی بود، ولی کم کم همین شوخی برایم جدی شد، دانشگاه تمام شده بود (مدیریت بازرگانی ) سربازی هم تازه تمام شده بود .

روزهای آخر سربازی بود، یک نفر در یک جایی در یک مکانی این جرقه را در من به وجود آورد

*چقدر مجهول! کمی از این یک نفر و یک جا و مکان بگویید

_بشدت مجهول است،جزو رازهای زندگیم است که بعدها از آن خواهم گفت.

حالا چرا بعدها! چرا الان نه؟

(خنده )شنیدید اسناد سازمان‌های «سیا» و «‌ام آی سیکس» را می‌خواهند فاش کنند می‌گویند 35 سال بعد رازهای این ماجرا یا آن ماجرا را خواهیم گفت، این هم در حد «‌ام آی سیکس» است.

اصلاً حالا از این ماجرا بگذریم،داشتم می‌گفتم، خلاصه یک نفر وقتی 19 سالم بود مرا دید و گفت:«چقدر به تو می‌خورد بازیگر شوی» من این جمله را آن زمان تنها شنیدم و از کنارش گذشتم. ظهر همان روز سر میز ناهار به مادر و پدرم گفتم: «یک بنده خدایی امروز به من گفت به تو چقدر می‌آید که هنرپیشه شوی»

*این آدم که انگار سرنوشت شما را با این یک جمله‌اش رقم زد از قبل می‌شناختید؟

نه ناشناس بود. برای کاری به یک اداره‌ای رفته بودم و او در آنجا مرا دید و این جمله را گفت.

خلاصه زمان گذشت و باز اتفاقی از روی یک آگهی روزنامه زنگ زدم به کلاس بازیگری که این تماس هم برای خود قصه‌ای دارد.

*چقدر این تماس با کلاس بازیگری با جرقه اولی که آن فرد ناشناس زده بود فاصله زمانی داشت؟

یک ماه و نیم.

تازه این تماس تلفنی با کلاس بازیگری هم اتفاقی بود. در نیازمندی‌های روزنامه دنبال چیزی بودم، زنگ زدم به محلی که می‌خواستم وسیله مورد نظر خود را خریداری کنم ولی تلفنشان اشغال بود، منتظر بودم تلفن‌شان آزاد شود که چشمم افتاد به آگهی یک آموزشگاه بازیگری، و یک دفعه دستم روی دکمه‌های تلفن شروع به حرکت کرد،منشی آموزشگاه که تلفن را برداشت گفتم: «درسته که همه فکر می‌کنند هر فردی می‌رود آموزشگاه بازیگری، هنرپیشه می‌شود؟» طرف برگشت گفت:«شما اصلاً از صدات معلومه بازیگری!» گفتم «راست می‌گی؟» گفت« آره بابا...» خلاصه با چرب زبانی ترغیبم کرد در کلاس بازیگری اسم نویسی کنم و همین شد که رفتم و شاگرد آن آموزشگاه شدم.

چه زمانی بود، یعنی یادتان هست چه فصلی بود؟

اواسط مهرماه سال 1378

چه سریع بازیگر شدید چون اولین فیلم خود را در همان سال بازی کردید؟

بله، آن سال روز عید قربان آن  فیلم خورد و اولین فیلمم را بازی کردم..

رفتم کلاس بازیگری، چند روز بیشتر نگذشته بود من و چند نفر دیگر را بردند در یک اتاق شیشه‌ای تا چند مرد که آمده بودند برای انتخاب بازیگر ما را دیده و انتخاب کنند.

چرا این شکلی؟! مثل زندانی‌ها که پشت شیشه می‌ایستند تا انتخاب شوند!

