صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

مهدی مظاهری:

مشکل اقتصاد ایران موازی کاری دستگاه‌ها و نگاه بنگاه‌داری به اقتصاد است

۱۳۹۴/۰۲/۲۲ - ۱۲:۴۹:۱۶
کد خبر: ۲۸۴۰۷۲
کاهش نرخ سود بانکی به تنهایی هیچ فایده ای که ندارد بلکه می تواند به خودی خود به فضای کسب و کار و اقتصاد کلان آسیب هم بزند. اگر سایر پارامتر های اقتصادی در یک سبد به شکل تعادلی دیده نشود.

مهدی مظاهری کارشناس اقتصادی در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خرگزاری برنا، در خصوص کاهش نرخ سود بانکی و سپرده ها و تاثیر آن بر اقتصاد کشور گفت: مشکل اصلی اقتصاد کشور در روزگار امروز نگاه تک بعدی دولت به این مقوله است و متاسفنه این نگاه تنها معطوف به اقتصاد خرد است و دیده ایم که دولت ها تاکنون نگاه اقتصاد کلان به عوامل رشد اقتصادی ندارند. به طور کلی نگاه تک عاملی به مسئله اقتصاد کلان وجود ندارد.

وی ادامه داد: یکی از عواملی که به اقتصاد کمک شایانی می کند ایجاد فضای کسب و کار مناسب در کشور است که عواملی مثل نرخ تورم، نرخ سود بانکی و تولید ناخالص داخلی در رشد آن تاثیر گذارند. در کنار این عوامل پرهیز از کسری تراز صادراتی و ترازهای ارزی کشور نیز تاثیرگذار هستند. بنابراین نباید یک عامل را به تنهایی موثر دانست.

مظاهری تصریح کرد: به عنوان مثال کاهش نرخ سود بانکی در زمانی که تورم کاهش یافته است، باعث می شود که میزان بهره وری بانک های عامل پایین بیاید. پایین آمدن بهره وری بانک های خصوصی باعث می شود آن ها بیشتر از اینکه به فکر ارایه خدمات بهتر به مشتریان باشند به دنبال پیدا کردن راهکارهایی باشند که سودهای بیشتری را برایشان به  همراه دارد. پرهیز از ارایه خدمات بهتر به مشتریان از تبعات آن است و همانطور که می بینیم در فضای فعلی اقتصادی کشور خدمات بانکی هنوز خدمات قابل قبولی با توجه به استانداردهای بین المللی نیست.

وی ادامه داد: زمانی که چنین شرایطی به وجود می‌آید طبیعتا صنعتگران، تولیدکنندگان و کسانی که نقش مولد در اقتصاد کشور دارند دچار مشکلات عدیده ای می شوند و به جای اینکه بتوانند از خدمات متناسب با شرایط روز استفاده کنند و کیفیت محصولات خود را افزایش دهند مواجه می شوند با نرخ سودی که بانک ها به شکل کاذب برایشان به وجود آورده اند و همین باعث می شود ما دچار افزایش سطوح قیمتی در فرایند تولید شویم و قیمت تمام شده کالاهای آماده برای فروش در کشور بالا می رود.

این کارشناس اقتصادی افزود: وقتی قیمت ها بالا می رود همزمان می شود با یک رکود اقتصادی که به دلیل کاهش میزان نقدینگی در جامعه تقاضا پایین آمده است. قیمت تمام شده کالا و پایین آمدن میزان تقاضا به خاطر عدم وجود نقدینگی مناسب باعث یک رکود و گسست غیرقابل جبران در اقتصاد کشور می شود. به تبع آن بحران غیرقابل جبرانی ایجاد می شود و که دیگر تولید صرفه اقتصادی نخواهد داشت. وقتی که این اتفاق می افتد تولید می خوابد و بیکاری بیشتر می شود.

