صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

دختر ۵ساله رازسرقت در دید و بازدید عید را می دانست

۱۳۹۵/۰۱/۰۵ - ۰۹:۴۸:۳۷
کد خبر: ۳۸۵۸۶۰
گنج طلایی دختربچه‌ای همه را به دردسر انداخت و پرونده‌ای قضایی را رقم زد. دخترک با خانواده‌اش به هر میهمانی که می‌رفت به طرز مرموزی ناپدید می‌شد و پس از دقایقی دوباره برمی‌گشت و با هم‌سن و سال‌هایش مشغول بازی می‌شد و کسی نمی‌دانست وی کجا بوده است. تا اینکه در دید و بازدید نوروز این ماجرا فاش شد.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، رفتار «ندا کوچولو» همانند دخترک‌های کارتونی بود و نقش‌های مورد علاقه کارتونی‌اش را به خوبی اجرا می‌کرد غافل از اینکه خانواده‌اش به دردسر بزرگی خواهند افتاد. چندی پیش زنی با مراجعه به یکی از دادسراهای تهران ادعا کرد که انگشتری برلیانش که بیش از 10 میلیون تومان ارزش داشته در میهمانی شب گذشته به سرقت رفته است.وی در ادامه افزود: شب گذشته چند تن از بستگان همسرم شام خانه‌مان دعوت بودند و چند ساعتی دور هم بودیم.

پیش از 12 شب هم میهمانان رفتند و من در حال مرتب کردن اتاق خوابم بودم که متوجه شدم انگشتری قیمتی‌ام نیست، هر قدر به دنبالش گشتم موفق نشدم آن را پیدا کنم و مطمئن شدم که کسی آن را برداشته است ولی در طول میهمانی ندیدم کسی به اتاق خوابم برود، شاید برای چند لحظه‌ای که در آشپزخانه بودم یکی از میهمان‌ها به اتاق رفته است.

این زن که خودش نیز نمی‌دانست چه کسی انگشتری‌اش را دزدیده در ادامه گفت: همه میهمان‌ها افرادی سرشناس و ثروتمند هستند جز همسر پسرعموی شوهرم که وضع مالی خوبی ندارد و احتمال می‌دهم وی دست به این کار زده باشد! با ادعای زن جوان، بازپرس پرونده به پلیس ماموریت داد تا سرنخی از ماجرای دزدی انگشتری برلیان بیابند. بدین‌ترتیب تیمی از تجسس تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کرد.

ماموران زن جوان که انگشت اتهام به سویش بود را به کلانتری احضار و تجسس‌های خود را آغاز کردند که وی در بازجویی‌ها به بی‌گناهی خود اصرار کرد و ردیابی‌های پلیس از سوابق وی نیز نشان داد این زن بی‌گناه است.

پس از گذشت یک هفته از تحقیقات پلیس پرونده دیگری به آنان مخابره شد که یکی از بستگان زن جوان نیز انگشتری‌اش را در میهمانی دیگری به همین شیوه و شگرد از دست داده است. این زن نیز در بازجویی‌ها به تیم تجسس گفت: ما جمعه هر هفته در خانه یکی از فامیل دور هم جمع می‌شویم و چند ماهی است این سنت بین ما مرتب اجرا می‌شود و تا هفته پیش هیچ مشکلی وجود نداشت ولی پس از به سرقت رفتن انگشتری دختر عمویم در جمعه پیش، شب گذشته نیز گردنبند من دزدیده شده و هیچکس هم نمی‌داند چه کسی دست به این کار زده است. در ادامه با مشخص شدن اینکه مظنون اصلی نیز در میهمانی شرکت داشته است چند تن دیگر از اعضای فامیل که در مراسم میهمانی شرکت داشتند تحت بازجویی‌ قرار گرفتند که همگی ادعا داشتند حواسشان به این زن نبوده است و نمی‌‌دانند وی به اتاق خواب رفته است یا نه. همچنانکه پلیس در حال به‌دست آوردن سرنخی در این رابطه بودند گزارش یک دزدی دیگر در میهمانی‌های هفتگی گزارش شد که نشان می‌داد این بار انگشتری نگین‌دار از روی کابینت آشپزخانه دزدیده شده است. ماموران که خود را در بن‌بست تحقیقات می‌دیدند از خانواده‌ای که قرار بود روز اول عید نوروز میزبان میهمانان باشد خواست در اتاق خواب دوربین مداربسته کوچکی نصب کنند تا درصورت دزدی تصاویر آن ضبط شود.

با این ترفند مرد این خانواده همراه فیلم ضبط شده به کلانتری رفت و ادعا کرد که گوشواره‌های همسرش به سرقت رفته‌اند و تصاویر نشان می‌دهد دخترکی 5 ساله به نام «ندا» دزد طلاهاست. در ادامه پلیس با بررسی تصاویر متوجه شد این دختربچه پس از وارد شدن به اتاق خواب و بازکردن کشوهای کمد 2 گوشواره طلا را در جیب لباسش می‌گذارد و به صورت بسیار عادی از اتاق خارج می‌شود. ماموران با مراجعه به خانه ندا کوچولو، پدر و مادر وی را تحت بازجویی گرفتند که آنان ادعا می‌کردند هیچ اطلاعی از دزدی‌ها ندارند. بنابراین ماموران خانه آنان را تحت بازرسی قرار دادند و موفق شدند طلاهای دزدیده شده را همراه بدلیجات دیگری از زیر تختخواب ندا کوچولو پیدا کنند. دخترک هنگامی که متوجه شد پلیس گنج‌هایش را پیدا کرده است با چشمانی گریان از آنان خواست تا کیفش را تحویلش بدهند، وی با زبان بچگانه‌اش می‌گفت که طلاها متعلق به خودش است و مانند یکی از شخصیت‌های کارتونی که فلزهای درخشنده و طلایی را از خانه‌ها برمی‌دارد و به خانه‌اش می‌آورد، این طلاها را برداشته است!

وی به پلیس گفت: در کارتون روباهی با برداشتن طلا و جواهرات بویژه انگشتری، آنها را نزد خود نگه می‌دارد، سپس بعد از بزرگ‌شدن به افراد فقیر می‌بخشد!

در این مرحله پدر و مادر ندا کوچولو در برابر بازپرس پرونده حاضر شدند و با عذرخواهی از دوستان و همسایگانشان ادعا کردند هیچ اطلاعی از دزدی‌های بچه‌شان نداشتند و تا آن روز بارها از زبان ندا شنیده بودند گنجی پر از طلا دارد اما تصور داشتند وی خیال‌پردازی می‌کند. بنابر‌این گزارش، صاحبان طلاهای سرقتی وقتی این داستان را شنیدند در حالی که لبخند می‌زدند از شکایت خود صرف‌نظر کردند و پرونده مختومه شد.

منبع: رکنا

نظر شما