نه! نه! مثل این خانه قدیمی‌ها بود که بالکن بزرگ دارند با پرده‌های بلند، آن روز پرده اتاق کلاس را کنار زده بودند و آن افراد از پشت شیشه ما را نگاه می‌کردند، سه نفر از ما را در نهایت با انگشت نشان دادند که معنای انتخابمان را داشت. بعد رفتیم اتاق روابط عمومی، آنجا بود که متوجه شدیم آقایانی که ما را انتخاب کردند از یک پروژه فیلمسازی آمده‌اند و ما پسندیده شدیم و برای تست بازیگری در آن پروژه معرفی شدیم.

یادم می‌آید گوشه یک روزنامه، آدرس محل تست، در میدان انقلاب حوالی خیابان ابوریحان بیرونی، دفتر(شکوفا فیلم) را نوشتم. همراه یکی از دوستانم فردای آن روز برای تست رفتیم.

تا آن زمان چند جلسه کلاس بازیگری رفته بودید؟

5 یا 6 روز کلاس رفته بودم، تکنیک خاصی هم تا آن زمان یاد نگرفته بودم،خلاصه ما رفتیم برای تست، در دفتر (شکوفا فیلم) نشسته بودیم، هیچ کسی هم ما را تحویل نمی‌گرفت، همین طور نشستیم و عقربه‌های ساعت هم جلو می‌رفت، یهو یک نفر از داخل یکی از اتاق‌ها بیرون آمد و گفت:«اینجا چیکار می‌کنید؟» گفتم:« به من گفتند برای تست بازیگری اینجا بیایم»گفت:«کی هستی شما؟» گفتم:«اسمم بهرام رادان است».

چند دقیقه بعد صدایم کردند داخل اتاق، چند مرد نشسته بودند،پشت سر هم سؤال می‌کردند از سن و سال، کار و تحصیل و... پرسیدند، من هم مثل بچه مظلوم‌ها روی صندلی نشسته بودم و به سؤالات جواب می‌دادم در نهایت هم گفتند: «برو»

چند روز بعد با من تماس گرفتند و باز به آن دفتر رفتم و این پروسه رفت و آمد و گفت‌و‌گو چند مرتبه تکرار شد تا این‌که سه روز قبل از فیلمبرداری به من گفتند شما برای این فیلم انتخاب شدید!

نمی دانستم نقشم درفیلم چیست. یک فیلمنامه دستم دادند، هرچه فیلمنامه را می‌خواندم می‌دیدم بیشترین نقش و دیالوگ مرد اول فیلم متعلق به نقشی است که گفتند من باید بازی کنم تازه متوجه شدم نه تنها بازیگر یک فیلم شده‌ام که نقش اول فیلم هم هستم، از آن زمان قصه سینماى من شروع شد.

بعد از آن فیلم، قرارداد فیلم ساقی را بستم، بعد فیلم آبی را قرارداد بستم که البته آبی قبل از ساقی ساخته شد. بعد آواز قو،... »

بهرام رادان همانگونه که خودش گفت : دوره بازیگری را در سال ۱۳۷۸ و در آموزشگاه هیوا فیلم گذراند و در همان سال برای بازی در فیلم شور عشق ساخته نادر مقدس انتخاب شد.

در اولین حضور سینمایی تنها به واسطه چهره اش شناخته شد: شور عشق اما فیلم به فیلم به دانش سینمایی خود افزود و توانست فوت و فن بازیگری را بیاموزد تا اینکه در چهارمین نقش آفرینی اش کاندید دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در پنجمین جشن خانه سینما شد: آواز قو. رادان سپس برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم فجر – ۱۳۸۵ شد.

  وی سال گذشته با فیلم های آتش بس 2 بر پرده سینماهای کشور بود که یکی از پرفروش ترین فیلم های سینمای  کشور وسال محسوب شد در پس آن با فیلم تراژدی بازی تازه ای با گریم متفاوتی را به نمایش گذاشت وی در  جشنواره فیلم فجر 93 نیز با دو فیلم حکایت عاشقی و عصر یخبندان حضورداشت که اولی نه چندان فیلم قوی و دومی فیلم برتر از نگاه تماشاگران شد که امسال بر پرده سینماها به تماشای عموم در خواهند آمد.

 

نظر شما