مهدی مطهر نیا کارشناس روابط بین‌الملل در گفت و گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا، در خصوص اهمیت انتشار فکت شیت به صورت مکتوب از سوی تیم مذاکره کننده هسته‌ای گفت: آنچه که دیپلماسی هسته ای باید به انجام رساند، تلاش در ایجاد فضای مثبت در جهت آگاهی بخشی و ارتقای سطح دانایی لایه های گوناگون مردم نسبت به دیپلماسی هسته ای مناسب و متناسب با سطح تعریف شده مخاطبان در ادبیاتی که ادبیات موسوم به تبلیغات نامیده می شود، می باشد.
وی ادامه داد: لذا من به جای کلمه تبلیغات مایل هستم که واژه آگاهی بخشی را به کار ببرم، زیرا ابلاغ یک پیام در مسیر ایجاد آگاهی و دانش افزایی بیشتر برای درک بهتر نزد مخاطبان است. آنچه ادعا می شود که آمریکایی ها تحت عنوان فکت شیت از آن بهره برده اند به هیچ وجه به طور رسمی به عنوان فکت شیت و حداقل به صورت مکتوب از سوی آمریکایی ها مطرح نشده است. آنچه که منتشر شد یک بیانیه مطبوعاتی پس از رسیدن به تفاهم نامه لوزان توسط وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا بود که به هیچ وجه به طور رسمی در آن نام فکت شیت نیامد و به عنوان فکت شیت نیز مطرح نشد.
مطهرنیا تصریح کرد: آمریکایی ها بر اساس عرف دیپلماتیک خود هرگاه مطلبی را به عنوان فکت شیت منتشر می کنند حتما بالای آن نیز این معنا را به صورت مکتوب قید می کنند اما آنچه که در دسترس است به هیچ وجه این عنوان را یدک نکشیده است.
این کارشناس سیاست خارجه با اشاره به درخواست برخی افراد برای انتشار فکت شیت ایرانی اظهار داشت: کسانی که ادعا می‌کنند ما باید مستقل از بازی‌های روانی ایالات متحده آمریکا رفتار کنیم و امروز خود را در مقام منتقدین عملکرد جمهوری اسلامی ایران قرار داده‌اند و حال که به این اندازه خواهان انتشار تفسیری همچون بیانیه‌ی آمریکایی هستند باید به این پرسش ها پاسخ دهند که چرا در زمین غرب بازی می‌خورند؟ آیا آگاهی بخشی های موجود که توسط دکتر ظریف، دکتر عراقچی و دکتر صالحی به عنوان بازیگران اصلی این تحرک دیپلماتیک مطرح می شود و بیانیه های مطبوعاتی که توسط وزارت امور خارجه منتشر شده و بسیار مفصل‌تر از بیانیه آمریکایی است، پاسخگوی فرمان مقام معظم رهبری نیست؟
وی تصریح کرد: مقام معظم رهبری بعد از ماجرای لوزان و پذیرش بیانیه لوزان بود که دستور به آگاهی بخشی بیشتر در این زمینه را صادر کردند ولی هیچگاه عنوان فکت شیت یا ترازنامه ای برای حقیقت یابی را مطرح نکردند بلکه تاکید ایشان بر آگاهی بخشی مردم از مسیر مذاکرات و جزئیاتی بود که در طول مذاکرات مطرح شده بود.
مطهر نیا با اشاره به بهانه جویی مشابه همین افراد در زمان قدم زدن ظریف و کری اظهار داشت: به نظر می رسد که فکت شیت نیز به مانند قدم زدن ظریف با کری تبدیل شده است به یک دستاورد برای ایجاد فضایی جهت زیر فشار قرار دادن مذاکره کنندگان در فضایی که کشور وارد بازی های سیاسی انتخابات آینده می شود. چراکه بهره برداری از چنین موضوعی در جهت فشار آوردن به تیم مذاکره کننده بهانه ای برای اعمال فشار سیاسی بیشتر در حوزه داخلی است.