وی تصریح کرد: سرانجام به دلیل تقاضایی که برای معیشت مردم و رفع امورات آن ها وجود دارد واردات آن هم از کشورهای مثل چین و هند که کالاهای ارزان قیمت و بی کیفیتی به ما صادر می کنند که خود همین باعث افزایش کسری تراز صادراتی می شود یعنی نسبت واردات ما نسبت به صادرات باز هم بیشتر می شود و این باعث فقیرتر شدن مردم می شود چون پول در حال خارج شدن از کشور است که نتیجه‌اش این می شود که بیکاری بیشتر شده، تولید با مشکلات بیشتری مواجه می شود، باز هم فقر مردم بیشتر شده و در نتیجه زندگی مردم با مشکلات بیشتری روبرو خواهد شد.

مظاهری با اشاره به چرخه ذکر شده اظهار داشت: اگر این چرخه را به شکل تعادلی نگاه نکنیم و مواجهه ما با این چرخه  تک عاملی باشد آن چیزی نخواهد بود که ما در اقتصاد کلان می بایست به آن بپردازیم اما این اتفاق در اقتصاد خرد نمی افتد. در اقتصاد خرد ما یک یک عوامل را بررسی می کنیم و ارتقا می دهیم و بهبود می دهیم و با بهبود یک یک عوامل و شاخص ها انتظار داریم ضعف شاخص ها اصلاح شود. چون در اقتصاد خرد ما به اقتصاد یک بنگاه نگاه می کنیم و نه به اقتصاد کل کشور. آن چیزی که برای ما اهمیت دارد در اقتصاد خرد بهره وری یک بنگاه است و افزایش سودآوری آن بنگاه و در اقتصاد کلان نرخ های رشد اقتصادی کل کشور شاخص های توسعه ای کشور میزان اشتغال کشور و بارم های کلان این شکلی وجود دارد که فقط با تحقق آن تعادل اتفاق می افتد. متاسفانه نگاه تک عاملی در سال های اخیر هم در دولت قبلی وجود داشته و هم دوستانی که در این دولت با نگاه بنگاه داری و با نگاه اقتصاد خرد دارند به موضوعات اقتصاد کلان نگاه می کنند. و این خودش بسیار موضوع بحرانی هست و می تواند آسیب های جبران ناپذیری را در اقتصاد کشور ایجاد کند.

وی تاکید کرد: عرض من این است که کاهش نرخ سود بانکی به تنهایی هیچ فایده ای که ندارد بلکه می تواند به خودی خود به فضای کسب و کار و اقتصاد کلان آسیب هم بزند. اگر سایر پارامتر های اقتصادی در یک سبد به شکل تعادلی دیده نشود.

مظاهری بار دیگر با اشاره به کاهش نرخ سود بانکی بر اساس نرخ تورم گفت: حال سوال این است که کاهش نرخ تورم چه دردی را از فضای کسب و کار ما حل کرد؟! آیا محیط کسب و کار الان مساعدتر از قبل است؟ آیا امروز فضای اشتغال بهتر شده؟ صنعت در کشور تقویت شده؟ رونق اقتصادی بیشتر شده؟ یا اینکه می بینیم که رونق اقتصادی کمتر شده و میزان کالاهای وارداتی ارزان قیمت و کم کیفیت به نسبت تولید بالا رفته  و حتی کالاهایی را امروز در بازار می بینیم که ما در تولید آن به یک خود اتکایی رسیدیم و زمانی با کیفیت بالانر و قیمت کمتر آن را صادر هم می کردیم ولی امروز نه تنها صادر نمی کنیم بلکه تولید کننده توان تولید را هم دیگر ندارد.

وی افزود: متاسفانه در مواجهه با این مشکل حتی نگاه به این نشده که برای کارآفرینان  و کسانی که اشتغال کلان ایجاد کردند سیاست های جبرانی ایجاد شود تا از وضعیت امروز خارج شوند. دلیل آن هم این است که به جای اینکه دوستانی که به عنوان متصدیان امور اقتصادی کشور هستند در یک جمع و یک برنامه کلان برنامه ریزی کنند هر کدام به تنهایی و به  موازات همدیگر به شکل جزیره ای مشغول فعالیت هستند. و این خودش مشکل خیلی بزرگی است که باعث می شود فضای کسب و کار آسیب بخورد و طبیعتا در چنین فضایی انتظار بهبود اقتصاد کلان و رونق اقتصادی وجود ندارد.

 

نظر شما