به گزارش خبرگزاری برنا از لرستان ،تا سال 88 و باوجود شکست بد اصلاحات در تیرماه داغ 84 که نطفهای شوم در رحم اصولگرایی شکل گرفت، هنوز هم اصلاحات گفتمانی بود که تنها مشکلش نداشتن تریبون بود که وجود خودشان برای حاکمیت هنوز خط قرمز نبود.
اما بعد از اتفاقات سال 88 بود که بهانهای بزرگ در دست رقیب سنتی افتاد و حال دیگر داربی چپ و راست بدون حضور تماشاگر و بدون حضور چپپاهای سنتی و مدرن برگزار میشد و اگر در میان عرض اندامهای چهارسال دوم دولت احمدینژاد، اصلاحطلبی میتوانست بدون انگ و برچسب پشت تریبون قرار بگیرد، حتماً یا باید در بخشی از قدرت حضور میداشت یا در زمان انتخابات 88 کمتر از دیگران در کانون توجه خود را قرار میداد.
در چنین شرایط نفسگیری که معدود چپهای ایستاده در رینگ، بیشتر با گارد دفاعی با حریف مواجه میشدند، ناگهان انتخاباتی دیگر از راه رسید، همان انتخاباتی که اینبار به لطف طغیان احمدینژاد و آثار ضرباتی که بر صورت خود اصولگرایان هم وارد ساخته بود، از جمله خاندان ناطق نوری، لاریجانی و از همه مهمتر وجود مهره خطرناکی چون مشایی در کنار وی، کاملاً آمادگی حضور مجدد اصلاحطلبان را داشت و اینجا بود که اصلاحات بهجای ریسک ایستادن به پای عارف برای عبور از آن همه چهرههای شاخص اصولگرایی، اینبار با مهرهای اصولگرا اما از جنس هاشمی در صفحهی شطرنج سیاست به جان مهرههای حریف افتادند.
انتخاب روحانی با روش اعتدالش در حقیقت حکم همان سوپاپ تنفسی است که گفتمان اصلاحات به آن نیاز داشت تا در فرصتی هشت ساله بتواند اولاً به یک کادرسازی عیان بپردازد و دوماً با ایجاد یک فضای آمادهتر و بهدور از خطر افراطگرایان شرایط بازگشت مجدد خویش را به کانون قدرت مهیا سازند.
اما نکتهی مهم همینجاست که گویی بخشی از اصلاحطلبان یا دچار آلزایمر سیاسی شدهاند و یا دچار طمع زودرس که قصد ندارند تا زمان مقرر که پایان عمر 8 سالهی دولت اعتدال است صبوری کنند و با آرامش بیشتری به بازگشت گفتمان خویش کمک کنند و در همان دوسالهی اول بهدنبال ورود به قدرت و قرار گرفتن در موقعیتهای تصمیمگیری را دارند.
این دسته بیشک منفعت شخصی را به منفعت جمعی ترجیح داده و به دلیل عدم کسب جایگاه در مدت دوساله دولت روحانی در تلاشاند تا از همین حالا تکلیفشان در تقسیمبندیهای قدرت مشخص شود.
حال آنکه قرار بر این بود که در جادهی اعتدال هرگز کسی از راست سبقت نگیرد و همان کاری را نکند که خواست دل رقیب است، در صورتی که توسط مردم به چنین اتهامی انگشت نما شویم و در آینده با شکستی انتخاباتی مواجه بشویم، آن وقت توسط مردم محکوم به شکست هستیم!!
فراموش نکنید ما از اعتدال خواستیم به اصلاحات برسیم که اگر روزی هم شکستی داشتیم از همان افراط و تفریطهای ما بود و دیگر شایسته نیست به دلیل معدود سازهای ناکوک یک ارکست سمفونی بزرگ اینگونه تلقی شود که اصلاحات به ساز سهمخواهی میرقصد و مردم را فراموش کرده است، حال آنکه حقیقت اصلاحات تنها سربلندی و آزادگی مردم است.
ابوذر بابایی نژاد خبرگزاری برنا لرستان