وی افزود: البته از جهاتی نیز نقد کنندگان محق آن هستند که مطالب و جزئیات را بدانند که همگی ما باید این نظر را محترم بشماریم و دلواپسان حقیقی را باید مورد ستایش قرار دهیم. اما همان اندازه که دلواپسان حقیقی قابل احترام اند دلواپس زدگانی که در پس لجبازی های سیاسی و سیاست های آرزومندانه خود هر نکته ای را دستاویز فشار به تیم دیپلماتیک هسته ای می آورند چندان در افکار عمومی مورد پذیرش و مطلوب نخواهند بود.
مهدی مطهرنیا در خصوص کیفیت جزئیات ارائه شده از سوی مسولان و اعضای تیم مذاکره کننده اظهار داشت: قبل از آنکه تفاهم نامه لوزان مطرح شود و بیانیه مطبوعاتی لوزان توسط موگرینی و ظریف خوانده شود این بیانیه توسط خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران مطرح شد که می توانیم بگوییم با سرعتی بیش از ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورها به این موضوع توجه شد اما نام فکت شیت بر آن نهاده نشد.
وی ادامه داد: آنچه که اکنون مطرح است، برداشت های متفاوتی است که در ارتباط با تفسیر تفاهم نامه لوزان با یکدیگر زاویه پیدا می کند که این امر طبیعی است چرا که هر متنی تا رسیدن به یک توافق نهایی بارها مورد تفسیر متفاوت قرار می‌گیرد تا بتواند زمینه های ایجاد فضایی مناسب برای گرفتن امتیاز بیشتر را در زمان توافق نامه فراهم کند.
این کارشناس روابط بین‌الملل افزود: آن چه که در شرایط کنونی اهمیت دارد، این است که ایران این فضا را بیش از این در التهاب قرار ندهد زیرا که به بازی رقیب کمک کرده است تا او بتواند با ملتهب کردن فضا زمینه های گرفتن امتیازات بیشتر را فراهم سازد.
وی در خصوص ادعای برخی رسانه ها مبنی بر اهانت به شعور جامعه در صحبت‌های روز پنجشنبه رییس جمهوری گفت: جامعه یک مفهوم لغزنده است و وقتی عناصر سیاسی آن را به کار می برند منظورشان باید در چارچوب بیان کنشگر مشخص شود. به هر تقدیر هر روزنامه و مجله و رسانه ای نماینده طرز تفکر خاصی در درون جامعه است که می تواند طرز تفکر اکثریت یا اقلیت باشد و چه میزان از اکثریت و یا چه مقدار از اقلیت را در بر بگیرد.
مطهرنیا تاکید کرد: البته باید به این نکته توجه داشت که قبل از اینکه بخواهیم نظر جامعه را متوجه شویم باید ببینیم رای مردم با چه جناح و گروهی بیشتر مطابقت دارد و این نکته ای است که باید در بررسی های عملیاتی با توجه به میزان آرای مردم به طرز تفکر جامعه پی برد که از طرق مختلف به دست می آید. لذا با توجه به انتخابات گذشته می توان آن ها را نماینده بخش اقلیتی از جامعه دانست که این تا حدود زیادی فاقد صداقت مورد نیاز جامعه اسلامی در حوزه مطبوعات و رسانه ای است.
وی در پایان خاطر نشان کرد: اما واقعیتی که نمی توان از آن چشم پوشید این است که آن‌ها نماینده اقلیتی از مردم هستند و در یک دموکراسی پیشرفته همانگونه که حقوق اکثریت را باید به رسمیت شناخت باید به حقوق اقلیت نیز احترام نهاد. من بر این باورم که باید به حق آنان احترام بگذاریم و اجازه دهیم تا سخنشان را بگویند هرچند سخنشان را به نام کلیت جامعه بیان می کنند اما این جامعه است که در فراز و نشیب های مختلف در نهایت حرف خود را به کرسی می نشاند.