به گزارش سرویس ورزشی برنا، بارها و بارها از ضعف مدیریت در فوتبال صحبت شده و روزی نیست که نمونهای تازه از اثرات کمکاری و سهلانگاری مدیران فوتبالی در تیمها و باشگاهها را شاهد نباشیم. اما اخیرا جریانی درحال شکلگیری است که بابت آن باید واقعا خسته نباشید و دست مریزاد گفت به مدیران و تصمیم گیرندگان فوتبال ایران. اکنون و پس از 15 سال فعالیت حرفهای در فوتبال، به دورانی رسیدهایم که فوتبالیستها تبدیل به وزنه و همه کاره باشگاهها می شوند. با پایان یافتن لیگ پانزدهم از دو مورد باد شدن یک فوتبالیست در فوتبال رونمایی شد و دیر نیست زمانی که در هر باشگاه شاهد یک سالار باشیم و لیگ برتر را 16 پدرخوانده اداره کنند!
در دوران آماتوری، تیمهای فوتبال ما پر بودند از بازیکنانی مثل مجتبی محرمی یا جواد زرینچه که فقط فوتبالیست نبودند و در اجتماع و بین مردم هم جایگاه ویژهای داشتند اما هیچگاه برای باشگاهشان تعیین تکلیف و یا ادعای بزرگی نکردند. اما حالا میبینیم بازیکنانی مانند سیدمهدی رحمتی و محرم نویدکیا خیلی واضح نقش پررنگی در امور اجرایی باشگاهشان دارند و این مسئله زنگ خطر نه، بلکه آژیر قرمز برای فوتبال ماست.
سیدمهدی رحمتی آنقدر در باشگاه استقلال نفوذ و ریشه دارد که برای ورودی و خروجی در باشگاه استقلال نظر میدهد، پولها با نظر او بین بازیکنان پخش میشود و همچنین برای خودش اسپانسر شخصی هم دارد که به استقلال آورده. حتی گفته میشود منصوریان در آستانه نشستن روی نیمکت استقلال با او تماس میگیرد و برنامههای آینده را در میان میگذارد.
محرم نویدکیا هم صادقانه اعلام میکند در عقد قراردادها نقش داشته و از هرکس خوشش نمیآمده با تیم تمرین نمیکرده!
از طرفی هر دو این عزیزان صاحب بیشترین مبلغ قرارداد در تیمهایشان هستند و به نوعی بزرگتر حساب میشوند اما این بزرگی به چه قیمتی است؟ اگر بزرگی به معنای شخصی شدن دو باشگاه معروف و پر افتخار است پس امثال بوفون یا کاسیاس را باید ریز و کوچک حساب کرد!
جالب است که این دو بزرگوار، نه تنها حاشیههای تیمشان را جمع و جور نکردند بلکه خواسته یا ناخواسته باعث پرحاشیه شدن دو تیم استقلال و سپاهان هم شدند. برای مثال رحمتی هنوز هم با قلعهنویی مبارزه میکند و استقلال را به رینگ بوکسی برای تسویه حساب با سرمربی سابق آبیها تبدیل کرده و نویدکیا نیز با شرکت نکردن در تمرینها، یک فصل تمام سپاهان را در فشار و استرس خواباند!
با این تفاسیر باید فاتحه این فوتبال را خواند که بازیکنان مسن برای خودشان سیستم و تشکیلاتی را راهاندازی می کنند و بدون توجه به وظایف کاپیتانی، فقط در امور غیر از مستطیل سبز حاضر و فعال هستند. نگاهی به وضعیت امسال هردوتیم نشان میدهد که این دو تیم فاقد اتحاد و روحیه تیمی بودند. مسئلهای که اولین و مهمترین وظیفه یک کاپیتان است اما رحمتی و نویدکیا در همه جا کاپیتان بودند به جز زمین مسابقه!